جامعه ایرانی– در شرایطی که اتحادیه اروپا در تلاش برای ارائه یک بسته قابلاطمینان از امتیازهای اقتصادی برای ترغیب ایران به ماندن در توافق هستهای پس از خروج آمریکا است، برخی نیروها سعی میکنند که این تلاشها را بیاثر کرده و سیاستهای این بلوک اروپایی را بهطور کامل با استراتژی دولت ترامپ برای منزوی کردن ایران هماهنگ کنند.
به گزارش جامعه ایرانی به نقل از لوبلاگ، یکی از این موارد تلاش در پارلمان اروپا برای متوقف کردن یکی از اقدامات مهمی بود که دول اتحادیه اروپا برای حفظ برجام پیشنهاد داده بودند: دستور به بانک سرمایهگذاری اروپایی برای حمایت از پروژههای مالی سرمایهگذاری در ایران. در چهارم ژوئن که این پیشنهاد ارائه شد، پارلمان اروپا دو ماه فرصت داشت که با صدور یک قطعنامه برای توقف این اقدام، با آن مخالفت کند.
نخستین تلاش در این جهت ۲۸ ژوئن در کمیته بودجه صورت گرفت. پیشنویس یک قطعنامه توسط جرارد دپرز، سیاستمدار بلژیکی و سخنگوی کمیته بودجه برای «اتحاد لیبرالها و دموکراتهای اروپا» ارائه شد. این پیشنویس به برخی نگرانیهای جدی بیان شده توسط مدیر ارشد بانک سرمایهگذاری اروپایی درمورد قرار گرفتن در معرض تحریمهای آمریکا در صورت تعامل با ایران اشاره کرده بود.
اما در بندهایی از آن برخی اظهارات سیاسی مطرح میشد که نه به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) مربوط میشد و نه به اقدامات در دست بررسی، مثلاً اینکه ایران «حامی تروریسم» است و «یک دولت استبدادی» دارد که «قدرت در دست نهادهای غیرمنتخب» قرار دارد و نقض حقوق بشر در آن «هنوز شایع» است.
این قطعنامه همچنین ایران را متهم به «نقض مداوم تعهدات بینالمللی خود در حوزه بازدارندگی هستهای» و «آماده شدن برای شکست برجام» میکرد و این در حالی است که شواهد حاکی از تعهد ایران به توافق است. این قطعنامه بهطور کامل شکست خورد.
رد پای مجاهدین خلق در خرابکاریها علیه برجام
چرا یک گروه سیاسی جریان اصلی طرفدار اروپا مانند «اتحاد لیبرالها و دموکراتهای اروپا» به ریاست نخستوزیر سابق بلژیک در مسیر تضعیف برجام که دستاورد دیپلماتیک منحصربهفرد اتحادیه اروپا محسوب میشود، گام بردارند؟ دلیل اصلی این است که دپرز رئیس انجمن غیررسمی «دوستان ایران آزاد» است. تنها هدف این گروه عمل کردن بهعنوان تریبون گروهک تبعیدی و خشونتطلب مجاهدین خلق است که تا سال ۲۰۱۲ در فهرست تروریستی اتحادیه اروپا قرار داشت و بهشدت مخالف هرگونه آشتی میان ایران و این اتحادیه است.
ترویجدهندگان طرح مانعتراشی که از شکست در کمیته بودجه اتحادیه اروپا ناامید نشده بودند، این باره راه دیگری برای پیشبرد هدف خود یافتند: گروه راست افراطی «اروپای آزادی و دموکراسی مستقیم» که شامل افراد ضد اتحادیه اروپا از حزب مستقل بریتانیا و سایر گروههای پوپولیستی میشود. این گروه همان قطعنامهای که در کمیته شکست خورده بود را کپی کرد. این قطعنامه در جلسه عمومی پارلمان اروپا نیز با ۵۷۳ رأی در برابر ۹۳ رأی و ۱۱ رأی ممتنع رد شد.
بلوکهای اصلی سیاسی در پارلمان اروپا –محافظهکاران راست میانه و سوسیالدموکراتهای چپ میانه، به همراه گروههای کوچکتری مانند سبزها و چپ- از حکم بانک سرمایهگذاری اروپا برای کار در ایران حمایت کردند. اما اکثریت قابلتوجهی از نمایندگان پارلمانی «اتحاد لیبرالها و دموکراتهای اروپا» نیز علیه آن رأی دادند، تا مشخص شود که دپرز از طرف مجاهدین خلق اقدام میکند نه جناح سیاسی خود. در نهایت، تنها راست افراطی و حامیان همهجوره مجاهدین خلق از جمله خود دپرز از این قطعنامه حمایت کردند.
در واقعیت هرگز شانس جدی وجود نداشت که این طرح رأی بیاورد. نفوذ مجاهدین خلق طی سالهای اخیر رو به افول بوده است. این گروهک برخی از حامیان بانفوذ خود را از دست داده است. تعداد بیشتری از نمایندگان پارلمان اروپا تمایل به صحبت علیه سوءاستفادههای مجاهدین خلق دارند، همانطور که در جلسات اخیر استماع در پارلمان اروپا نیز مشهود بوده است.
بهطورکلی گروهک مجاهدین خلق بجای شکل دادن به نتایج، به عاملی برای مسدود کردن یا به تاخیر انداختن روند عادیسازی روابط میان ایران و اتحادیه اروپا تبدیل شده است. اما میزان آرا در مورد بانک سرمایهگذاری اروپا وزن واقعی این گروهک را نشان داد.
در سایر اقدامات برای حفظ برجام –فعالسازی مجدد قانون مسدودسازی برای محافظت از شرکتهای اروپایی در برای تحریمهای ثانویه آمریکا- مجاهدین خلق و سایر لابیهای ضدایرانی مانند گروههای طرفدار اسرائیل در جناح راست و متحدان سعودی و اماراتی آنها، حتی نتوانستند مخالفت خود را روی میز بیاورند، چه رسد به اینکه پیروز آن شوند. این مسئله بدان معنا است که پارلمان اروپا قاطعانه از اجرایی شدن هر دو اقدام در پنجم اوت، یک روز پیش از اعمال مجدد تحریمهای آمریکا، حمایت میکند.
این جنگ هنوز تمام نشده است. از نظر تئوریک، دولتهای ملی هنوز میتوانند این اقدامات را پیش از اجرایی شدن متوقف کنند. آمریکا نیز در حال برقراری ارتباط با اعضای ضعیفتر اتحادیه، از جمله کشورهای حوزه بالتیک، لهستان و مجارستان است تا آنها را در حوزه ایران مجبور به طرفداری از واشنگتن بجای بروکسل کند.
نهایتاً اینکه حفظ برجام برای اتحادیه اروپا به چیزی بیش از یک توافق عدم اشاعه با ایران تبدیل شده است. این جنگی است برای حفظ نظم جهانی چندجانبه و مبتنی بر قانون در مقابل حمله کسانی است که به دنبال برچیدنش هستند.