جامعه ایرانی– جنبش عدالتخواه دانشجویی که به دادستان کل نامه زد تا ویلای لواسان سرلشکر فیروزآبادی تعیین تکلیف شود، موج عدالتخواهی و شبه افکنی درمورد املاک دیگر مسئولان نیز به راه افتاد و حال به رئیس دولت اصلاحات رسیده است.
پس از آنکه ویلای مصادره ای لواسان توسط سرلشکر فیروزآبادی با پیگیری های بیشتر پس گرفته شد و ستاد اجرایی فرمان امام نیز درموردش بیانیه صادر کرد، نوبت به ویلای ۱۰۰۰ متری ولایتی رسید. از گوشه و کنار اشاره می شد که ویلای ۱۰۰۰ متری سعدآباد یک ملک مصادره ای است و آن هم باید تعیین تکلیف شود.
در پی به راه افتادن همین موج انتقادات و مطالبات با هشتک #مطالبه_کنیم بود که علی اکبر ولایتی، رئیس هیئت موسس دانشگاه آزاد با ارائه توضیحاتی در این زمینه هرگونه ادعا در مورد غصبی بودن این ملک را رد کرد.
پس از آن بود که مطالبهگران و به اصطلاح حقطلبان همیشه در صحنه، برای یافتن دستاویز دیگری به منظور برچسب زدن به جریان اصلاحات، اینبار رئیس آن را نشانه گرفتند و همه گیر کردن هشتک #کاخ_خاتمی را کلید زدند. اقدامی که بیشتر شبیه یک سناریوی از پیش تعیین شده بود؛ مطالبهگری از سرلشکر فیروزآبادی که مدتها است نامی از او در عرصه سیاست به گوش نمیرسد، به میان آوردن نام علیاکبر ولایتی که تاکنون حتی در مورد مشاغل متعدد خود یک خط هم توضیح نداده، و ناگهان رسیدن به ساختمان دفتر کار سیدمحمدخاتمی و مطرح کردن سوالات و ابهاماتی بیاساس.
به ادعای این افراد ساختمانی که سیدمحمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات دفتر بنیاد باران را در آن اداره میکند هم غصبی بوده و باید تخلیه شود. اما اگر مسئولی یا مقامی خلاف عرف و قانون عمل کرده، دلیلی بر شبهافکنی و اتهامزنی به برخی دیگر از مقامات است؟
یادداشت مدیر عامل بنیاد باران
اما جواد امام، مدیرعامل بنیاد باران امروز با انتشار یادداشتی در خبرگزاری ایلنا با عنوان «سرمایه هایی که خود ایجاد کردیم، نابود نکنیم» به همین مسئله پرداخته و توضیحاتی را درباره دفتر سیدمحمد خاتمی ارائه کرده است. در این یادداشت آمده:
اخیرا در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، مجموعه ای از ابهامات و سوالات و شبهه افکنی هایی مطرح شده مبنی بر غصب سیساله غیرشرعی و غیرقانونی کاخ آقای اقبال !؟ توسط سیدمحمد خاتمی.
مثل همیشه، خراب کردن، سادهتر از درست کردن است. با یک جمله و یک خبر کوتاه میتوان تخریب کرد، ولی طبیعی است اصلاح آن و تنویر افکار، بیش از اینها وقت و اطلاعات میطلبد که من بخشی از آنها را در این یادداشت می آورم و اگر لازم باشد و سوالاتی برای جویندگان واقعی واقعیت، نه غوغاسالاران مجازی و واقعی، در این باره باقی ماند، مطالب دیگری نیز در یادداشتی متفاوت، عرضه خواهم کرد.
۱. آقای خاتمی بعد از دوران ریاستجمهوریشان ( نه از سی سال قبل) و آن هم زمانی که برخلاف قوانین و مقررات مرسوم در ایران و اغلب کشورها، ابتدا نسبت به قطع تلفن ، آب وبرق وایجادمحدودیت در رفت وآمددفترشان را گرفتند، به دعوت متولیان موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (ره) و بنا به مسئولیتی که به ایشان واگذار شده بود ، قسمتی از این ساختمان بحثبرانگیز که ازابتدای انقلاب در اختیار نهادهای عمومی وانقلابی قرارداشته و کماکان بخشهایی ازآن رادراختیاردارند را به ایشان واگذار کرده تا جایی برای انجام امور مربوطه داشته باشند. لازم به ذکر است، مسئولیت آقای خاتمی برگزاری کنگره های بین المللی امام خمینی که مسلتزم فعالیتهای پژوهشی وانتشاراتی است برقرارمیباشد علی القاعده ایشان نمی توانست در خانه شخصی شان برای هماهنگی امور و ارتباط با نخبگان و اندیشمندان در این خصوص، اقدام کند.
۲. همانطور که گفته شد محل مورد بحث، نه خانه و محل سکونتشان هست و نه دفتر شخصی شان ، نه هیچ مالکیتی داشته ، نه هدیه و هبه است و نه طرف معامله و اجاره با نهاد و مرکز خاصی قراردارند. ایشان برای انجام پروژه و وظیفه ای خاص و مشخص وساعات خاصی در هفته (مجموعا حدود١۵ ساعت در هفته) در ساختمانی مستقر شدند و طبیعتا برخی از جلسات و دیدارهایشان را در همین ساختمان انجام می دهند. کدام یک از این اتفاقات، غیرعرفی و غیرشرعی محسوب می شود که آقای خاتمی باید پاسخگو باشد؟
مثلا وقتی شما با موسسه ای همکاری مینمائید و آن موسسه دفتر و ساختمانی در اختیار شما قرار می دهد، آیا شما هیچ قرار و دیداری – شخصی و کاری- در این مجموعه تنظیم نمی کنید و اگر چنین کنید، شما باید مستوجب سرزنش و تخریب دیگران باشید؟
۳. آنهایی که امروز واقعیت جویانه یا غوغاسالارانه آقای خاتمی را متهم به کاخطلبی می کنند، باید پاسخ دهند که ایشان اگر به کاخ و ساختمان های مجلل و غصبی علاقه مند بود، چرا بعد از دوران ریاستجمهوریشان علیرغم پیشنهادات متعددی که داشتند از همه مسئولیتها و مناصب حکومتی فاصله گرفتند؟ مناصبی که همگیشان یک یا چند کاخ و ساختمان همراهشان هست و میشد بی هیچ دردسری از آنها بهره مند شد.
۴. آقای خاتمی دلمشغولی فرهنگی و پژوهشی خود را در قالب بنیاد باران پیگیری می کنند و به لحاظ حقوقی نیز ایشان ریاست این بنیاد را به عهده دارند. ساختمان این مرکز نیز یک خانه دو طبقه اجارهای است که با یک جستجوی ساده می توانید از موقعیت آن مطلع شوید و ببینید ساده است یا مجلل؟
۵.حالا که قرار است همه سکونتگاههای آقای خاتمی زیر ذره بین قرار گیرد! ( چه خوب و امیدبخش که این اتفاق برای سایرین هم باشد و به خاتمی ختم نشود) بد نیست بدانید خانه آقای خاتمی هم یک آپارتمان شخصی است که متعلق به هیچ سازمان و نهاد دولتی نیست و از هیچ نهادی به ایشان واگذار نشده است.
در پایان اولا خود، ثانیا طرفداران اصلاحات و آقای خاتمی و در نهایت همه مخالفان اعم از اپوزیسیون داخلی و برانداز توصیه می کنم به فکر فردای ایران و کشورمان هم باشیم. اگر همه را بیدلیل و مغرضانه بزنیم و تخریب کنیم، چیزی نمی ماند و از تاک و تاک نشان چیزی باقی نمی ماند که کسی بخواهد از آن به نفع خود بهره برداری کند. ایران را با همه داشته های مادی و معنوی اش نگاه داریم و باور بفرمایید در موقعیتی نیستیم که بخواهیم سرمایه های خود را با شایعات و موهومات، هدر بدهیم. امثال آقای خاتمی از سرمایه های کشور هستند که خود من و شما هم در ایجاد آنها نقش داشتیم و موثر بودیم. لذا سرمایه های خود را نابود نکنیم و نگذاریم عده ای به هر دلیلی اینچنین کنند.
طیبسیب
دوشنبه ۰۷ آبان ۱۳۹۷ در ۱۴:۵۳
اگه اینها سرمایه هستند که مطوئنند نیستند پس انرژی هسته دانشمندان هسته ای و… چی بودند که به دستور همینها نابود شدند و دانشمندان از کار بی کار شدند .