یکی از وظایف اصلی شهرداریها ارائه خدمات شهری به شهروندان است که بخش عمدهای از بودجه شهرداری صرف آن میشود. این خدمات شامل طیفگستردهای از فعالیتها است که در قالب پروژههای مشخص و زمانبندی شدهاجرا میشوند و برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان، توسعه زیرساختها و ایجاد رفاه عمومی ضروری است.
پروژههای شهرداری تحت تأثیر عوامل و فرآیندهای متعددی تعیین میشوند. شهرداریها معمولا بهطور منظم به ارزیابی و تحلیل نیازهای جامعه میپردازند. این نیازها میتوانند شامل بهبود زیرساختهایی نظیر ساخت معابر و سیستمهای فاضلاب، یا توسعه امکانات اجتماعی همچون پارکها و مراکز ورزشی باشند. همچنین شهرداریها برنامههای چندسالهای دارند که در آنها اولویتها و اهداف بلندمدت تعیین شده و پروژههایی برای دستیابی به آن تعریف میشوند. قوانین و مقررات نیز نقش مهمی دارند، چرا که برخی از پروژهها بر اساس الزامات قانونی ملی یا منطقهای مانند قوانین زیستمحیطی که نیاز به پروژههای خاصی را تعیین میکند، اجرا میشوند.
عامل دیگری که در تعیین پروژهها مؤثر است، دسترسی به منابع مالی است. پروژههای شهرداری معمولاً براساس بودجه و منابع موجود، از جمله یارانههای دولتی یا سرمایهگذاریهای بخش خصوصی، شکل میگیرند. همکاری با دیگر نهادهای ملی و محلی نیز میتواند به توسعه پروژههایی منجر شود که بخشی از برنامههای گستردهتر منطقهای یا ملی هستند. برخی پروژهها به دلیل فوریت و ضرورت تعریف میشوند، مثلاً نیاز به تضمین ایمنی یا تعمیر زیرساختها.
در این میان مشارکت عمومی نیز حائز اهمیت است. شهرداریها در شهرهای بزرگ با روشهای مختلفی میکوشند تا نظرات شهروندان را جمعآوری میکنند. شهرداریها گاه جلسات مشاوره، نظرسنجی ونشستهای هماندیشی برای درک نیازهای جامعه برگزار میکنند. برخی شهرداریها پلتفرمهایی ایجاد کردهاند که در آن شهروندان میتوانند ایدههای خود را برای توسعه شهری ارائه یا حتی به پروژههای پیشنهادی رای دهند. برخی جاها شهروندان به کارگروهها یا کمیتههای مشورتی دعوت میشوند تا در ارزیابی و شکلدهی به پروژههای شهری مشارکت داده شوند. این فرآیندهای مشارکتی، به شهروندان فرصت میدهد که بر تصمیمگیریهای نهایی تاثیرگذار باشند.
رویکرد دیگر تاثیر متقابل شهروندان بر پروژههای جاری شهرداری است. یعنی اگر شهروندان اجرای پروژهای را مغایر منافع خود میپندارند و یا خواهان تغییر آن هستند، میتوانند با ایجاد کارزارهای مردمی بر روند تصمیم گیریهای شهرداری تاثیر بگذارند.
در مجموع میتوان گفت دو رویکرد در ایجاد پروژههای شهرداری متصور است. رویکردی از بالا به پایین که شهرداری با نظرخواهی از مردم به نیازهای شهر پی میبرد و دیگری رویکردی از پایین به بالا است که به شهروندان این امکان را میدهد تا با ارائه ابتکارات و ترجیحات خود، پروژههای شهری رادگرگون کنند.
پروژه بوستان ولایت در تهران به عنوان یک نمونه از مشارکت شهروندان درپروژههای شهری قابل توجه است. در این پروژه، شهرداری تهران با برگزاری نشستها و مشاورههای مداوم با شهروندان و کارشناسان محیط زیست، توانست بازخوردهای مردمی را درباره نیاز به فضای سبز و امکانات تفریحی جمعآوری کرده و آنها را در طراحی و توسعه بوستان لحاظ کند. در اصفهان نیز شهرداری با جمعآوری نظرات شهروندان از طریق نظرسنجیها و جلسات مشاوره، مسیرهای دوچرخهسواری را بهبود بخشید و این مسیرها را در نقاط مناسب شهر ایجاد کرد.
در پروژه بازسازی بافت فرسوده محله سیروس در تهران نیز ساکنان محله باشرکت در جلسات و ارائه نظرات خود درباره طراحی و کاربریهای مختلف، به نوسازی بافت فرسوده کمک کردند. پروژه «پنجشنبههای محله» در مشهد به شهروندان فرصت داد در تصمیمگیریها و اولویتبندی پروژههای محلهای نقش داشته باشند. در یزد نیز شهروندان یزدی با ایجاد کارگروههای محلی، در فرآیند بازآفرینی و حفظ ویژگیهای فرهنگی و تاریخی محلههای خودمشارکت داشتند.
با این وجود، دیده میشود که برخی شهروندان یا اطلاعی از پروژههای شهری ندارند یا معتقدند پروژههایی که شهرداری در حال اجرا دارد، اولویت شهر نیست. از سوی دیگر، گروهی از شهروندان احساس میکنند در تصمیمگیریها مورد تبعیض قرار میگیرند یا نظراتشان شنیده نمیشود. این مسئله به ویژه زمانی مطرح میشود که شهرداری نتواند به تمامی نیازها پاسخ دهد یا نظر همه را جویا شود. در این شرایط شهروند از طریق پیگیری و نظارت مداوم میتواند نقشی مؤثر در برآورده کردن نیازهای محله ایفا کند. همچنین، همواره فاصلهای میان برنامهریزی و اجرا وجود دارد که بر عهده شهروندان است تا نیازهای محله خود را دقیقاً شناسایی و به صورت شفاف بیان کنند، تا بتوان بررسی کرد که پروژههای شهرداری تا چه حد به این نیازها پاسخ دادهاند و چه مقدار کار باقی مانده است.
به طور مثال، شهرداری جهرم پروژه آسفالت کردن معابر را آغاز و از طریق شبکه اینستاگرام نیز اطلاعرسانی کرده است. تعدادی از شهروندان با مراجعه به صفحه شهرداری جهرم در این شبکه اجتماعی نظرات مختلف یارائه کردهاند. برخی گفتهاند به جای آسفالت کردن شهر شهرداری بهتر بود بهسازی بافت و ساختار محلات، طرح و نقشه کوچهها و خیابانها، قطعهبندی منظم زمینها به صورت یکپارچه و استاندارد، افزایش تعداد بلوارها و خیابانها، بهسازی رودخانهها و جداول و پیادهروها و معابر، ساماندهی تابلوهای تبلیغاتی مغازهها و سایهبانها و تبدیل باغهای قدیمی باقیمانده سطح شهر به پارکهای تفریحی اهمیت بیشتری دهد. شهروندان دیگری نیز گفتهاند که کوچه و خیابان آنها نیز نیاز به آسفالت دارد. برخی نیز گفتهاند که چرا شهرداری اولویت به مناطق مسکونی نمیدهد و کوچه کنار بیمارستان شهر را آسفالت کرده است.
شبکههای اجتماعی مرجعی برای تشخیص نظرات همه شهروندان نیستند، اما این نمونه شاید گویای آن باشد که شهرداری به میزان کافی درباره برنامههایش در زمینه آسفالت یا سایر پروژهها اطلاعرسانی نکرده یا دستکم برخی شهروندان توجیه نشدهاند چرا پروژه آسفالت از اولویت برخوردار است. برخی نیز ممکن است بیخبر باشند پروژه آسفالت در کدام مناطق شهر قرار است اجرا شود یا اساسا پیگیر پروژه آسفالت شهرداری نبودهاند. از اینرو مردم باید راهی بیابند تا به شیوهای سازمانیافته نظر جامعه را گردآوری کرده و آن را به شکل درخواست مشخصی ارائه دهند تا با پشتوانه و اعتبار پیگیر آن شد و از پراکندهگویی نیز پرهیز کرد.
همچنین، شهروندان میتوانند مستقیما از طریق سامانههای شهرداری یا از طریق دیوان عدالت اداری، شکایات خود را درباره پروژههای شهری ثبت کنند. رسانهها و شهروند-خبرنگاران نیز با ارسال گزارشها و عکسهای مربوط به مشکلات پروژههای شهری به رسانهها یا انتشار آنها در فضای مجازی، میتوانند در این فرآیند تاثیرگذار باشند و نهادهای مسئول را پاسخگو سازند.
شورای شهر نیز به عنوان یکی از نهادهای محلی و مردمی، نقش مهمی در پیگیری شکایات شهروندان نسبت به اجرای پروژههای شهرداری دارد. یکی از وظایف شورای شهر نظارت بر عملکرد شهرداری و طرح شکایات شهروندان در جلسات شورای شهر است. شورای شهر میتواند از شهرداری بخواهد تا توضیحات لازم را ارائه دهد. این نظارت ممکن است شامل بازدید از محل اجرای پروژه، بررسی مستندات و ملاقات با مسئولان شهرداری باشد. پس از بررسی شکایات، شورا میتواند پیشنهادات و توصیههایی برای اصلاح یا بهبود روند اجرای پروژهها به شهرداری ارائه و موظف است نتایج پیگیری شکایات را به شهروندان اطلاع دهد. همچنین در مواردی که شکایات نیاز به رسیدگی قضایی دارند، شورا میتواند این شکایات را به نهادهای قضایی ارجاع داده و پیگیر روند قضایی آن باشد.
از طرف دیگر لازم است اگر کسی از طرف محلهای پیگیر موضوعی است، اطمینان حاصل کند که حرفی که میزند واقعا خواست اکثریت محله است. شرط آن البته داشتن ارتباطی مداوم با ساکنین و معتمد بودن است. یعنی به شیوهای از آنان نظرخواهی کند که معلوم شود واقعا اکثریت از او و نظرش حمایت میکنند. ایده شورایاریها در تهران با این انگیزه پا گرفت تا بتواند پلی مستقیم میان شهروندان و شورای شهر باشد. از اینرو احیای مجدد آن و بسط یافتن به تمام شهرداریها میتواند مشارکت شهروندان در امورشهری را هموارتر سازد.
مشارکت فعال و موثر شهروندان در تعریف و نظارت بر پروژههای شهری میتواند به بهبود کیفیت زندگی شهری، افزایش شفافیت و رضایت عمومی کمک کند. اما این نکته را نیز نباید نادیده گرفت که همه شهروندان نگاه یکسانی به پروژههای شهرداری ندارند و تنوع و اختلاف نظر در سلایق تاثیر مستقیمی بر مدیریت شهری و اجرای پروژهها دارد. به بیان دیگر، شهروندان ممکن است اولویتهای متفاوتی در تعریف و اجرای پروژههای شهری داشته باشند. برای مثال، شهروندی که هر روز با خودرو به محل کار میرود، بهبود وضعیت آسفالت خیابانها را در اولویت میداند، اما برای شهروندی که بازنشسته شده و به دنبال فضایی آرام برای گذراندن اوقات فراغتش است، ممکن است ایجاد فضای سبز و نصب نیمکت در نزدیکی خانهاش اهمیت بیشتری داشته باشد. این اختلاف نظرها و اولویتبندیهای مختلف میتواندبه رقابتهای سیاسی در سطح محلی منجر شود. در یک دموکراسی محلی، رقابتها به تصمیمگیریهای جمعی تبدیل میشود که در نهایت سیاستها وپروژههای شهری را شکل میدهد. در واقع، مدیریت شهری موفق مدیریتی است که بتواند این تنوع و تضادها را به شکلی همگرا و متوازن دربرنامهریزیها و اجراها منعکس کند.
زهرا رضایی – روزنامهنگار