سرویس اشتراک ویدیو های بلاگ در کانال داستانهای فارسی، قصه های تصویری زیبایی از داستانها و قصه های قدیمی که برای کودکان الهام بخش هستند را منتشر کرد. همه داستانها به زبان فارسی و بصورت تصویری با کیفیت بالا در HiBlog منتشر می شوند.
۵ داستان شبانه با شخصیت های الهام بخش برای کودکان
یکی از بهترین کارهای والدین آگاه و دغدغهمند، در خصوص کودکان، تعریف کردن قصههای شبانه مفید و اخلاقی است. این قصهها لزوما نباید ایرانی و باستانی باشند، ماجرای مهم این است که مراقب انتخاب قصههای خوب برای کودکان باشیم.
بسیاری از روانشناسان در حوزه کودک بر این باورند که قصههای بین المللی و فرامرزی برای کودکان بسیار موثر و مفید هستند. در این مقاله با شما از ۵ داستان یا قصه خوب و شنیدنی برای کودکان خواهیم گفت که البته ایرانی و باستانی هستند اما تاکید و اصرار نویسنده بر برتری قصههای ایرانی نسبت به قصههای غیر ایرانی نیست.
داستانهای شیرین کلیله و دمنه
یکی از قصههای مهم و جذاب ایرانی که والدین اگاه ایرانی بیان آنها را به بیان قصههای سایر فرهنگها ترجیح میدهند، داستانهای کلیله و دمنه است.
حکایت قورباغه و مار یکی از این حکایتهای شیرین است. متن اصلی این حکایت تا حدی سنگین و پیچیده است و شاید با همان کلمات برای کودکان سخت فهم باشد:
«قورباغهای در همسایگی ماری لانه داشت، هرگاه قورباغه بچهای به دنیا میآورد، مار آمدی و بخوردی. قورباغه با خرچنگی دوست بود. به پیش خرچنگ رفت و گفت: ای برادر! تدبیری اندیش که مرا خصمی قوی و دشمنی بی رحم است. نه در برابرش مقاومت میتوانم کرد و نه توان مهاجرت دارم، چرا که اینجا مکانی است خرم و زیبا، در نهایت آسایش. خرچنگ گفت: قوی پنجگان توانا را جز با مکر نتوان شکست داد. در این اطراف راسویی زندگی میکند، چند ماهی بگیر و بکش و از جلوی خانهی راسو تا لانهی مار بیافکن، راسو یکی یکی میخورد و چون به مار رسد او را هم میبلعد و تو را از رنج میرهاند. قورباغه با این حیله مار را هلاک کرد. چند روزی بگذشت، راسو دوباره هوس ماهی کرد، بار دیگر به دنبال ماهی در آن مسیر راهی شد، پس قورباغه و همه بچه هایش را خورد. این افسانه گفته شد تا بدانیم که حیله و مکر بسیار بر خلق خدا موجب هلاکت است.»
اما والدین جوان میتوانند با درک کامل قصه با بیانی سادهتر آن را برای کودک خود تعریف کنند.
حکایت موش آهن خوار
این قصه نیز متن نسبتا سنگینی برای کودکان دارد اما والدین با درک محتوای آن میتوانند برای فرندز خود ساده تر تعریف کنند:
« آوردهاند بازرگانی بود اندک مایه که قصد سفر داشت. صد من آهن داشت که در خانه دوستی به رسم امانت گذاشت و رفت. اما دوست این امانت را فروخت و پولش را خرج کرد. بازرگان، روزی به طلب آهن نزد وی رفت. مرد گفت: آهن تو را در انبار خانه نهادم و مراقبت تمام کرده بودم، اما آنجا موشی زندگی میکرد که تا من آگاه شوم همه را بخورد. بازرگان گفت: راست میگویی! موش خیلی آهن دوست دارد و دندان او برخوردن آن قادر است. دوستش خوشحال شد و پنداشت که بازرگان قانع گشته و دل از آهن برداشته. پس گفت: امروزبه خانه من مهمان باش. بازرگان گفت: فردا باز آیم. رفت و چون به سر کوی رسید پسر مرد را با خود برد و پنهان کرد. چون بجستند از پسر اثری نشد. پس ندا در شهر دادند. بازرگان گفت: من عقابی دیدم که کودکی میبرد. مرد فریاد برداشت که دروغ و محال است، چگونه میگویی عقاب کودکی را ببرد؟ بازرگان خندید و گفت: در شهری که موش صد من آهن بتواند بخورد، عقابی کودکی بیست کیلویی را نتواند گرفت؟ مرد دانست که قصه چیست، گفت: آری موش نخورده است! پسر باز ده وآهن بستان. هیچ چیز بدتر از آن نیست که در سخن، کریم و بخشنده باشی ودر هنگام عمل سرافکنده و خجل.»
داستانهای کودکانه شاهنامه
شاهنامه اثر بزرگ ابوالقاسم فردوسی شامل داستانهای متنوعی است که عمدتاً به تاریخ و افسانههای ایران باستان مربوط میشوند. برخی از داستانهای شاهنامه مناسب برای کودکان عبارتند از:
- داستان رستم و اسفندیار: داستانی از دو قهرمان افسانهای که ماجراهای مختلف و هیجانانگیزی را تجربه میکنند. این داستان به مفهوم دوستی، شجاعت و عدالت اشاره دارد که برای کودکان قابل فهم است.
- داستان سیاوش و سودابه: داستان عشق و دوستی بین شاهزاده سیاوش و دختر شاه کیانی، سودابه است. این داستان به مفهوم ارزش دوستی، صداقت و عشق اشاره دارد که مخاطبان کودک را به خود جذب میکند.
- داستان همایون پدر و سراج: داستانی که درباره یک پسر جوان به نام همایون است که با مشکلات و ماجراهایی در راه رشد و بلوغ خود مواجه میشود. این داستان به اهمیت تلاش، صبر و پشتکار در مواجهه با مشکلات زندگی اشاره دارد.
- داستان زال و رودابه: داستانی عاشقانه از دو جوان که با مشکلات و موانع مختلفی در راه عشق خود مواجه میشوند. این داستان به ارزش عشق و وفاداری اشاره دارد که برای کودکان نیز قابل فهم است.
این داستانها به عنوان بخشی از شاهنامه، میتوانند برای کودکان به عنوان داستانهای شنیدنی و آموزنده باشند که مفاهیم مثبت و ارزشمندی را به آنها انتقال میدهند. البته طبیعی است که نباید این قصهها را با همه جزئیاتشان برای کودکان تعریف کرد و باید مراقب بخشهایی از داستان بود که ممکن است جنبه خشونت یا سیاه نمایی داشته باشد.
داستانهای مربوط به آیین میترا برای کودکان
آیین میترا یکی از آیینهای باستانی ایرانیان پیش از ظهرو زرتشت است. این آیین بعدها در ادیان ابراهیمی نیز منتشر و بازآفرینی شد. در آیین میترا افسانهها و قصههای بسیاری برای کودکان وجود دارد که بسیار جذاب و هیجان انگیز و آموزنده هستند.
شب یلدا شب تولد مهر بودهاست در این شب میترا از دل سنگی درون غاری به دنیا میآید. در هنگام تولد تنها یک کلاه بر سر دارد و شمشیر و تیروکمان در دست. برخی زاده شدن مهر از درون سنگ را استعاره از فروغ ناشی از برخورد دو سنگ به هم میدانند. میترا به هنگام تولد کرهای در دست دارد و دست دیگرش را بر دایره بروج گرفتهاست.
در روایتی که اکنون در موزه لندن به آن استناد میشود میترا پدر و مادری به نام پیروز و آویشن دارد. سنگ پیروزه در کنار آویشن دوشیزه قرار میگیرد و رعد تندی به میان آنها برخورد کرده و میترا زاده میشود.
در روایت مستندتر مهر از پاک بانوی باکرهای به نام آناهیتا در دریاچه هامون به دنیا آمد در حالی که آن دو را دریایی از گل نیلوفر در برگرفته بود. فردوسی در شاهنامه میترا را فریدون و آناهیتا را فرانک نامیده است. زرتشتیان معتقد اند که میترا از نژاد زرتشت است .به عقیده آنان تخمه پاک زرتشت در دریاچه هامون پراکنده است و هر هزار سال یکبار بانوی باکره ای که در آن استحمام میکند بار دار شده و اولین آنان میترا بوده است و آخرین آنان منجی آخرالزمان خواهد بود.
جمع بندی
در این مقاله تلاش کردیم شما را با دستکم ۵ داستان ایرانی باستانی آشنا کنیم. جهان مملو از قصه های زیبا در فرهنگه و تمدنهای مختلف است. والدین آگاه برای فرزندان خود، قصههای خوب میگویند و زندگی سالم با شنیدن قصه های خوب و اثرگذار در کودکی پایه ریزی میشود.