دیوان حافظ
دیوان حافظ کتابی است مشتمل بر همه اشعار باقیمانده از حافظ. بیشترِ این شعرها به زبان فارسی است، اما اشعار مُلَمَّع و یک غزل تمام عربی هم در آن به چشم میخورد. مهمترین بخش این دیوان، غزلیات است. شعرهایی در دیگر قالبهای شعری مانند قطعه، قصیده، مثنوی و رباعی هم در این دیوان هست.[۸۱] هیچ نشانهای مبنی بر نابودی بخش عمدهای از اشعار حافظ در دست نیست و علاوه بر این، حافظ در زمان حیاتش شهرت زیادی داشتهاست؛ بنابراین زیاد نبودنِ تعداد شعرهای موجود در دیوان نشان میدهد که او شاعر پرکاری نبودهاست. شمار همهٔ غزلهایی که بهطور کلی مورد پذیرش واقع شدهاند، کمتر از ۵۰۰ غزل است. اصالت رباعیات حافظ مورد تردید جدی است و ازاینرو همهٔ رباعیات از بعضی از ویرایشها، از جمله ویرایش سایه زدوده شدهاست.[۸۲]
فال حافظ شیرازی با تعبیر دقیق
دیوان حافظ را، به احتمال زیاد، نخستین بار پس از مرگ او، محمد گلندام گردآوری کردهاست. البته بعضی از گزارشهای تأییدنشده حاکی از آن است که حافظ دیوان خود را در ۷۷۰ ه. ق، یعنی بیش از بیست سال قبل از مرگش ویرایش کردهاست. اما هیچ دستنویسی از این نسخه وجود ندارد. چندین نسخهٔ خطی شناختهشده در ایران، اروپا و جاهای دیگر موجودند که تاریخ آنها مربوط به ربع دوم و سوم سدهٔ پانزدهم میلادی — یعنی سی تا شصت سال پس از مرگ شاعر — است و قابل اطمینانترینِ آنها، کمتر از ۵۰۰ شعر دارد. نسخههای بعدتر دارای ۶۰۰ شعر و فراتر از آنند.[۸۳]
فال حافظ
نخستین نسخهٔ بازنگریشدهٔ تاریخی، که مدتها بهعنوان منبعی موثق از زندگی حافظ پذیرفته شده بود، متعلق به سودی، مترجم اهل عثمانی (درگذشته ۱۰۰۰ ه.ق) است. این بازنگری پایهای شد برای یک نسخه بلند و برجستهٔ دیگر، در سه جلد، شامل ۶۹۲ شعر از هرمان بروکهاوس. سدهٔ بیستم میلادی، دوران تولد جدی دوبارهٔ حافظشناسی در ایران بود. پیش از این نیز اشارهٔ ویژهای به پژوهشهای بنیادی قاسم غنی شد، اما برخی از دانشپژوهان برجستهٔ فارسی امروز وجود دارند که مقالاتی مهم در این زمینه ندارند. بهطور خاص، سه نسخه مورد توجه قرار میگیرند: ازجمله نسخهٔ عبدالرحیم خلخالی، چاپ بهسال ۱۹۲۷ م در تهران و دارای ۴۹۵ شعر، برپایهٔ دستنویس ۸۲۸ ه. ق، اما با خطاهایی رتبهاش تنزل یافت؛ نسخهٔ حسین پژمان، چاپ بهسال ۱۹۳۶ م در تهران و دارای ۹۹۴ شعر که بسیاری از آنها مشکوک عنوان شدهاند؛ و نسخهٔ محمد قزوینی و قاسم غنی چاپ بهسال ۱۹۴۱ م در تهران و دارای ۵۷۶ شعر که علمیترین نسخه و قابل اعتمادترین آنها تاکنون و برپایهٔ برخی از نسخههای بسیار قدیمی و دارای مقدمهٔ خوبی است اما ساختار انتقادی ندارد. همچنین هلموت ریتر نسخهای جدید برپایهٔ نسخههای بسیار اولیه تهیه کردهاست. جوزف فون هامر در سال ۱۸۱۲–۱۳ م ترجمهای سترگ به زبان آلمانی و منثور از دیوان حافظ تهیه کرد که گوته هنگامیکه دیوان غربی–شرقی را مینوشت، با آن آشنا بود. بین سالهای ۱۸۵۸ تا ۱۸۶۴ م، یعنی تقریباً همزمان با نسخهٔ بروکهاس که در بالا ذکر شد و با استفاده از منابع مشابه، فینتسنتس روزنتسوایگ فون شواناو نسخهٔ سه جلدی دیگری از متن را بههمراه ترجمهای بسیار ماهرانه از یک بیت به زبان آلمانی منتشر کرد. علاوه بر این، شرحهای انگلیسی، جزئی یا کامل، از اواخر سدهٔ نوزدهم میلادی مانند شرحهای هرمن بیکنل، هنری ویلبرفورس کلارک، گرترود بل و والتر لیف جالب توجهاند.[۸۴]
تاریخ دقیق روز بزرگداشت حافظ
درگذشت و آرامگاه
آرامگاه حافظ در شیراز
برخلاف سالزاد حافظ، سال درگذشتش چندان مورد اختلاف نیست. در نسخهای از مقدمهٔ جامع دیوان، سال درگذشت حافظ ۷۹۲ ه.ق یاد شده و افزون بر آن، مادهتاریخ درگذشتش در یک دوبیتی نیز آمدهاست که همان سال را بهدست میدهد: «به سال باء و صاد و ذال ابجد/ ز روز هجرت میمون احمد// به سوی جنت اعلیٰ روان شد/ فرید عهد شمس الدین محمد».[۸۹][۹۰] دیگر نویسندگان همروزگار حافظ نیز این تاریخ را گفتهاند. اما در نسخهٔ دستنویس دیگری از دیوان با همان پیشگفتار، سال درگذشت حافظ ۷۹۱ ه.ق نوشته شدهاست. نکتهٔ قابل توجه این است که نویسنده، دوبیتی یادشده را — که سال ۷۹۲ ه.ق را نشان میدهد — برای مادهتاریخ درگذشت حافظ آوردهاست و برخی از تذکرهنویسان و نویسندگان معاصر نیز سال ۷۹۱ ه.ق را پذیرفتهاند. برخی نسخهها از همین مقدمه، «به سال ذال و صاد و حرف اول …» را بهعنوان مادهتاریخ آورده شدهاست که ۷۹۱ ه.ق را بهدست میدهد و محمد قزوینی بر این باور است که عمداً برای تطبیق با تاریخ مورد نظر تغییر داده شدهاست. در قطعهای دیگر که در پایان بسیاری از نسخههای دیوان آمده، مادهتاریخی با عبارت «بجو تاریخش از خاک مصلیٰ» برابر با ۷۹۱ ه.ق درج شده که مانند گزارش سال ۷۹۴ ه.ق از سوی دولتشاه سمرقندی، این نظر نیز با رأی متقدمان و معاصران حافظ مغایرت دارد.[۹۱]
حافظ را در کتِ شیراز یا مصلای شهر بهخاک سپردند. در سال ۸۵۵ ه.ق پس از تسخیر شیراز بهدست ابوالقاسم بابر تیموری، بهفرمان وزیرش، مولانا محمد معمایی، بنایی بر آرامگاه ساختند. ظاهراً سپستر آرامگاه بزرگتر شده و بناهایی دیگر بر آن ضمیمه کردند. نویسندهٔ فارسنامه از «تکیهٔ خواجه حافظ» نام برده که بسیاری از شخصیتهای نامدار در آن مدفون شدهاند، مانند طالب جاجرمی در اواسط سدهٔ نهم ه.ق و اهلی شیرازی در میانهٔ سدهٔ دهم ه.ق در نزدیکی آرامگاه یا همان محدوده بهخاک سپرده شدند.[۹۲]
منبع: آلامتو