جامعه ایرانی: خیابانها از ترافیک سنگین قفلشده، اما کسی از این موضوع عصبانی نیست، صدای بوق و شیپور گوش را کر میکند، اما هیچکس اعتراضی ندارد. انگار این جماعتی که در این ساعات کنار هم جمع شدند، همان مردمان خشمگین و خموده روز پیش نیستند.
پیروزی ایران در مقابل مراکش در دور نخست بازیهای جام جهانی ۲۰۱۸ در جمعهای که گذشت چنان مردم را سر ذوق آورد که چهره افسرده شهرها و روستاهای کشور را کاملاً دگرگون کرد.
درحالیکه بسیاری این شادی را زودگذر میدانند، برخی آرزو میکنند، کاش این شادیها افزون بود و مردم در مجال بیشتری برای خوشحالی و در کنار هم بودن، داشتند.
بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان معتقدند که شادی جمعی حس همبستگی و همدلی بین مردم را تقویت میکند و زمینه بروز آسیبهای اجتماعی و خشونت در جامعه را کاهش میدهد.
به همین دلیل است که بسیاری از دولتها خود با فراهم آوردن زمینه شادی برای مردم بستر شهرها را برای گردهماییهای شادیبخش فراهم میکنند.
برگزاری کارناوالهای مختلف در فصول مختلف سال در برخی از کشورها دنیا نهتنها اسباب شادی شهروندانش را فراهم کرده که حتی هرساله تعداد فراوانی گردشگر را هم به سمت خود جذب میکند و این حس همدلی را از محدوده مردمان یک کشور به همدلی جهانی سوق میدهد.
اما در ایران این گردهماییهای شاد تنها به مواقع محدود و برنامهریزی نشدهای مثل انتخابات، برجام یا فوتبال خلاصه میشود و در مواقعی حال هوای شهر و شهروندان را تغییر میدهد.
گرچه همین شادیهای جمعی و اتفاقی و البته بلافاصله نیز به بهانههایی چون هنجارشکنی، گاهی از سوی پلیس برخورد میشود.
همین موضوع سبب شده تا برخی از خانواده حتی از وحشت برخورد پلیس در چنین روزهایی نیز به گروههای شاد خیابانی نپیوندند و سهمی در این شادی دست جمعی نداشته باشند.
در پژوهش بینالمللی که سال گذشته از سوی یک موسسه بینالمللی در خصوص میران شادی مردم کشورهای مختلف انجام شد ایران در میان ۱۴۰ کشور دنیا در رتبه ۱۲۶ قرار گرفت.
باوجودآنکه در این پژوهش ایران به لحاظ سرانه تولید ناخالص داخلی و امید به زندگی در رتبه بالاتری از سایر کشورهای انتهای جدولی این فهرست قرار دارد، اما نظام سیاسی، محدودیت آزادیهای مدنی و حقوق اجتماعی این کشور را در زمره غمگینترین کشورهای جهان قرار داده است.
سید حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاری ایران به جامعه ایرانی میگوید: «با گسترش شهرنشینی، زندگی نوع بشر دستخوش تغییرات اساسی شده است. برخی از این تغییرات مثبت و باعث تعالی و برخی از آنها مثل افزایش میزان استرس و همچنین کاهش ارتباطات عاطفی میان مردم زمینه افزایش اختلالات روانی را در پی داشته است.»
او معتقد است: «به همین دلیل یکی از برنامههای اصلی مدیران شهری و دولتمردان در کشورهای توسعهیافته، کم کردن بار این اختلالات روانی و البته استرسهاست. در این میان روانشناسان و جامعه شناسان اصلیترین نسخه درمانی برای چنین جامعهای را که درگیر استرسها و بیماریهای روانی است، نشاط و شادی اجتماعی میدانند و معتقدند این نشاط در عملکرد افراد در جامعه تأثیرگذار خواهد بود.»
نگاهی به آمار نشان میدهد میزان بیماریهای روانی در شهری مثل تهران هرروز در حال افزایش است.
انوشیروان محسنی بندپی، رئیس سازمان بهزیستی کشور چندی پیش با اشاره به شیوع اختلالات روانی در جامعه گفته بود: «بر اساس آخرین پیمایش ۲۳ درصد جامعه بهنوعی دچار اختلالات روانی است که این آمار در شهرهای بزرگتر بهمراتب بیشتر است.»
موسوی چلک بابیان اینکه فراهم آوردن زمینه و بستر برای تعاملات اجتماعی میتواند تا حد زیادی مداخله مثبت در کاهش افسردگی و مشکلات روانی در جامعه باشد میگوید: «شادی حق مردم است و نباید با این بهانه که این شادیها میتواند زمینه هنجارشکنی را به وجود آورد مردم را از این حق محروم کرد. ما وقتی اجازه ظهور و بروز شادیهای جمعی در شهرها را فراهم نمیکنیم، یا حتی با ابزارهایی جلوی این شادیهای جمعی را میگیریم، ناخودآگاه جوانان که بیش از سایر گروهها تشنه این تعاملات و نشاط اجتماعی هستند را به سمت جمعهای پنهانی هل میدهیم. این راندن از فضای اجتماعی زمینه بروز آسیبهای اجتماعی را به وجود میآورد. چیزی که در حال حاضر جامعه ایران از آن رنج میبرد.»
او ادامه میدهد: «گاهی حتی شاهدیم که اجتماعات محدود و کوچکی هم که برای شادی شکل میگیرد به بهانههای سیاسی یا… بر هم زده میشود و مثلاً حتی اجازه برگزاری یک کنسرت داده نمیشود. این در حالی است که شادیها و نشاطهای جمعی حس همدلی و همبستگی را بیشتر میکند و زمینه بروز خشونت در جامعه را کاهش میدهد.»