جامعه ایرانی– سفیر پیشین ایران در نروژ، مجارستان و سریلانکا معتقد است همان دو سال پیش که دونالد ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود تهدید به خروج از برجام کرد، دولت باید پیشبینی امروز را میکرد و تحرکات و فشارهایی که امروز در رفت و آمدها به اروپا شاهدش هستیم همان دو سال پیش باید آغاز میشد.
پنج سال از رای ایران به یک رئیس جمهور میانه رو میگذرد. حسن روحانی ۲۴ خرداد سال ۹۲ با آرای مردمی روی کار آمد که از تندروی ها و تک روی ها خسته بودند و صلح داخلی و خارجی را بر تنشهایی که ممکن بود ایران را به سمت جنگ سوق دهد، ترجیح دادند. چهار سال نخست با نهایی شدن برجامی به پایان رسید که در راستای دستیابی به همین هدف پیگیری میشد. چهار سال دوم نیز همکاری هرچه بیشتر در عرصه داخلی و خارجی را میطلبد تا تمامی این تلاشها بیاثر نشود.
حال یک سال از پیروزی مجدد حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دوره دوم میگذرد، در عرصه سیاست خارجی اما اتفاقاتی رخ داد که احتمالا می رود دستاورد دولت چهارساله قبلی او را بی اثر کند. دولت یازدهم توانست با همت و اراده ای همه جانبه برجام را نهایی کند و با قدرت های جهانی به توافقی بین المللی دست یابد. همه آنچه پس از آن باید صورت می گرفت، تلاش در راستای حفظ و بهره برداری از این توافق بود، اما تصمیم اخیر ترامپ که دو سال پیش هم مطرح شد مبنی بر خروج آمریکا از برجام، مهمترین دستاورد دولت یازدهم را در معرض خطر قرار داده و حتی اقتصاد کشور را نیز تهدید می کند.
عبدالرضا فرجی راد، سفیر پیشین ایران در نروژ، مجارستان و سریلانکا در گفتوگو با جامعه ایرانی به راهکارهای لازم برای مقابله با این شرایط جدید اشاره کرده و گفت: لازم است در این شرایط مسئله معامله با نفت را بررسی کنیم، ممکن است این سؤال پیش بیاید که با توجه به اینکه عضو اوپک هستیم نمیتوانیم هرچه نفت میخواهند به دیگر کشورها بدهیم، اما وقتی در شرایط بحرانی قرار میگیریم ممکن است لازم شود از اوپک خارج شویم تا بتوانیم با دشمن اصلی مقابله کنیم.
یک سال از آغاز به کار دولت دوازدهم میگذرد، ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی طی یک سال گذشته در حوزه سیاست خارجی چیست؟ با توجه به اینکه بزرگترین هدف دولت در این حوزه یعنی حفظ و بهرهبرداری از برجام با کنارهگیری آمریکا از این توافق، به نتیجه نرسید، چه نمرهای به دولت میدهید؟
با توجه به تحریمهایی که وجود داشت، فروش ۸۰۰ هزار بشکه نفت، تحریم بیمه و بسته شدن سوئیفت و جریمههایی که متوجه ایرانیها میشد، قطعاً دولت در سال ۹۲ باید به دنبال برجام و توافق هستهای میرفت. بعد از دو سال مذاکره این توافق انجام شد و نتیجهاش هم خوب بود. یعنی با توجه به اینکه ما بهعنوان یک کشور جهانسومی یکطرف میز بودیم و کشورهای غربی در طرف دیگر، آن دستاورد با این شرایط، دستاورد مثبتی بود و راه دیگری هم نداشتیم. سروصدایی که ترامپ، کاخ سفید، اسرائیل، عربستان، امارات و دشمنان ایران به راه انداختند مبنی بر اینکه در واقع برنده این توافق ایران بوده، نشان میدهد که ما بازنده نیستیم، اگر قرار بود بازنده باشیم که آقای ترامپ آمریکا را از برجام خارج نمیکرد. تا روزی که این توافق انجام شد شرایط خوب بود اما از آن به بعد دچار یک سری مشکلاتی شدیم که این مشکلات خیلی پیشبینی نمیشد.
آمریکاییها در دوره اوباما خواستههایی داشتند و این تصور وجود داشت که با انجام این توافق که به قول خودشان امتیازاتی را به ایران میدهند و فضا تا اندازهای باز میشود، همکاریهایی در سطح منطقهای در رابطه با عراق، افغانستان و بهویژه سوریه با ایران صورت بگیرد و در این همکاری و بستری که فراهم میشود روابط ایران و آمریکا هم بهبود یابد. بعد از توافق این مسئله عملیاتی نشد لذا با اینکه آمریکاییها تلاش کردند فضاهای اقتصادی برای ایران باز شود و رسماً هم در خبرها آمد که آقای جان کری به اروپا سفر میکرد و با شرکتها صحبت میکرد اما درعینحال آن مایهای که باید میگذاشتند تا ایران بتواند بهراحتی با نظام اقتصادی بینالملل کار کند را نگذاشتند. مسائلی مانند FATF و پولشویی مطرح شد. آنها اعتقاد داشتند هرچه تعهد داشتیم انجام دادیم، حتی بعضی مذاکرهکنندههای ما در مصاحبههایشان گفتند که در برجام آنچه ما تعهد گرفتیم و تعهد کردند انجام شد. اما این مسئله باعث نشد که آنطور که ایران میخواهد گشایش اقتصادی صورت بگیرد و بانکهای بزرگ با ما کار کنند. نمیتوانستیم بهراحتی اسکناس وارد کشور کنیم، لذا کلاً دستاوردها بعد از برجام خیلی دستاوردهای مثبتی نبود. طبیعتاً اثرش را هم روی اقتصاد کشور میگذاشت.
مشکل اینجا بود که ما در این دوره باید با غربیها، خود آمریکا، و اروپاییها جدیتر برخورد میکردیم. یعنی این فشاری که الآن بعد از خروج آقای ترامپ میآوریم، باید در همان موقع هم دنبال میکردیم. ضمن اینکه درک کرده بودیم مطرح شدن و پرداختن به مسئله موشکی و نفوذ منطقهای ایران سیر صعودی به خود گرفته، باید جلوی این سیر صعودی گرفته میشد. در واقع ما باید دو کار انجام میدادیم، یک اینکه این فعالیتی که در حال حاضر انجام میدهیم، در آن زمان در سطح ملی انجام میدادیم، یکی هم اینکه جلوی این سیر صعودی تبلیغات موشکی و نفوذ منطقهای ایران را میگرفتیم و از خود دفاع میکردیم. بالاخره چه در تبلیغات و چه در مذاکرات فشرده مسئله موشکی ما باید مطرح میشد، اصلاً این یک مسئله دفاعی است که همه در منطقه دارند، امارات، پاکستان، قطر، عراق و ترکیه دارند و گستردهتر و طولانیترش را هم دارند، اما این همه تبلیغات هم در نظام جهانی و هم در افکار عمومی جهان علیه ما شکل گرفت. یکی از مشکلات ما این است که افکار عمومی جهانی میداند که آقای ترامپ دروغ میگوید و ظلم میکند، اما نگرانیهایی هم به دلیل تبلیغات دروغینی که آنها راه انداختند در ذهن افکار عمومی شکل گرفته است. برای مثال در مورد نفوذ منطقهای ایران، ایران چکار کرده اگر منظور به عراق و سوریه یا لبنان است که در لبنان تلاش کرده در دو سه سال اخیر آرامش را برقرار کند، لبنان دو سال رئیسجمهور نداشت ایران تلاش کرد که انتخابات لبنان به نتیجه برسد و آرامش برقرار شود. در سوریه ایران با داعش جنگید در واقع داعشی که به غرب و اروپا هم بهطور مستمر صدمه میزد، در عراق ما از سقوط شهرهای بزرگ جلوگیری کردیم. ما بعضی مواقع با خارجیها صحبت میکنیم و این مسائل را تشریح میکنیم، برای آنها عجیب است، افکار عمومی باید بشنود که ما واقعاً در عراق چهکارهایی کردیم، اگر فعالیتهای ما نبود الآن باید در بغداد میجنگیدند تا داعش را از بغداد یا اربیل، مرکز کردستان عراق بیرون کنند. خب در این زمینه خیلی ضعیف برخورد کردیم ، هنوز هم ضعیف برخورد میکنیم، حتی ما باید کمیته تبلیغاتی -حالا شاید هم لازم نباشد علنی بگوییم چنین نهادی- ایجاد میکردیم و تلاشهایی که در منطقه در جهت ثبات سازی انجام دادیم را تشریح میکردیم. ما در جهت ثبات سازی قدم برداشتیم اما اسرائیلیها، اماراتیها، آمریکاییها و بعضاً اروپاییها تبلیغ میکنند که ایران منطقه را بیثبات کرده و افکار عمومی هم میپذیرد. اگر بخواهیم تحلیلی از وضعیت بعد از برجام و اقدامات دولت داشته باشیم، تأکید من بر این است که باید این اقدامات انجام میشد، الآن هم باید ما در برجام بمانیم و با اروپا کار کنیم، با چین و روسیه کار کنیم، با افکار عمومی جهانی که خودش یک قدرت است کار کنیم، اینها با تخریب افکار عمومی جهانی به یک کشور حمله میکنند، با مثبت سازی افکار عمومی جهانی توسط ما و کشورهایی که بیجهت مورد حمله قرار میگیرند، میتوان از یک بحران جلوگیری کرد. اینها مسائلی است که باید رویش کار کرد، هزینه زیادی هم ندارد و دولت در این زمینه طی یکی دو سال گذشته باید بیشتر فعالیت میکرد.
این انفعال را ناشی از چه میدانید، تیم سیاست خارجی دولت دوازدهم متفاوت از تیم دولت یازدهم به نظر میرسد، درصورتیکه ترکیب تقریباً همان است؟
وزیر خارجه بهشخصه تلاش خود را میکند، همانطور که اشاره کردید یک تیم از متخصصان باید کار کنند. فقط هم مربوط به سیاست خارجی نیست، کل دستگاه دولت باید اینطور باشد. وزیر خارجه تلاش خود را میکند اما وزیر خارجه باید حلقههای پشتوانهای دور خودش داشته باشد که تغذیهاش کنند، مدام تبلیغات کنند، اگر نکتهای میگوید آن را پیگیری کنند، چه تبلیغاتی، چه عملیاتی و مذاکراتی. در دولت هم همینطور، در شورای امنیت ملی همینطور، لذا باید خودمان را برای هر سناریویی آماده کنیم. ما نباید با دو سه تا سفر اروپاییها را رها کنیم و اگر آنها مجبورند به خاطر منافع مادیشان و تحریمهای بزرگی که به شرکتها و بانکهایشان تحمیل میشود، با ما بازی کنند، ما باید سناریوهای خودمان را داشته باشیم. مثلاً من یکی از ایرادات کار را این میبینیم، ما باید پیشبینی شرایط فعلی را میکردیم، چون از زمان انتخابات که آقای ترامپ میگفت من از برجام خارج میشوم دو سالی میگذرد، در این دو سال باید این احتیاط را میداشتیم، مقداری با همسایهها کار کردیم، اما باید بیشتر از این کار میکردیم، ما باید تبادلات پول ملی را الآن به یک جایی میرساندیم، درست است که صحبتهایی با ترکیه، آذربایجان و هند شد، در حد مقدماتی با پاکستان هم همینطور، حتی با افغانستان، اما الآن چه برجام کار خود را بکند چه نکند، چه مزاحمت ایجاد کنند چه نه، ما اگر این تبادلات پول ملی را با روسیه، قفقاز با بعضی کشورهای آسیای مرکزی، افغانستان، پاکستان،عراق ترکیه، ارمنستان انجام میدادیم، خیلی جلو بودیم و خیلی نگرانیها کمتر بود.
به نظر میرسد وزارت خارجه هم به همراه دیگران منتظر تصمیم نهایی ترامپ ماند.
این مسئله فقط محدود به وزارت خارجه نمیشود، و در سطح دیپلماتیک کارهایی انجام شد، اما باید در سطح کلان تصمیم گرفته میشد، حداقل در شورای عالی امنیت ملی در دولت و بعد به وزارت خارجه ابلاغ میشد، مذاکرات را انجام میداد، ضمن اینکه بخشهای اقتصادی هم باید به همراه وزارت خارجه میبودند، و آنها باید کار تخصصیاش را انجام میدادند. مثلاً کشور ترکیه خیلی تسهیلات برای ما دارد، ما هم برای آنها، وقتی شما با لیر و ریال کار کنید. یا با عراق و پاکستان به واحد پول خودشان. با هفت هشت همسایهمان میتوانیم بهخوبی کار کنیم. حتی لازم است در این شرایط معامله با نفت را بررسی کنیم، ممکن است این سؤال پیش بیاید با توجه به اینکه عضو اوپک هستیم نمیتوانیم هرچه نفت میخواهند به آنها بدهیم، اما وقتی در شرایط بحرانی قرار میگیریم ممکن است لازم شود از اوپک خارج شویم تا بتوانیم با دشمن اصلی مقابله کنیم. چرا از اوپک خارج شویم؟ درست است ظرفیتهایمان محدود است، میتوانیم مصرف داخلی را کاهش دهیم و از نفت در مبادلات استفاده کنیم. با چین میتوان با نفت کار کرد، نفت بدهیم سرمایه بیاوریم. از نظر اقتصاد بینالمللی ممکن است روش درستی نباشد، اما وقتی در شرایط ویژه قرار میگیریم، نباید دوباره به وضعیت برجام برگردیم، وقتی یکبار مار میگزد نباید دوباره مارگزیده شویم. تجربیاتی به دست آوردیم، تجربه قبلیمان هم تجربه بدی بود که رها کردیم هرکسی هر سوءاستفادهای خواست انجام داد، مثل آقای بابک زنجانی و امثال وی از تحریم کشور سوءاستفاده کردند، در آن دوره دستپاچه شدیم به هر کسی گفتیم که هرکار میتوانی انجام بده که بتوانی نفت بفروشی، به دستگاهها نفت دادیم که بفروشند و پولش را بردارند، چقدر سوءاستفاده شد.
روش درست این است که دولت خودش کار کند و طرف مقابلش هم سود ببرد. یعنی آن هندی و پاکستانی هم حس کند که از ریسک خود سود میبرد، لذا باید گذشت های کوچکی انجام شود در شرایط ویژه و بحرانی تا بتوانیم بحران را از سر بگذرانیم، ضمن اینکه در مذاکرات باید قوی و مصمم باشیم، بهویژه با اروپاییها، باید با آنها کار کنیم، در سفری که اخیراً به پاریس داشتیم، مشخص بود که الآن شرایط طوری است که همه اروپا علیه ترامپ بلند شدند. چون به آنها بر خورده و میگویند ترامپ میخواهد مانند برده با ما برخورد کند. اینطور نیست که ترامپ برای اروپاییها شل کن سفت کن درآورد، آنها هم غرور ملی دارند. فقط هم برجام نیست، در مورد مسائل اقلیمی و ناتو هم همینطور است. اروپا در بسیاری از مسائل با کاخ سفید مشکل دارد باید از این شرایط استفاده کرد، ما باید مذاکره کنیم، و حق مان را بگیریم چون ما کاری نکردیم، یازده بار آژانس اعلام کرده که ایران به تعهدات خود عمل کرده و این امتیاز بزرگی است که نتوانستند کوچکترین خدشهای درباره برجام به ما وارد کنند و بگویند که ایران تخطی کرده، باید افکار عمومی را بسازیم و با اروپاییها کار کنیم، در همه زمینهها مذاکره کنیم اما امتیاز بیخود ندهیم.
با توجه به وابستگی اقتصادی و نظامی-امنیتی شدیدی که اروپا به آمریکا دارد، تا چه اندازه فکر میکنید اروپا اراده مقابله با آمریکا در مورد برجام را داشته باشد؟
جهانیشدن باعث شده این مشکلات پیش بیاید. آنهایی که با دلار کار میکنند باید از سیستم مالی آمریکا عبور کنند، اما بسیاری از کشورها هم به خاطر اینکه آمریکا یک واردکننده یا یک سرمایهگذار عمده است، به کارشان ادامه میدهند. وقتی آمریکا اعلام کرده در تحریمهایش هر شرکت یا فردی با ایران کار کند، مورد جریمه قرار میگیرد، یا آنها باید کارشان را در آمریکا تعطیل کنند یا سرمایهدارهای آمریکا که در کشورهایشان کار میکنند را نادیده بگیرند و جریمهاش را بدهند و آنها را بیرون کنند که عملی نیست. پس باید به دنبال راهکارهای جدیدتری باشیم، و ابتکارهای جدیدی با اروپا داشته باشیم، باید نهادهای مالی را از صفر راهاندازی کنیم که با آمریکا ارتباط نداشته باشند که اگر تحریمی هم صورت گرفت ضربهای نخورند. حالا اروپاییها روی این ابتکار فکر میکنند، فرانسویها کارهایی هم کردهاند اما فکر میکنم باید در سطح اتحادیه دست به چنین اقدامی بزنیم، چون بهصورت کشور به کشور سخت خواهد بود، باید یک نهادی را در سطح اتحادیه اروپا شکل دهیم، خانم موگرینی و بروکسل باید کار کنند و هر کسی یا شرکتی که بخواهد با ایران کار کند باید از طریق این نهاد اقدام کند که همه هم مورد حمایت اتحادیه قرار بگیرند.
با توجه به اینکه برجام در این شرایط قرار گرفته و تقریباً از دست رفته تلقی میشود، برگ برنده آقای روحانی برای اینکه دچار یک شکست قطعی نشود چیست؟
باید کار کنیم، معتقد نیستم که برجام شکست خورده. مسئله را ۵۰ به ۵۰ میبینم، هنوز با اروپا میشود کار کرد، روسها خودشان مشکلات دارند و حاضر نیستند تحریم شوند، چینیها با تعرفههای بزرگی که آمریکا روی کالاها و سرمایههایشان بسته، روبرو هستند، لذا آمادگی ندارند به خاطر بیست، سی میلیارد روابط تجاری با ایران آن پانصد، ششصد میلیارد تجارت با آمریکا را خدشهدار کنند، اما امکان همکاری با اروپا وجود دارد، تجربهاش را داریم، تجربه داماتو را داریم هرچند که اینباره سختتر است. اروپا یکبار این تجربه را داشتند و موفق هم بودند، هرچند رئیسجمهور آن موقع آمریکا با رئیسجمهور فعلی متفاوت بود، ضمن اینکه به آمریکاییها هم باید گوش بدهیم که چه میخواهند. میدانیم چه میخواهند اما نباید فرار کنیم و محکم باید بایستیم و اگر اروپا میگوید آمریکا هم وارد مذاکرات شود، ایرادی ندارد. ما نباید از برجام عقبنشینی کنیم یا تغییری در آن داده شود. ما هم باید اعتمادسازی کنیم آنها هم باید برجام را کامل اجرا کنند، باید این وضعیت دو سال گذشته را تمام کنیم. حتی اگر ترامپ هم از برجام خارج نمیشد، این وضعیت خوب نبود، ما باید این حرکت را قبل از خروج آقای ترامپ انجام میدادیم.
اخیراً صحبتهایی که در مورد بازگرداندن ایران پای میز مذاکره برای اصلاح برجام و پرداختن به مسائل منطقهای و موشکی و پاسخگو کردن ایران در این زمینهها از سوی مقامات آمریکایی مطرح میشود، با توجه به تجربه خروج آمریکا از برجام چقدر احتمال میدهید که ایران در آینده بار دیگر پای میز مذاکره با آمریکاییها بنشیند؟
ما مذاکره کردهایم، آقای ظریف ماه پیش آمریکا بودند و با شورای روابط خارجی مذاکره داشتند و آنها پیام ما را به دستگاه دیپلماسی آمریکا رساندند، اینطور نیست که مذاکره نشود. ما در حال مذاکره هستیم، حالا تعدادی اروپایی نشستهاند، یک آمریکایی هم بنشیند، ما حرفمان را محکم و منطقی و شفاف بزنیم. چون ما حرف برای گفتن خیلی داریم که باید مطرح شود. در مورد لبنان، عراق و سوریه حرف برای گفتن وجود دارد.