در این مطلب ما نه تنها به مشکلات رایج در روابط عاطفی بلکه به راهکارهایی آن نیز اشاره کرده ایم تا این بار که با آنها مواجه میشوید، راه حل شان را نیز بدانید.
دوست تان بدقولی کرده است
حتما برای شما هم پیش آمده که دوست تان در لحظه آخر برنامهای را کنسل کند یا این که در یکی از میهمانیهایی که شما ترتیب دادید، حضور نیابد. در آن لحظه چه حسی به شما دست میدهد؟ مطمئنا از او دلسرد و به تبع عصبانی میشوید. طبیعی ست، زیرا شما روی حرف دوست تان حساب باز کرده بودید و حال او خیلی راحت برنامههای شما را کنسل کرده است. اصلا اگر از شما در مورد خصوصیات یک دوست ایده آل بپرسند، چه جوابی میدهید؟ مطمئنا خوش قولی یکی از آنها خواهد بود؛ بنابراین اگر میخواهید که دوست تان به حرفهای شما در هر شرایطی اعتماد کند، بهتر است که بدقول نباشید.
احساس میکنید که رابطه تان تعادل ندارد
اگر احساس میکنید که در رابطه عاطفی تان، این شمایید که همیشه در مورد جزییات زندگی تان حرف میزنید و دردودل میکنید، اما طرف مقابل تان تنها شنونده است، ناراحت نشوید. قرار نیست که تعادل همیشه در رابطه شما برقرار باشد. ممکن است گاهی دوست شما از موضوعی ناراحت بوده و به جای حرف زدن به شنیدن نیاز داشته باشد یا این که گاهی بخواهد تنها سکوت کند… این رفتار میتواند در موضوعات دیگر نیز رخ ده؛ بنابراین واجب است که شما هر از گاهی در مورد خواستههایی که دوست تان دارد، از او سوال کنید.
یا حتی اگر خواستهای از او دارید، به زبان آورید. مثلا به او بگویید: «من همیشه از زندگی ام برای تو میگویم، دوست دارم که یک بار هم داستان زندگی تو را بشنوم.» این موارد در هر رابطهای طبیعی ست و جای نگرانی ندارد؛ بنابراین صادق باشید و حرف دلتان را رو در رو به او بزنید، قبل از آنکه سوتفاهم شما را از هم دور کند.
احساس پس زدگی میکنید
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که پس از قرار ملاقات با دوستی، ناگهان او غیب اش بزند و حتی پیغامهای شما را بی جواب بگذارد؟ در این شرایط، مطمئنا حس بدی به شما دست میدهد و احساس میکنید که طرف مقابل از شما خوشش نیامده یا این که بعد خداحافظی، سرش جای دیگری گرم است. اگر این احساس ادامه دار شود، شما را عصبی و ناامید نیز خواهد کرد.
اگر چه سخت است، اما بهتر است که دست از این افکار منفی بردارید. همانطور که شما حق دارید طرف مقابل تان را انتخاب کنید، او نیز این حق را دارد که اگر به هر دلیلی با شما احساس راحتی نکرد، به رابطه اش ادامه ندهد. اما این نباید باعث شود که شما خودتان را دست کم بگیرید. اصلا شاید او به دلایل شخصی خودش کنار کشیده است. آنچه روانشناسان در این شرایط پیشنهاد میدهند این است که به دنبال دلیل رفتار طرف مقابل تان نگردید. هر چه بیشتر فکر کنید، بیشتر گیج و عصبی خواهید شد، بنابراین آنچه اتفاق افتاده را فراموش کنید و به دنبال روابط دیگر باشید.
حس حسادت تان برانگیخته شده است
اگر شما مجردید و دوست تان ازدواج کرده است، اگر او همیشه در حال گشت و گزار است و شما همش در خانه نشسته اید با هر رفتار دیگری… ممکن است که حس حسادت شما برانگیزد. اما به جای این که حسادت، شما را نابود کند، از آن برای پیشرفت تان کمک بگیرید. به عنوان مثال به جای این که در خانه بنشینید و غصه بخورید، شما هم گروهی را پیدا کنید و با آنها به سفر بروید یا این که در کارتان بیشتر تلاش کنید تا به موقعیتی مانند او دست یابید. در این شرایط نه تنها حس تان را سرکوب کرده اید، بلکه تجربههای جدیدی را کسب میکنید که به پیشرفت تان در زندگی کمک خواهد کرد. گاهی نمیتوان جلوی حس حسادت را گرفت، اما میتوان آن را در مسیر درستی قرار داد.
دلتنگ گذشته تان هستید
اگر به گذشته تان نگاه کنید، افرادی را میبینید که روزی در زندگی تان بوده اند، اما اکنون نیستند. ممکن است که همین مرور خاطرات موجب ناراحتی و دلتنگی شما شود، اما این امری طبیعی ست، بنابراین آنچه شما باید انجام دهید، کنترل این احساسات است. اگر خیلی روی گذشته تان تمرکز کنید، قادر به برقراری روابط جدید نخواهید بود و همین احساس باعث میشود که شما به مرور تنها و تنهاتر شوید؛ بنابراین واجب است که تا حدودی میان گذشته و حال تان تعادل برقرار کنید. درهای قلب تان را به روی دیگران باز کنید تا کم کم جای خالی افرادی که از زندگی تان رفته اند، پر شود.
دچار یکنواختی در رابطه شده اید
رابطه به خودی خود نمیتواند زنده بماند، این شمایید که باید به آن زندگی دهید. اگر شما رابطه تان را رها کنید، او نیز پس از مدتی هیجان خود را از دست میدهد و برایتان کسل کننده میشود. اما چگونه میتوان این هیجان را حفظ کرد؟ خیلی ساده! شما با تجربههای جدید میتوانید رابطه تان را از حالت یکنواختی خارج کنید. مثلا اگر همیشه با دوست تان به تنهایی بیرون میروید، سعی کنید که جمع تان را بزرگتر کنید یا این که به جای در خانه نشستن و تلویزیون دیدن، به سینما یا تئاتر بروید… اگر چه این تجربهها کوچک اند، اما تاثیر زیادی بر رابطه تان خواهند گذاشت.
احساس تنهایی میکنید
شما ساعتهای زیادی را در شبکههای اجتماعی میگذرانید و احساس میکنید که دوستان زیادی در آن فضا دارید، اما همین که اتصال تان از دنیای مجازی قطع میشود و به واقعیت باز میگردید، میبینید که تنهای تنها هستید و همه آن افراد سایههایی بیش نبودند، متوجه میشوید که حتی برای خوردن یک فنجان قهوه یا تماشای یک فیلم هم کسی به درخواست شما پاسخ مثبت نمیدهد.
همین موضوع میتواند شما را تبدیل به آدمی افسرده کند. برای رهایی از این شرایط، باید برای خودتان برنامهای منظم ترتیب دهید. به عنوان مثال در کلاسی ثبت کنید و هر هفته در جمعی قرار بگیرید، همین همنشینی کم کم دامنه دوستان تان را زیاد خواهد کرد. پس به جای غرق شدن در فضای مجازی، حضور خود را در جمعهای مختلف بیشتر کنید.