در نامه یاسر هاشمی به علیعسگری رئیس سازمان صداوسیما آمده است:
«دکتر حسن روحانی، روز یکشنبه در مراسم افتتاح طرحهای شهری شهرداری تهران، با بیان اینکه «در کمال تعجب، نه افراد خاصی که اطلاعات کافی نداشته باشند؛ بلکه معروف، روشنفکر و تحصیلکرده با پروژه متروی تهران مخالف بودند»، گفت: «آیتا… هاشمی رفسنجانی بر اجرای طرح مترو اصرار داشت و در مجلس اول مخالفتهایی با اجرای این پروژه صورت میگرفت؛ اما طی جلساتی توسط نمایندگان مجلس دوم شورای اسلامی، اجرای متروی تهران تصویب شد که بنده و آیتا… دری نجفآبادی مسئول پیگیری و اجرای این پروژه شهری شدیم.
رئیسجمهور با قدردانی از تلاشهای مرحوم آیتا… هاشمی رفسنجانی در دوران سازندگی و سدسازی، گفت: در بحث سدسازی مرهون تلاشهای آیتا… هاشمی رفسنجانی هستیم که بعد از جنگ بیشترین تلاشها را برای توسعه کشور، از جمله سدها داشت. شما ببینید اگر در خوزستان سد کرخه نبود، سد دز نبود، سدهای کارون نبودند و سد شهید عباسپور نبود، امروز استان خوزستان چه وضعی پیدا میکرد؟»
در مقابل صداوسیما بخشهای مربوط به خدمات آیتا… هاشمی رفسنجانی، سدسازیهای خوزستان و متروی تهران را از سخنان رئیسجمهور سانسور کرد تا بر آگاهی مردم بیفزاید! این جملات کوتاه چه مفهوم بلندی داشتند که صداوسیما حاضر شد ته ماندههای اعتماد عمومی خویش را مخدوش نماید و در آن همه بخشهای متعدد خبری تیغ سانسور را بر چهره خویش بکشد؟
به راستی که آن ضربالمثل با کمی تغییر چه مصداق روشنی یافت که «خوزستان را آب برد و بعضیها را خواب!» «هاشمی رفسنجانی» فقط یک نام نیست که فکر کنید با حذف آن، یادش از تاریخ ایران و ذهن مردم و کارشناسان میرود. از انقلاب بگویید و از هاشمی رفسنجانی نگویید. از ۸ سال دفاع مقدس بگویید و از جانشین امام عزیز نگویید. از شهدای گرانقدر بگویید و از عالیترین فرماندهشان نگویید.
فرصت را غنیمت میشمارم و با مردم سراسر ایران، به خصوص در استانهای گلستان، مازندران، فارس، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، کردستان، همدان و خوزستان ابراز همدردی مینمایم و امیدوارم بلایای طبیعی، در این شرایط بد اقتصادی، دست از سر مردم بردارند که «دل یکی داریم و در یک دل نمیگنجد دو درد».