جامعه ایرانی- آذر منصوری، فعال سیاسی اصلاحطلب تصریح کرد: تصمیم اصلاحطلبان درنهایت برای انتخابات آینده اجماعی خواهد بود. بدین معنا که سرمایههای اصلی آنها و شخصیتهای مؤثر در این جریان که مشخصاً آقای خاتمی بهعنوان رهبر آن است با این حرکت همراهی کنند و از طرف دیگر بتوانند این ضمانت را به وجود آورند که از دل نهادهای انتخابی مردم به خواستهای حداقلی خود در سطح بینالمللی، منطقهای و ملی دست پیدا خواهند کرد.
اصلاحطلبان درباره انتخابات آینده بهوضوح به دودسته تقسیمشدهاند، گروهی بر این اعتقادند که برای انتخابات آینده تنها با یک گزینه مختص به اصلاحات باید وارد صحنه شوند و گروه دیگرتاکید دارند که نباید زمین انتخابات را بهطورکلی واگذار کرد.
سعید حجاریان دراینباره گفته است «انتخابات به معنای کنونی آن، مصداق گدایی قدرت است. اصلاحات صدقه بگیر نیست و اگر مکنت دارد، باید با اتکا به آن به بازار سیاست برود.» در مقابل او بهزاد نبوی معتقد است که «آقایان ناطق، علی لاریجانی و علی مطهری و باهنر اصلاحطلب نیستند، اما اصولگرای میانهرو بهحساب میآیند و به منافع کشور فکر میکنند. همه میانهروهای صلاح طلب و اصولگرا باید متحد شوند والا مجلس ۹۸ و ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را به تندروها میبازیم.»
آذر منصوری، قائممقام حزب اتحاد ملت در گفتوگو با جامعه ایرانی در رابطه باسیاست اصلاحطلبان در انتخابات آینده گفت: اصلاحطلبان پس از انتخابات مناقشه برانگیز سال ۸۸ به چند دلیل تشخیص دادند حضورشان در انتخابات و بهره گرفتن از صندوقهای رأی میتواند در کوتاه و بهویژه بلندمدت سبب تقویت منافع ملی و دور کردن کشور از تهدیدها و بحرانها شود، همچنین این حضور فرایند اصلاحات را در کشور تقویت خواهد کرد.
وی در ادامه ابراز کرد: اصلاحطلبان با چنین ملاحظهای در انتخابات شرکت کردند در این رویکرد نه قدرت برای آنها اصالت داشت و نه اینکه به دنبال منافع باندی، جناحی و گروهی خود بودند، دغدغه مورداشاره سبب شد تا آنها از این ظرفیت قانون اساسی استفاده کنند. درواقع اصلاحطلبان بهعنوان یک گروه و جریان سیاسی که اعتقاددارند ظرفیتهای موجود در ساختار جمهوری اسلامی ایران امکان تقویت فرایند مردمسالاری و تحقق خواست و اراده مردم در تعیین سرنوشتشان را دارد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در این خصوص یادآور شد: اصلاحطلبان با چنین رویکردی در سه انتخابات پس از سال ۸۸ یعنی ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ به وظیفه و مسئولیت تاریخی خود عمل کردند. قاعدتاً پسازاین حضور منسجم که با تمام قدرت برای تحقق مشارکت حداکثری صورت گرفت، باید این ارزیابی انجام شود که حضور و تلاش برای مشارکت حداکثری مردم و تقویت امید اجتماعی که لازمه آن است تا چه حد توانسته است به تحقق اهدافی که دلیل اصلی فعالیت آنها در سه انتخابات اخیر بوده، کمک کند.
قائممقام حزب اتحاد ملت در ادامه تصریح کرد: درصورتیکه به سؤال بالا پاسخ داده شود درواقع صورتمسئله اصلاحطلبان برای انتخابات آتی حل خواهد شد. در ارزیابی این مسئله باید دید که نهادهای انتخاباتی که بر سرکار آمدند تا چه حد توانستند در تحقق ا اهداف آنها مؤثر و مفید واقع شوند، ضمن آنکه ملاحظه مهم اصلاحطلبان باید این باشد که درهرصورت کنش شان در فضای سیاسی کشو منجر به ایجاد امید و حفظ سرمایه اجتماعی شود به این دلیل که اصلیترین نقطه اتکا اصلاحطلبان قدرتی است که از مردم میگیرند.
منصوری در این خصوص اظهار داشت: پس از انتخابات ۹۶ عوامل متعددی دستبهدست هم دادند تا امید اجتماعی که در بستر انتخابات و بهواسطه صندوق رأی در سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان شکلگرفته بود، تبدیل به یاس شود. امروز مسئله اصلی اصلاحطلبان این است درصورتیکه بهعنوانمثال یک ماه دیگر قرار باشد انتخابات برگزار شود، این ظرفیتی که در انتخابات ۹۶ بود بههیچوجه با فضایی که امروز با آن روبرو هستیم قابلمقایسه نیست و ریزش رأی مسئله جدی است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: وقتی به موانع پیش روی تحقق مطالبات نگاه میشود، باید سنجید تا انتخابات آینده اصلاحطلبان چه کنشی را باید در فضای سیاسی کشور داشته باشند که با در نظر گرفتن آن حداقل در خود این امید را ایجاد کنند که حضور آنها در انتخابات میتواند تقویتکننده اعتماد عمومی باشد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: در شرایط فعلی عوامل متعددی دستبهدست هم دادند تا شکاف حاکمیت و ملت شکل گیرد. حاکمیت اعم از دولت، نهادهای انتخاباتی و انتصابی است و بههیچوجه نمیتوان آنها را از این حیث از هم تفکیک کرد و حداقل اعتراضات دیماه ۹۶ نشان داد که زمانی که ظرفیتی برای طرح اعتراضات فراهم شود شعارها و خواست مردم از صدر تا ذیل نظام دربرمی گیرد. بههرحال شکاف موجود بین حاکمیت و ملت هم باعث ایجاد نگرانی و بیم نسبت به آینده در مردم شده است و هم امید اجتماعی را بهشدت تقلیل داده و به آن آسیبهای جدی وارد کرده است. سه شاخصی که عامل اصلی دوام و بقای یک نظام و حفظ انسجام و وحدت هستند، صدمهدیدهاند.
قائممقام حزب اتحاد در ادامه تأکید کرد: در چنین شرایطی برخی معتقدند اصلاحطلبان باید مسیری که از انتخابات ۹۲ آغاز کردند را ادامه دهند و مطرح سازند که تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت میکنند هرچند فضای سیاسی کشور مشابه سال ۹۲ و ۹۴ نباشد، اما لازمه مسئله فوق این است که دفاع کنندگان از این ایده بتوانند تا فرصت باقیمانده برای انتخابات، یاس فراگیر در جامعه را به امید تبدیل کنند، امید به اینکه درهرحال استفاده از ظرفیت انتخابات و فرصت آن میتواند زمینه تحقق مطالبات حداقلی مردم را فراهم کند.
وی در ادامه اضافه کرد: پس از انتخابات ۹۶ و مواجههای که بهخصوص نهاد دولت موازی با نهاد انتخاباتی داشته است و دارد چنین توجیهی برای اقناع سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان به کار نیاید که موضوع فوق درزمینهٔ انتخابات مسئله بسیار مهمی محسوب میشود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در این خصوص گفت: بدون تردید اصلاحطلبان باید از فرصت انتخابات حداکثر برای برداشتن یک گام بهپیش استفاده کنند، اما زمانی که دیده میشود پس از یک انتخابات با مشارکت حداکثری اعتماد عمومی دچار ریزش میشود باید پذیرفت که نسبت مطالبات حداقلی و مشارکت حداکثری در انتخابات بهشدت آسیبدیده است.
قائممقام حزب اتحاد ملت علت این مسئله را چنین توضیح داد: عواملی مانند نظارت استصوابی که برای حذف یک جریان سیاسی و عواملی مانند دولت موازی که در کنار دولت منتخب قدرتنمایی میکند و قدرت آنها در بسیاری از مواقع از دولت منتخب هم بیشتراست، نهادهای انتخابی ما را از ظرفیت حداکثری که چهبسا از ظرفیت حداقلی که موردنظر اصلاحطلبان هم هست، میاندازد.
منصوری در ادامه تأکید کرد: بااینحال تشکیل کابینه ایی که نفراتی از آن مانند دکتر ظریف یا آقای زنگنه نقش مهمی در دور کردن کشور از آسیبها دارند، اصلاحطلبان را برای مشارکت توجیه میکند، اما مسئله اصلی آنها توجیه سرمایه اجتماعی این طیف سیاسی است. سرمایه اجتماعی که نگاه میکند تا دریابد شهروندان تا چه اندازه از انتخابات توانستهاند به مطالبات حداقلی خود دست پیدا میکند که این مسئله علیالقاعده باید در سفره مردم هم خود را نشان دهد.
وی افزود: این موارد مسائلی است که اصلاحطلبان باید بر آنها تمرکز پیدا کنند، بنابراین از اکنون نمیتوان قضاوت کرد که در انتخابات آینده با کاندیدای حداقلی یا حداکثری شرکت میکنند، البته مشخص است که مشارکت با کاندیدا حداکثری یعنی کمرنگ شدن فیلتر نظارت استصوابی و برگزاری یک انتخابات آزاد تا نهادهای انتخاباتی از کار آیی بالاتری نسبت به حداقل این چند دوره برخوردار شوند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه تصریح کرد: تصمیم اصلاحطلبان درنهایت برای انتخابات آینده اجماعی خواهد بود. بدین معنا که سرمایههای اصلی آنها و شخصیتهای مؤثر در این جریان که مشخصاً آقای خاتمی بهعنوان رهبر آن است با این حرکت همراهی کنند و از طرف دیگر بتوانند این ضمانت را به وجود آورند که از دل نهادهای انتخابی مردم به خواستهای حداقلی خود در سطح بینالمللی، منطقهای و ملی دست پیدا خواهند کرد؛ بنابراین از اکنون نمیتوان درباره نحوه حضور اصلاحطلبان در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ پیشبینی دقیقی داشت، اما یک موضوع روشن است و آن اینکه اصلاحطلبان تا انتخابات بعدی چگونه سرمایه اجتماعی خود را حفظ کنند و مانع ریزش آن شوند.