جامعه ایرانی– مانا اسکویی* در روزنامه جهان صنعت نوشت انتخابات ریاستجمهوری برزیل، همانگونه که پیشبینی میشد به سود نامزد راست افراطی، به تعبیری «ترامپ حاره» تمام شد.
نتیجه برآمده از این انتخابات به روشنی از دوپاره شدن جامعه برزیل حکایت میکند که سر سازگاری با هم ندارند. چرخش به راست در برزیل پس از افزون بر یک دهه حکومت حزب چپگرای کارگران به رهبری لولا داسیلوا که هماینک به جرم فساد مالی در زندان است، بیش از آنکه از تحول دامنهدار فکری و سیاسی مردم حکایت کند، به دلزدگی و بالاتر از آن ناامیدی و عصبانیت برآمده از سیاست و عملکرد رهبران این حزب برمیگردد. لولا که زمانی به عنوان رهبر کاریزماتیک با اندیشههای سوسیالیستی و آرمانگرایانه نهتنها در برزیل و آمریکای لاتین شناخته میشد بلکه نزد بسیاری از کشورهای جهان سوم و در حال توسعه نیز نماد مبارزهجویی و ضداستعماری به ویژه در تقابل با آمریکا به حساب میآمد.
یک دهه حکومت چپگراهای برزیلی اگرچه به ویژه در سالهای نخستین از منظر بهداشت و آموزش و اندکی هم رفاه مالی به سود طبقات فرودست تمام شد اما در ادامه ناتوانی در رضایتبخشی به بخشی از جامعه که بهگونهای با تفکرات راست میانه و حتی با نوستالژی دوره حکومت نظامیان زندگی میکردند از یک سو و فساد سیاسی و مالی از سوی دیگر کار را به جایی رساند که امروز از ۵۵ درصدی که با رای خود یکی از افراطیترین دولتهای حال حاضر آمریکای لاتین را بر سر کار آوردهاند، بخش قابل ملاحظهای از طرفداران ناامید و عصبانی حزب چپگرای حاکم بودند که از عدم تحقق وعدههای دولت و ناکارآمدی آن به تنگ آمدهاند؛ رویدادی که بیتردید، نه از سر قبول تفکرات نامزد راست افراطی بلکه به خاطر طرد عملکرد رهبران قبلی، رخ داده است.
رییسجمهور جدید برزیل که در کمتر از دو ماه آینده بر مسند قدرت مینشیند از هماینک با اشتیاق و اعتماد از طرف دیگر اعضای باشگاه دولتهای پوپولیست جهان از آمریکا و فیلیپین گرفته تا ایتالیا و مجارستان و همچنین احزاب افراطی در آلمان، فرانسه و سوئد، پذیرفته شده است. برزیل از هماینک در مسیر تازهای از تاریخ معاصر خود قرار گرفته که بیتردید پیامدهای ناگواری را میتواند و باید تجربه کند.
با نگاهی گذرا به تفکرات رییسجمهور جدید و برنامههای اقتصادی و اجتماعی که از سوی برخی سیاستمداران راستافراطی با تفکرات نظامی- حتی سابقه نظامیگری چون خود او- حمایت و هدایت میشود و درست ۱۸۰ درجه با آنچه در ۱۰ سال گذشته جاری و حاکم بوده، تفاوت دارد روشن است که برزیل پرجمعیتترین کشور قاره، قدرت بزرگ صنعتی، اقتصادی و کشاورزی، در زمره ۲۰ کشور بزرگ و قوی جهان (عضو G20) دورهای پرتلاطم، دشوار و متفاوتی را تجربه خواهد کرد.
اگرچه در دوره حکومت چپگراها، جامعه برزیل یکپارچه نبود و راستگرایان میانهرو نظر و تفکر متفاوتی با حزب حاکم داشتند، اما هنگامی که واژههای مخربی چون افراطی، بدتر از آن پوپولیستی به نگاه و نظر حاکمان جدید اضافه میشود، آنگاه است که آینده با علامت سوال روبهرو خواهد شد.
نکته مهم دیگر اینکه پارلمان برزیل همچنان با اکثریت چپگراها و برخی میانهروها اداره میشود و دیوان عالی این کشور هم تا امروز مستقل عمل کرده که چهبسا امکان را به وجود آورد که تا حدودی ترمز ماشین مخرب افراطیگری و پوپولیسم در برزیل کشیده شود.
* تحلیلگر مسائل سیاست بینالملل