ارتباط با ما در

پاسخ عبدالله نوری به نامه شیخ محمد یزدی :

در چهل سال گذشته آیا مردم را به روحانیت و نظام، خوشبین کردیم یا موجب دین‌گریزی شدیم؟

انتظار از مرکز فقاهت و حوزه علمیه علی الخصوص جامعه مدرسین آن است که به راه های تقویت دینداری در جامعه و نیز ارتباط مردم و نهاد دین ‏بیاندیشد، در اندیشه حل مشکلات مردم باشد و برای عزت و عظمت اسلام و تقویت حریم آن در برابر افکار غیردینی گامی به جلو بردارد.‏

منتشر شده

جامعه ایرانی– عبدالله نوری، وزیر کشور دولت اصلاحات به نامه سرگشاده آمرانه و حرمت‌شکنانه شیخ محمد یزدی به آیت الله شبیری زنجانی پاسخ داد.

 

متن کامل این نامه به این شرح اسنت:

آیت الله آقای شیخ محمد یزدی

رئیس محترم شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏

سلام علیکم‏

اخیراً نامه ی سرگشاده ای با امضاء شما خطاب به مرجع عالیقدر، فقیه وارسته‌‎ ‎و آزاده حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مدظله العالی) منتشر ‏گردید.‏

فارغ از جایگاه بلندی که این شخصیت بزرگوار نزد حوزویان و جامعه قدرشناس ایران دارد، از افتخارات دوران تحصیل اینجانب شاگردی در محضر ‏مبارک معظم له بوده است. ایشان بنا به موقعیتی که در تهران به سر می بردند با بزرگ منشی، دعوت صمیمانه ی شاگردشان را اجابت کردند و در ‏محضرشان، جمعی از علاقمندان و شاگردان شان، از جمله جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای خاتمی شرف حضور داشتند.‏

مایه شگفتی است که چگونه یک دیدار ساده شاگردان و استاد که از سنت های دیرین و نیک حوزه های علمیه است، موجب کدورت تان گردیده و یا به ‏تعبیر شما باعث ناراحتی مقلدان و حوزویان شده و یا گردی بر چهره نظام و اسلام نشانده است؟ اینگونه موضعگیری های ناصواب در حق شخصیتی ‏همچون حضرت آیت الله شبیری و میهمانان گرانقدر آن دیدار، با کدامیک از موازین شرعی و عقلی و قواعد ‏عرفی و انصاف، سازگاری دارد؟‏

جناب آقای یزدی

شما که روزگاری عنوان قاضی القضات این نظام را داشته اید و علی القاعده باید مظهر عدالت، انصاف و حق طلبی بوده باشید و ایام طولانی، پاسدار شرع ‏و رهبری نظام اسلامی در شورای نگهبان و مجلس خبرگان و دورانی در مجلس شورای اسلامی بوده اید و اینک نیز دوران بلندمدتی است که بر کرسی ‏ریاست شورای عالی جامعه مدرسین تکیه زده اید و کم و بیش با مسایل گوناگون حکومتی از تقنینی تا قضایی و اجرایی و حتی حوزوی آشنایی دارید، ‏از تمامی مصائب و مشکلاتی که ملت ایران با آن دست به گریبانند فارغ شده اید و مهمترین موضوعی که لازم دیده اید ذهن خود و دیگران را با نامه ‏سرگشاده به آن مشغول کنید، ‏ملاقات شاگردان و استاد بوده است؟

این کمترین، بسی شرمنده ی آن مرجع والامقام و در عین حال متواضع و بی ادعا هستم که به اعتبار لطف و بزرگواری شان در اجابت دعوت حقیر و ‏دیدار با ارادتمندان شان باید اینگونه مورد بی حرمتی و کج سلیقگی قرار گیرند. من هرگز فکر نمی کردم که برخی از ما تحمل یک دیدار دوستانه را ‏هم از دست داده ایم و آنقدر برای ما اینگونه قضاوت و دخالت در امور دیگران اصل شده است که به جای پرداختن به اصلی ترین معضلات کشور، برای ‏اینگونه مسایل شخصی و عادی، نامه سرگشاده می نویسیم.‏

‏جناب آقای یزدی

شما به خوبی می دانید که از دیرزمان شخصیت علمی و مقام معنوی ‏مراجع تقلید تراز اول و مستقلی همچون حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی ‏فارغ از ‏وابستگی های سیاسی، جناحی و حکومتی، سرمایه اجتماعی گران بهایی است ‏که در عمق دل و جان جامعه مذهبی نفوذ دارد. حال چگونه و از ‏چه جایگاهی، مرجعی آزاد و مستقل که از بالاترین شأن و محبوبیت در نهاد روحانیت برخوردار است را مورد خطاب قرار داده و می نویسید : “یادآور ‏می‌شوم مقام و احترام شما در سایه احترام به ‏نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است”؟

فراموش نکنید همراهی و همدلی مرجعیت مستقل شیعه بخشی از اعتبار و شأن حاکمیت است نه عکس آن.‌‎ ‎

جناب آقای یزدی

شما با چه حقی به ‏معظم له با ادبیاتی زننده و توهین آمیز می نویسید: “‏لازم است این احترام و شئون مرجعیت را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ ‏فرمائید ‏این گونه مسائل دیگر تکرار نگردد”؟ راستی شما هیچگاه به ذهنتان ‏آمده است که از چه شأن و جایگاهی درون و برون حوزه های علمیه ‏برخوردارید که حتی با بزرگان حوزه ایمان و عقیده مردم اینگونه سخن می گویید؟

جناب آقای یزدی

خودم و شما را به تقوی و پرهیز از هوای نفس توصیه میکنم. نه ‏من و نه شما حق نداریم دین، مقدسات و مرجعیت را برای نزدیک شدن به ‏قدرت و ‏حفظ پاره ای امتیازات هزینه کنیم. وضعیت شما قابل درک است ولی ‏راه حل آن منحصر به این حرمت شکنی ها نیست.‏

جناب آقای یزدی ‏

مطمئن باشید من هرگز از اینکه فردی از افراد ملت به یک روحانی به دیده تردید نگاه کند خرسند نخواهم شد چه رسد که آن فردِ روحانی، آیت الله ‏یزدی باشد که در سال های ۴۲-۴۳ شمسی در اصفهان، پای منبر او می نشستم و از سخنان او بهره می بردم. آیا بهتر نیست برای یکبار عملکرد خود ‏را مورد ارزیابی قرار دهیم؟ ما که مدعی بودیم چنانچه حکومت در اختیار ما قرار گیرد و رسانه داشته باشیم چنین و چنان می کنیم، در طول چهل ‏سال چه کردیم؟ آیا مردم را با عملکرد خود به روحانیت، نظام، انقلاب و اسلام خوشبین تر کردیم و یا سوگمندانه موجب دین گریزی قشر وسیعی از ‏مردم شدیم؟ انقلاب و نظام و روحانیت که جای خود را دارد. ‏

جناب آقای یزدی‏

ای کاش مسائل و چالش های مورد توجه شما حل مشکلات و معضلات اساسی، کسترده و پیچیده فرهنگی، اعتقادی، معیشتی، اجتماعی و اقتصادی ‏مردم بود و ای کاش دغدغه شما، ارزیابی و آسیب شناسی تاریخ چهل ساله جمهوری اسلامی و بررسی نقاط ضعف و کاستی های نظام بود و برای ‏برطرف کردن عقب ماندگی ها در حوزه های مختلف، خدمت صاحب نظران، حوزویان، مراجع و دیگر کارشناسان جهت حل مشکلات لاینحل کشور، ‏نامه سرگشاده می نوشتید.‏

جناب آقای یزدی ‏

انتظار از مرکز فقاهت و حوزه علمیه علی الخصوص جامعه مدرسین آن است که به راه های تقویت دینداری در جامعه و نیز ارتباط مردم و نهاد دین ‏بیاندیشد، در اندیشه حل مشکلات مردم باشد و برای عزت و عظمت اسلام و تقویت حریم آن در برابر افکار غیردینی گامی به جلو بردارد.‏

حضرت آیت الله تصور نکنید اگر درقبال یک ملاقات بی حاشیه که مقبول نظر شما قرار نگرفته است، فریاد برآورید و نامه سرگشاده بنویسید به تکلیف ‏شرعی تان عمل کرده اید. شما و ما در پیشگاه خداوند متعال و مردم باید پاسخگوی بسیاری از مشکلات که حداقل قدرت کاهش آنرا داشته ایم ولی از ‏کنار آن گذشته ایم، باشیم.‏

عبدالله نوری

ششم آبان ماه ۱۳۹۷‏

جهت ثبت دیدگاه کلیک کنید

دیدگاه ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ادامه مطالعه

 

از دست ندهید

Copyright © 2018 JamehIrani. تمامی حقوق این پایگاه مطابق قانون متعلق به جامعه ایرانی است. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.