
آیتالله هاشمی شاهرودی را میتوان نماینده طیفی از روحانیان دانست که تلاش کردند بین سنت فقهی و ساختار حقوقی یک نظام مدرن اسلامی توازن برقرار کنند. او نه از جریانهای اصلاحطلب حوزه بود که خواهان تحول ریشهای در فقه و نظام سیاسی بودند، و نه از اصولگرایان سنتی که نگاهشان عمدتاً مبتنی بر تکرار ساختارهای گذشته بود. در عوض، او کوشید فقه سنتی را در سازوکاری نهادمند و کارآمد برای اداره جامعه به کار گیرد. از منظر فکری، او نه نوگرایی چون شهید صدر بود و نه محافظهکاری صرف؛ بلکه فقیهی عملگرا با گرایش به سیستمسازی بود. حضورش در سطوح بالای ساختار قدرت، چه در دستگاه قضایی و چه در نهادهای مشورتی و قانونگذار، و همچنین ارتباط نزدیکش با مراجع سنتی و نوگرای حوزه نجف و قم، از او شخصیتی با جایگاهی منحصربهفرد ساخته است. با این حال، تأثیرگذاری واقعی او را تنها در بستر پیچیده تحولات فکری، سیاسی و نهادی جمهوری اسلامی میتوان بهدرستی فهم کرد.
سید محمود هاشمی شاهرودی در سال ۱۳۲۷ هجری شمسی در شهر نجف، از مراکز اصلی علمی و مذهبی شیعه در عراق متولد شد و در خانوادهای روحانی و مذهبی رشد کرد. پدرش آیتالله سید علی حسینی شاهرودی از علمای برجسته حوزه علمیه نجف و از شاگردان آیتالله خویی بود. از طرف مادری نیز به خاندان موسوی قائنی، یکی از خاندانهای مذهبی شناختهشده در خراسان، تعلق داشت.
این پیشینه خانوادگی، علاوه بر امکانات علمی موجود در حوزه نجف، بستری فراهم کرد تا او در فضایی سرشار از تعالیم دینی و فقهی رشد کند و در سنین پایین، راه تحصیل علوم دینی را در پیش گیرد.
تحصیلات حوزوی و استادان برجسته آیت الله هاشمی شاهرودی
هاشمی شاهرودی در مدرسه علویه نجف تحصیلات ابتدایی خود را به پایان رساند و سپس از ۱۴ سالگی وارد دروس حوزوی شد. در مدتزمانی کوتاه توانست دروس مقدماتی و سطح را به پایان برساند و وارد مرحله دروس خارج شود. مهمترین استاد او شهید آیتالله سید محمدباقر صدر بود؛ فقیهی نواندیش که با نظریهپردازی در فقه، اصول و اقتصاد اسلامی، نقش مهمی در نوسازی تفکر شیعی در قرن بیستم ایفا کرد. تأثیر اندیشههای صدر در شیوه تدریس، نوشتار و نگاه فقهی هاشمی شاهرودی در سالهای بعد نیز آشکار بود.
او همچنین از درس امام خمینی و آیتالله خویی بهره برد و با دقت در مبانی اجتهادی این دو جریان فقهی متفاوت، توانست تعادلی میان سنت و نوآوری در روش علمیاش ایجاد کند. حضور همزمان در حلقههای درسی مختلف، نه تنها وسعت نظر فقهیاش را افزایش داد، بلکه او را با تفاوتهای مکتبی و فکری میان مراجع آن دوران آشنا کرد.
فعالیتهای سیاسی هاشمی شاهرودی در عراق
دوران حضور هاشمی شاهرودی در نجف با اوجگیری سرکوبهای بعث علیه شیعیان عراق و علمای نجف همراه بود. ارتباطش با مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، یکی از نهادهای معارض با صدام حسین، و مشارکتش در فعالیتهای سیاسی و مذهبی علیه دولت بعثی، باعث شد در سال ۱۳۵۳ هجری شمسی بازداشت و به زندان منتقل شود. او در این دوران شکنجههای جسمی و روحی فراوانی را متحمل شد؛ روایتی که در بسیاری از گزارشهای رسمی درباره او تکرار شده است.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، به دلیل ساماندهی تظاهرات حمایت از انقلاب ایران در عراق، بار دیگر هدف حکومت وقت عراق قرار گرفت و ناچار شد با توصیه شهید صدر از طریق کویت به ایران مهاجرت کند. این مهاجرت، نقطه عطفی در زندگی سیاسی او محسوب میشود؛ چرا که مسیر فعالیتهای علمی و اجراییاش را به ایران منتقل کرد. سه برادر او توسط رژیم بعث دستگیر و اعدام شدند.

ورود هاشمی شاهرودی به ایران و پیوند با نظام جمهوری اسلامی
آیتالله هاشمی شاهرودی با ورود به ایران، با حکم شهید صدر بهعنوان وکیل عام و نماینده وی نزد امام خمینی معرفی شد. در این دوران بود که بهطور مستقیم وارد ساختار سیاسی تازهتأسیس جمهوری اسلامی شد. به توصیه آیتالله خامنهای که در آن زمان مسئولیت نهضتهای اسلامی را در آن دوران برعهده داشت، او در راهاندازی تشکیلات مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و جامعه روحانیت مبارز عراق نقش ایفا کرد.
او همزمان به تدریس در حوزه علمیه قم مشغول شد و تا پایان عمر دروس خارج فقه و اصول را تدریس میکرد. این استمرار در تدریس، حتی در اوج مسئولیتهای اجرایی، نشاندهنده پایبندی او به سنت حوزوی و دغدغههای فقهی بود.
مسئولیتهای اجرایی و سیاسی آیت الله هاشمی شاهرودی در جمهوری اسلامی
نقشآفرینی هاشمی شاهرودی در نهادهای کلیدی نظام جمهوری اسلامی ایران، یکی از مهمترین ابعاد زندگی اوست. او در دهه ۱۳۶۰ به عضویت فقهای شورای نگهبان منصوب شد؛ نهادی که وظیفه نظارت بر قانونگذاری و تطبیق مصوبات مجلس با شرع و قانون اساسی را برعهده دارد.
بعدها در سال ۱۳۷۸ با حکم مقام معظم رهبری به ریاست قوه قضاییه منصوب شد و به مدت ۱۰ سال در این سمت باقی ماند.
ریاست او بر دستگاه قضایی همزمان بود با دورهای که قوه قضاییه به دلیل پروندههای امنیتی، سیاسی و اقتصادی تحت توجهات گسترده بود. هاشمی شاهرودی در آن زمان شعار «نوسازی دستگاه قضایی» را مطرح کرد و تلاشهایی برای اصلاح ساختار، کوتاه کردن فرآیندهای دادرسی و بهبود وضعیت زندانها آغاز نمود. با این حال، نهاد قضایی ایران همچنان با چالشهایی همچون استقلال قضات، تراکم پروندهها و انتقادهای حقوق بشری روبهرو بود.
پس از پایان دوره ریاست قوه قضاییه، مقام معظم رهبری در حکمی جدید او را به عضویت مجدد شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کرد. همچنین در سال ۱۳۹۰ ریاست هیئت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه نیز به او سپرده شد. این هیئت که با هدف حل تنشهای میان سه قوه تأسیس شد، مأموریت داشت تا در مواقع بروز اختلاف، با حکم مشورتی به رهبری، مانع از بحرانهای سیاسی و حقوقی شود. انتخاب هاشمی شاهرودی به ریاست این نهاد، حاکی از اعتماد نظام به توانمندی فقهی و مدیریتی او بود.
فعالیتهای علمی و فرهنگی هاشمی شاهرودی
هاشمی شاهرودی همچنین فعالیتهای علمی خود را پی گرفت. از جمله این فعالیتها میتوان به تأسیس مؤسسه دائرهالمعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت اشاره کرد؛ نهادی که مأمور تدوین و گردآوری فقه شیعه در قالب دایرهالمعارفی علمی و نظاممند بود. او همچنین ریاست دو کنگره «نقش زمان و مکان در اندیشه امام خمینی» و «نخستین کنگره دایرهالمعارف فقه اسلامی» را برعهده داشت. این اقدامات بیانگر تلاش او برای ارائه تصویری روزآمد از فقه سنتی در پاسخ به مسائل نوپدید بود.
تأسیس دانشگاه عدالت نیز از دیگر ابتکارات او در حوزه آموزش عالی دینی بود. این دانشگاه بهعنوان نهاد آموزشی زیر نظر قوه قضاییه تأسیس شد و هدف آن تربیت قضات و مدیران حقوقی با مبانی فقهی-حقوقی اسلامی بود. هاشمی شاهرودی در مقالات متعدد خود در فصلنامههای تخصصی فقه، تلاش کرد تا رویکردی اجتهادی و زمانمند نسبت به مسائل فقهی ارائه دهد.
درگذشت آیت الله هاشمی شاهرودی
آیتالله هاشمی شاهرودی پس از دورهای بیماری، در سوم دیماه ۱۳۹۷ درگذشت. این در شرایطی رخ داد که همچنان عضو نهادهای اصلی جمهوری اسلامی بود. این امر بیانگر جایگاه ویژه او در ساخت قدرت و اعتماد شخص مقام رهبری به وی بود.
میراث او را میتوان در سه حوزه بررسی کرد: نخست در حوزه فقهی، که با تأسیس نهادهایی مانند دائرهالمعارف فقه اسلامی، تلاش کرد نگاه علمی و نظاممند به فقه را نهادینه کند؛ دوم در حوزه قضایی، که با رویکردی مبتنی بر اصلاح، اما محافظهکارانه، در جهت بهبود عملکرد قوه قضاییه گام برداشت؛ و سوم در حوزه سیاست، که با ایفای نقشهایی مشورتی و تنظیمگر در نهادهای حاکمیتی، نقشی مهم در پایداری توازن قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایفا کرد.
آیتالله سید محمود هاشمی شاهرودی را باید چهرهای دانست که هم از دل سنت برآمد و هم تلاش کرد خود را با مقتضیات زمان هماهنگ سازد؛ گرچه این هماهنگی نه بهمعنای گذار کامل از سنت، بلکه بهمعنای بازآرایی سنت در خدمت ساختار نظام بود.