به گزارش
جامعه ایرانی؛
نیکو تاجداری: بازی ایران و کامبوج روز گذشته در ورزشگاه آزادی برگزار شد؛ دیداری بسیار معمولی و بدون کیفیت فوتبالی، که نهایتا میتوانست دو سه هزار تماشاگر را به استادیوم بکشاند. با این حال این بازی به عنوان «اولینها» در تاریخ ایران ثبت شد؛ اولین باری که جمهوری اسلامی اجازه داد زنان از ابتداییترین حق خود استفاده کنند و مسابقات ورزشی فوتبال را از نزدیک ببینند. همین موضوع کافی بود که بیشترین تعداد خبرنگاران و عکاسان روز پنجشنبه به استادیوم آزادی بیایند تااولین حضور زنان در ورزشگاه آزادی پس از انقلاب را ثبت کنند.
روایت خبرنگار رویداد۲۴ از اولین حضور زنان در ورزشگاه آزادی را با هم میخوانیم؛ روایتی از یکی از متفاوتترین پنجشنبههایی که برای زنان فوتبالدوست رقم خورد. آنها که مدتی پیش حتی برای ورود به ورزشگاه خود را سوزاندند تا بتوانند بدون گریم و ریش و سبیل گذاشتن از حق طبیعی شهروندی خود استفاده کنند.
چند ساعت پیش از شروع بازی خود را به ورزشگاه میرسانیم؛ گویا تمام زنانی که به استادیوم آمدهاند استرس این را دارند که باز هم دولت با توجیهی نامربوط آنها را به ورزشگاه راه ندهد و به بهانه پر شدن سکوها و توجیههای امنیتی و اعتقادی، از رفتن به ورزشگاه باز بمانند. جمعیت زنانی که ساعتها زودتر به آزادی آمدهاند قابل توجه است.
ورودی و پارکینگ شرقی استادیوم برای خانمها درنظر گرفته شده و خانمها از آنجا با اتوبوس به سمت در ورودی ورزشگاه هدایت میشدند؛ این تمهیدات برای آن بود که هیچ اختلاطی بین زنان و مردان تماشاگر به وجود نیاید؛ گویی مسئولان این تصور را دارند که در زندگی معمولی مردان در یک سیاره و زنان در سیاره دیگری زندگی میکنند که اکنون همین چارچوب باید در استادیوم آزادی نیز تکرار شود! جالب اینکه پیش از بازی بخش خانمها با حصارهای فلزی محکمی بسته شده بود تا به زعم مدیران، هیچ مشکلی برای زنان پیش نیاید. همین اتفاق البته سوژه طنز مردم شد.
از پارکینگ شرقی با اتوبوس به داخل ورودی ورزشگاه میرویم. حال و هوای درون اتوبوسها تماشایی بود. تا آن لحظه هنوز باورمان نشده بود که وارد شدهایم. یکی از دختران فریاد میزند «بچهها باورتون میشه دیگه رفتیم داخل!» همگی بغض میکنیم. نگاهها همه ناباورانه به یکدیگر خیره میشود. انگار پیروزی جنگ جهانی دوم به نام ما رقم خورده است! اما نفس راحت را وقتی کشیدیم که از گیت آخر عبور میکنیم و وارد تونل منتهی به سکوها میشویم.
وقتی چمن سبز ورزشگاه آزادی را برای اولین بار میبینیم، همه سختیها یادمان میرود؛ فشارها و برخوردها یادمان میرود، اصلا یادمان میرود که رفع این ممنوعیت چهل ساله تنها به خاطر فشارهای فیفا بر فدراسیون ایران بود و ربطی به تلاش دولت ندارد. وقتی علی ربیعی سخنگوی دولت هم از ورزشگاه بازدید میکند، همه از شدت هیجان حتی او را تشویق میکنند؛ بی آنکه مهم باشد نه او نه هیچکدام از اعضای دولت ربطی به این قضیه نداشتهاند و اگر ارتباطی بوده، به خاطر زنان باید کوتاه میآمدند نه فشار فیفا!
در دقایق اولیه بازی به دلیل پر شدن سکوهای زنان، دو سکوی ۱۰ و ۱۱ نیز به علت استقبال زیاد زنان برای آنها باز میشود و فاصله بین سکوهای جدید و سکوهای خالی کناری که برای آقایان درنظر گرفته شده را نیروی انتظامی به شکل سپر انسانی پر میکند تا همچنان سیاست زندگی در دو سیاره تداوم یابد.
فاصله بین زنان و مردان زیاد است، هیچکدام تجربه تشویق کردن نداریم. آنقدر حضور در آنجا و بودن در ورزشگاه زنان را شگفت زده کرده بود که کسی به بازی توجه نمیکند؛ امروز اصلا خود بازی اهمیت ندارد. همه دوست دارند بتوانند مانند مردان هماهنگ تشویق کنند. بالاخره از نیمه دوم تشویقها هماهنگتر میشود!
به ازای هر ۱۰ نفر تماشاگر زن، ۱ نفر نیروی انتظامی در جمعیت حضور داشت. زنان حین بازی شعارهایی به یاد سحر خدایاری دختر آبی، نیز سر دادند که البته با مخالفت و تذکر نیروهای انتظامی روبرو شد. در جریان مسابقه یکی از دخترانی که شعارنوشت دختر آبی در دست داشت با تهدید نیرویهای انتظامی مواجه و مقامت مردم مانع از اخراج او از ورزشگاه شد. در میان بازی نیز مرتباً به هواداران هشدار داده میشد که هرگونه شعار درباره دختر آبی ممنوع است و درصورت شعار دادن بازداشت خواهند شد.
شعارهای «دختر آبی، جای تو خالی»، «دختر آبی اس اس ایران، تا ابد زندهای نامت جاویدان»، «ورزشگاه خالیه، دخترا جا ندارن»، از جمله شعارهای جالب در میان زنان حاضر در ورزشگاه بود.
تصویر زنانی که با فرزند خردسال خود در ورزشگاه حاضر شده بودند نیز توجه را جلب میکرد. یکی از بانوان با کودک دو ماهه خود به ورزشگاه آمده بود. عکسی که خبرنگار رویداد۲۴ از این صحنه شکار کرد، بسیار در شبکههای اجتماعی مورد استقبال قرار گرفت.
عکس: سارا ریاضی – رویداد۲۴
نکته قابل توجه این بود که مردان مجاز بودند روی سکوها سیگار بکشند اما زنان اجازه چنین کاری نداشتند و کسانی که میخواستند سیگار بکشند به سرویسهای بهداشتی میرفتند تا از چشم مأموران دور باشند.
از ابتدا تا انتهای بازی این شائبه وجود داشت که به بازیکنان تیم ملی پروتکلی مبنی بر عدم نزدیک شدن به جایگاه زنان داده شده است. در پایان بازی، اما بازیکنان تیم ملی با هدایت مسعود شجاعی به سمت جایگاه زنان آمده و عملاً تنها در یک صحنه حضور زنان در ورزشگاه را به رسمیت شناختند.
کاربران به طنز نوشته بودند اگر فدراسیون فوتبال میخواهد تیم ملی نتیجه بگیرد، ورود زنان به همه بازیها را آزاد کند تا تیم ملی حتی برزیل را شکست دهد.
ورود زنان البته برای خود بازیکنان اهمیت داشت. علی بیرانوند در مصاحبهای پس از بازی گفت خوشحالم که بعد از سالها بازی کردن، همسرم توانست به ورزشگاه بیاید و بازی مرا از نزدیک ببیند. البته به شوخی گفته بود خانمها دقیقا پشت سر من بودند و وقتی پنالتی دادم میگفتم فکر میکنند جوگیر شدهام!
یکی از کاربران در توییتر نوشته بود: «پورعلی گنجی واسه اینکه خودی نشون بده نزدیک بود دروازبان حریف را به کشتن بده!»
نکتهای که بسیار حائز اهمیت است، عدم اجازه ورود به خبرنگاران و عکاسان زن و عدم صدور عمدی مجوز برای آنان بود و به نظر میرسد فیفا هرچه زودتر باید به این مسئله نیز رسیدگی کند.
وجود تبلیغات لوازم بهداشتی زنانه مای لیدی در حاشیه زمین هم از جمله اقدامات اپورتونیستی و فرصت طلبانه یک بنگاه اقتصادی در اولین ورود زنان به ورزشگاه بعد از چهار دهه مطالبه گری بود!
فارغ از اینکه تیم رقیب ضعیف است یا قوی، زنان به استادیوم رفتند تا نشان دهند هیچ قدرتی نمیتواند آنها را از حقوق طبیعیشان محروم کند تا نشان دهند که اگر حصار هم نکشند، اگر فروش بلیت به زنان را هم محدود نکنند باز هم زنان از تلاش برای خواستههای ریز و درشتشان دست نخواهند کشید. تفاوتی نمیکند کدام مدیر قرار است سند این افتخار را به نام خود بزند؛ علی ربیعی که به ورزشگاه آمده تا خودی نشان دهد؛ نمایندگان مجلس که از جایگاه ویژه زست پیروزمندانه گرفتهاند یا مهدی تاج که گمان میکرد اگر او نبود، پای زنان به ورزشگاه نمیرسید! تاریخ نشان داده هیچ قدرتی نخواهد توانست مقابل مطالبات مردم بایستد.