هوای تازه واردها را داشته باشید

شاید هم برای خودتان در این سال‌ها پیش آمده‌ باشد که به‌دلایل مختلف مثل بیماری، مسافرت، ا‌ثاث کشی و جابه‌جایی کمی دیرتر از دیگران به مدرسه بروید. این‌طور وقت‌ها استرس عقب ماندن از بقیه و ناراحتی از دست‌دادن دوست‌های قدیمی یک‌طرف و حس مزخرف تازه‌وارد بودن، یک‌طرف دیگر. انگار افتاده‌باشی وسط جزیره آدم‌خوارها. همه برای خودشان رفیق پیدا کرده و گروه و دسته تشکیل داده‌اند و کافی است حرکت اشتباهی ازتو سر بزند تا چپ‌چپ نگاهت کنند و اسم رویت بگذارند.‌ کمی آرام‌تر زیبا! آن بی‌نوا فقط چندروز دیرتر آمده، دشمن که نیست.

اتفاقا برای عادت کردن به جو تازه، به حمایت نیاز دارد. شاید خیلی با شما نجوشد ولی معنی‌اش این نیست که خودش را می‌گیرد؛ احتمالا می‌ترسد آویزان به‌نظر برسد یا نگران است به‌عنوان دوست تازه پذیرفته نشود. بعد از مدتی البته همه‌چیز خودبه‌خود روبه‌راه می‌شود، دیگر نه او‌ از شما خوف می‌کند و نه شما، هیولا می‌بینیدش ولی همین روزهای اول تازه‌واردی خیلی آزاردهنده است. پس لطفا تازه‌وارد را دریابید؛ از آن‌چه تا قبل آمدنش در کلاس گذشته، باخبرش کنید. اگر مبحث مهمی را ازدست داده، پیشنهاد کنید زنگ تفریح با هم برایش وقت بگذارید. او و بقیه بچه‌های کلاس را به هم معرفی کنید و شوخی‎های هولناک و سرکارگذاشتن‎های مرگبارتان را بگذارید برای وقتی یخ اش باز شد.