تمام کسانی که سیاست خارجی آمریکا در برابر ایران و نیز روابط تهران و واشنگتن در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ را دنبال میکنند، قطعا به کرات نام اندیشکده متنفذ «بنیاد دفاع از دمکراسیها» (FDD) و رئیس آن، مارک دوبوویتز، را شنیدهاند. اندیشکدهای که نقش تعیینکنندهای در طراحی و هدایت سیاست کاخ سفید ترامپ در برابر ایران ایفا میکند.
وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران، طی بیانیهای، بنیاد دفاع از دمکراسیها را موسسهای «متقلبانه» توصیف کرد که «آگاهانه و عامدانه» برای تشدید فشارها بر ایران تلاش میکند. در این بیانیه آمده است: «با عنایت به اینکه موسسه آمریکایی با نام متقلبانه “بنیاد دفاع از دمکراسیها” – و به ویژه مارک دوبوویتس مدیر این بنیاد – آگاهانه و عامدانه از طریق اقداماتی از قبیل: تولید و انتشار دروغ، تشویق، مشورت، لابیگری و کارزار تبلیغاتی منفی به نحوی موثر در طراحی، اعمال و تشدید اثرات تروریسم اقتصادی علیه کشورمان مشارکت داشته و دارند؛ و به شکلی جدی و فعال در جهت آسیب وارد کردن به امنیت و منافع حیاتی مردم ایران تلاش کرده و میکنند، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در اجرای تکالیف مقرر در تبصره یک ماده ۴ و تبصره یک ماده ۵ از “قانون مقابله با نقض حقوق بشر و اقدامات ماجراجویانه و تروریستی آمریکا در منطقه” مصوب ۱۳۹۶/۵/۲۲، به دنبال هماهنگیهای صورت گرفته با مراجع ذیربط، بدینوسیله این بنیاد و “مارک دوبوویتس” مدیر آن را در فهرست تحریمی موضوع قانون مذکور قرار میدهد و لذا نامبردگان مشمول آثار قانونی مواد ۶ تا ۸ قانون موصوف خواهند بود.»
افزون بر این، وزارت خارجه «همدستان ایرانی و غیرایرانی» اندیشکده یادشده را به انجام اقداماتی «علیه امنیت ملی» ایران متهم کرد. گفتنی است که بنیاد دفاع از دمکراسیها، تعدادی همکار ایرانی دارد که با سلطنتطلبها قرابت فکری دارند و معمولا تحلیلها و گزارشهای مربوط به ایران این اندیشکده را تهیه میکنند. احتمالا همین افراد، برخی توئیتهای فارسی زبان دوبوویتز را هم ترجمه میکنند.
در واکنش به تحریم FDD، مقامات این اندیشکده، وزارت خارجه آمریکا، برخی اعضای کنگره و اعضای سایر اندیشکدهها اقدام وزارت خارجه ایران را محکوم کردند. بنیاد دفاع از دمکراسیها با صدور بیانیهای، تحریمهای ایران علیه خود را «نشان افتخار» تلقی کرد. دوبوویتز و همکارانش تلاش کردند تحریمهای وزارت خارجه ایران را زمینهای برای ترور خودشان تصویرسازی کنند. مورگان اورتاگوس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز در توئیتی، ضمن محکوم کردن تحریمها علیه FDD، نوشت: «ایالات متحده تهدیدهای حکومت (ایران) را جدی میگیرد. قصد ما این است که حکومت ایران را برای به خطر انداختن جان شهروندان آمریکا به طور مستقیم یا غیر مستقیم مسئول بدانیم.»
چرا بنیاد دفاع از دمکراسیها؟
آمریکا کشور اندیشکدههاست. هیچ کشوری به اندازه آمریکا اندیشکده ندارد. بر اساس یکی از پژوهشهای دانشگاه پنسیلوانیا در سال ۲۰۱۸، کشور ایالات متحده آمریکا با داشتن ۱۸۷۱ اندیشکده، بیشترین تعداد اندیشکدههای جهان را دارد. هند با داشتن ۵۰۹ اندیشکده، مرتبه دوم را دارد. بدین ترتیب ملاحظه میشود که فاصله بین رتبه اول و دوم، بیش از یک هزار اندیشکده است. شایان ذکر است که ایران با ۶۴ اندیشکده، رتبه ۲۲ را از آن خود کرده است. البته، همه اندیشکدههای آمریکا متخصص مسائل سیاست خارجی و روابط بین الملل نیستند، بلکه فقط بخشی از اینها منحصرا به مسائل سیاست خارجی میپردازند. با این حال، حتی در حوزه سیاست خارجی هم اندیشکدههای بسیار مهمتر و برجستهتر از بنیاد دفاع از دمکراسیها وجود دارد. از این رو، پرسش اصلی این است که چرا وزارت خارجه به طور مشخص اندیشکده FDD را در لیست تحریمها قرار داد؟
اول از همه باید گفت که تحریم یک اندیشکده، اقدامی غیرمعمول است. به ندرت پیش میآید که کشوری، یک اندیشکده در کشور دیگر را تحریم کند. چرا که اندیشکدهها – حداقل در ظاهر- قدرت اجرایی ندارند و فقط به تصمیمسازان درباره طیفی از مسائل مشورت میدهند. از این رو، وزارت خارجه ایران باید به این جمعبندی رسیده که FDD نفوذ فوقالعادهای دارد که ریسک تحریم آن را پذیرفته است. خصوصا که این اندیشکده هیچ دارایی در ایران ندارد و اعضای آن هم به این کشور تردد نمیکنند. مضاف بر این، اعضای این اندیشکده اکنون ادعا میکنند که در لیست ترور ایران قرار گرفتهاند؛ لذا میتوان تصور کرد که هر اتفاق مشکوکی که برای آنها بیافتد، به احتمال زیاد ایران را متهم خواهند کرد.
صرفنظر از بحثوجدلها درباره تحریم بنیاد دفاع از دمکراسیها، وزارت خارجه ایران به درستی تشخیص داده است که این اندیشکده نفوذ فوقالعادهای در دولت ترامپ دارد. به طوری که میتوان رد پای آن را در تصمیمات مهم کاخ سفید همچون تحریم صنایع پتروشیمی ایران، تحریم محمدجواد ظریف، تغییر عنوان تحریمهای فلزات از هستهای به حقوق بشر و دیگر موارد را شناسایی کرد.
دلیل اصلی افزایش غیرعادی نفوذ FDD در کاخ سفید، ورود اشخاص همسو با آن به دولت ترامپ است. در واقع تاثیرگذاری فزاینده بنیاد دفاع از دمکراسیها بر تصمیمات سیاست خارجی ترامپ، مدیون حضور افرادی مانند مایک پمپئو در رأس وزارت خارجه و ریاست جان بولتون بر شورای امنیت ملی آمریکاست. اگر چنین افرادی در دولت ترامپ حضور نداشتند، بعید بود که این اندیشکده تا این اندازه نفوذ به دست میآورد. به عنوان نمونه، اواسط دی ماه ۱۳۹۷ بولتون یکی از کارشناسان جوان FDD به نام ریچارد گولدبرگ را به یک سمت کلیدی در شورای امنیت ملی منصوب کرد. گولدبرگ که پیش از ورود به کاخ سفید در FDD کار میکرد و به دلیل فعالیتش در مجلس سنا، به معمار تحریمهای بانک مرکزی ایران شناخته میشد، توسط بولتون به عنوان «رئیس بخش مقابله با تسلیحات کشتار جمعی ایران» در شورای امنیت ملی منصوب شد. از آن زمان، او بدون سروصدا مشغول مقابله با ایران است.
رابطه FDD با پمپئو هم بسیار نزدیک و قوی است، هر چند که خود پمپئو تلاش میکند در ظاهر فاصله میان خود و این اندیشکده را رعایت کند. زمانی که پمپئو به ریاست سازمان سیا منصوب شد، مارک دوبوویتز به او کتابی هدیه داد که ظاهرا به راهنمای کاخ سفید برای مقابله با ایران تبدیل شده است. نام این کتاب «پیروزی: استراتژی سری دولت ریگان که فروپاشی اتحاد شوروی را تسریع کرد» است که توسط پیتر شوایتزر در سال ۱۹۹۴ نوشته شد. پمپئو این کتاب را مطالعه کرد و آن را به متولیان پرونده ایران در سازمان سیا داد. سپس وقتی که به وزارت خارجه رفت، باز هم این کتاب را به متولیان پرونده ایران در آنجا داد.
در همان زمان ریاست پمپئو بر سازمان سیا، نشریه «لانگ وار جورنال»، وابسته به FDD به طور اختصاصی اسناد سازمان سیا درباره ارتباط ادعایی میان ایران و القاعده را منتشر کرد.
روابط بنیاد دفاع از دمکراسیها با دولت ترامپ، خصوصا وزارت خارجه، بسیار فراتر از چیزهایی است که در رسانهها افشا شده است. طبق برخی گزارشها در رسانههای آمریکایی، کارشناسان FDD مرتبا به وزارت خارجه آمریکا رفت و آمد میکنند. علاوه بر این، گاهی اوقات مقامات ارشد دولت ترامپ برای سخنرانی در اندیشکده FDD دعوت میشوند. ژنرال کنت مک کنزی، رئیس فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) و سیگال ماندلکر، معاون وزیر خزانهداری آمریکا در امور تامین مالی تروریسم، و برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، از جمله مقاماتی بودند که درباره ایران در FDD سخنرانی کردند.
جدیدترین افشاگری درباره روابط پنهانی FDD با وزارت خارجه آمریکا، مربوط به پروژه «ایران دیساینفو» است. این پروژه تبلیغات رسانهای که از وزارت خارجه آمریکا بودجه میگرفت، علیه منتقدان سیاست آمریکا جوسازی میکرد. این جوسازی به حدی بود که وزارت خارجه تحت فشار افکار عمومی، بودجه آن را قطع کرد. نکته جالب اینکه پروژه تعطیل شده با FDD ارتباط داشت. طبق برخی گزارشهای رسانهای غربی، روابط این اندیشکده با پروژه ایران دیساینفو چندان پنهان نیست. وبسایت و حساب توئیتری این پروژه دیدگاههای مارک دوبوویتز، رئیس FDD، و پژوهشگران این اندشکده را تبلیغ کرده است. علاوه بر این، وبگاه FDD یادداشتهای یکی از پژوهشگران خود که در وبگاه ایران دیساینفو منتشر شده بودند، را بازنشر کرده است.
پای اسرائیل در میان است؟
اما پشت پرده بنیاد دفاع از دمکراسیها چه کسانی هستند و فعالیتهای FDD از کجا تامین مالی میشوند؟
بنیاد دفاع از دمکراسیها و دیگر چهرههای تندرو در واشنگتن حامیان مالی مشترکی دارند. یکی از این حامیان، برنی مارکوس، از بنیانگذاران شرکت خرده فروشی «هوم دیپو» و منتقد سرسخت دیپلماسی هستهای با ایران است. مارکوس به یک نهاد سیاسی بولتون (سوپرپک بولتون) ۵۳۰ هزار دلار کمک کرده است. همین مارکوس، حداقل ۱۰.۷ میلیون دلار به FDD کمک مالی کرده است. این بازرگان آمریکایی، علنا از به کارگیری دیپلماسی با ایران انتقاد کرده است. او در سال ۲۰۱۵ طی گفتگویی با فاکس بیزنس گفت: «زمانی که شما با شیطان دادوستد میکنید، در یک دردسر عمیق گرفتار میشوید، و من فکر میکنم ایران، شیطان است.»
شلدون ادلسون، میلیاردر یهودی آمریکایی و حامی سرسخت بولتون، ترامپ و اسرائیل، از دیگر حامیانی است که به اندیشکده FDD پول داده است. ادلسون، تا پایان سال ۲۰۱۱، حداقل ۱.۵ میلیون دلار به این اندیشکده کمک کرد. گفتنی است که ادلسون از شلیک سلاح هستهای به ایران و تهدید تهران به حمله اتمی در صورت دست نکشیدن از برنامه هستهای، به عنوان یک تاکتیک مذاکره حمایت کرده بود.
اما مهمتر از همه اینها، رابطه پنهانی اسرائیل با FDD است. اواخر مهرماه ۱۳۹۷، مستندی از شبکه الجزیره انگلیسی درباره گروههای لابی گری اسرائیل در آمریکا منتشر شد؛ البته نه در خود شبکه الجزیره، بلکه در برخی روزنامههای منطقهای مانند الاخبار لبنان. در این مستند یک کارمند وزارت امور استراتژیک اسرائیل اذعان کرد که اندیشکده FDD ابزاری در دست این وزارتخانه اسرائیلی است و اسرائیل به طور مستقیم بر فعالیت آن نظارت میکند.
در ابتدا قرار بود این مستند از خود شبکه الجزیره منتشر شود، اما درست در زمانی که مستند آماده پخش شد، روابط قطر با چهار کشور عربی دیگر – عربستان، امارات، بحرین و مصر – قطع شد. قطر برای تحکیم روابطش با آمریکا، که برای مدتی جانب عربستان را گرفته بود، دست به دامن همان گروههای لابیگری اسرائیلی شد که علیه آنها مستند ساخته بود. این گروهها هم برای کمک کردن به قطر در واشنگتن، شرط گذاشتند که مستند الجزیره پخش نشود. در نهایت هم مستند از خود الجزیره پخش نشد و الجزیره مستند خود را به برخی رسانهها، مانند الاخبار داد.