جنگل هیرکانی ابر با بیش از سه میلیون و ۳۰۰ هزار سال قدمت «جهانی» شد، این مهم حاصل تلاش تمام افرادی بود که دل در گرو این مرزوبوم داشتند و با تمام مشکلات پیش رو توانستند این میراث بینالمللی را در فهرست جهانی تثبیت کنند.
هیرکانیان گنجینهای ارزشمند از زیستبوم سرزمین کاسپیانی است که امروز ثبت جهانی آن بار دیگر بر اهمیت مراقبت و نگهداشت این گنجینه تأکید میکند، این جنگلها که ابر شاهرود نیز جزو آنها است بهجای مانده از دوران سوم زمینشناسی در شمال ایران هستند که حتی عصر یخبندان را نیز بهسلامت پشت سر گذاشتهاند تا مام جنگلهای اروپا نام بگیرند اما دست انسان متأسفانه در سالهای اخیر آنچنان تخریبی در این جنگلها داشته که گویی قدرتش از تخریب عصر یخبندان نیز بیشتر بوده است.
هیرکانیان تحلیل میروند
تعداد سیلابهای خانمانبرانداز در پهنه جنگلهای هیرکانی البرز از ۲۰ مورد به یکهزار و ۱۴ مورد رسیده یعنی ۵۱ برابر شده استحنیف رضا گلزار کارشناس ارشد آبوخاک در کتاب قرق شکسته جنگلهای هیرکانی مینویسد: «در ۶۰ سال اخیر بااینکه در دامنه جنوبی البرز مقدار بارندگی دستکم ۲۰ درصد کاهشیافته، اما تعداد سیلابهای خانمانبرانداز در پهنه جنگلهای هیرکانی البرز از ۲۰ مورد به یکهزار و ۱۴ مورد رسیده یعنی ۵۱ برابر شده است.» این امر نشان میدهد در حدود نیمقرن گذشته تا چه میزان پوشش گیاهی که خود سدی در برابر تشکیل سیلابها محسوب میشود، از میان رفته است.
یکی از علل تخریب جنگلها گردشگری نادرست است پدیدهای که به مصرف جنگل و نه استفاده آن منجر شده است درحالیکه هیرکانیانی چون ابر شاهرود، اصلاً مکان گردشگری عام نیستند و لذا فریادهای دوستداران محیطزیست درباره تبیین پدیدههایی چون گردشگری مسئولانه، گردشگری پسامدرن و … به نتیجه نرسیده است.
تخریبها زیاد هستند
هرچند این دیدگاه شاید در نگاه نخست کمی افراطی باشد اما اگر بدانیم پوشش جنگلی ابر طبق تخمینهایی که از عکسهای هوایی میتوان زد در ۳۰ سال اخیر ۱۰ درصد تخریبشده، به عمق فاجعه دست خواهیم یافت چراکه روند کنونی در آینده از ابر چیزی جز یک باغچه کوچک محصور در میان هزاران ویلا و زیر خروارها زبالهها، باقی نمیگذارد چنانچه هماکنون هم شواهدی دال بر ویلا سازی در بخشهایی از ابر که در حوزه استحفاظی استان سمنان قرار دارد، دیدهشده است.
محمدرضا شریعتی مدرس دانشگاه درباره گردشگری پسامدرن و همچنین رابطه آن با جنگل ابر، میگوید: ابر بهمثابه یک اکوسیستم طبیعی یا یک زیستبوم هرگز مقصدی برای گردشگری نیست تا افراد به غیرمسئولانهترین حالت در این جنگل اقدام به گذران تعطیلات خود کنند، شاخ و برگ درختان را شکسته و همچنین آتش بیفروزند.
صحبت از یک اکوسیستم است نه یک جنگل معمولی
باید بتوانیم حداقل ابر را در کتاب جغرافیای مدارس استانمان وارد کنیم و بتوانیم نسلی را تربیت کنیم که مسئولانهتر در قبال ابر و طبیعت شهرستان شاهرود اقدام کنداین مدرس دانشگاه میگوید: ابر امروز اکوسیستمی است که باید برحسب طبیعتش با آن برخورد کرد یعنی ابر میبایست در حقیقت میزبان گردشگران مسئولیتپذیر، هیئتعلمی و دانشگاهی، زیست شناسان، عکاسان، کوهنوردان حرفهای و … باشد نه افراد عادی که غالباً با خودروهای سبک به جنگل رفته و جوجه سیخ میکشند و تفریحشان بستن طناب به شاخه اورسی است که ۷۰۰ سال قدمت دارد.
وی میافزاید: وقتی سخن از گردشگری مسئولانه به میان میآید یعنی بدانیم که جز رد پا هیچچیز دیگری نباید در طبیعت جای بگذاریم و این فرهنگی است که گردشگری پسامدرن و مسئولانه به دنبال آن است. نکتهای که سبب میشود تا انسان در قبال طبیعت مسئول باشد و بداند که از مکان موردنظر چه چیزی را میخواهد.
شریعتی ادامه میدهد: این البته نگاه ایده آلی است که قطعاً رسیدن به آن در کشورمان زمانبر است برای مثال در سوئیس اگر شما بخواهید به جنگلهایی ازایندست سفر کنید از قبل باید در سامانهای ثبتنام کرده و تمام مشخصات خود، مسیر، مدت حضور و … را ثبت کنید تا با درخواست شما موافقت شود و البته پول هنگفتی را نیز باید واریز کنید که آن پول صرف نگهداشت همین جنگل میشود.
وی میگوید: ما نمیگوییم که در جنگل ابر را باید به روی گردشگران بست اما معتقدیم این جنگل با سایر فضاهای طبیعی ما متفاوت است، این میراث میلیونها ساله نیازمند مراقبت بیشتر است، باید بتوانیم حداقل ابر را در کتاب جغرافیای مدارس استانمان وارد کنیم و بتوانیم نسلی را تربیت کنیم که مسئولانهتر در قبال ابر و طبیعت شهرستان شاهرود اقدام کند.
پرورش نسلی مسئول
دیگر کارشناس محیطزیست نیز معتقد است: اگر بتوانیم نسلی پویا و مطلع در حوزه هیرکانیان تربیت کنیم قطعاً میتوانیم از مخاطرات انسانی که سالهاست جنگل با آن روبرو است بکاهیم.
الهام طبسی معتقد است: در سالهای اخیر بهواسطه اینکه محیطزیست یک نوع کالای لوکس محسوب میشد و طرفدارانش بعضاً متهم به مرفهان بیدرد میشدند شاید کمتر به مباحث فرهنگسازی در این حیطه پرداختهشده است که آثار آن را بر تخریب محیطزیست شاهد هستیم اما امروز خوشبختانه با ارتقای آگاهیها محیطزیست کمکم به یکی از اولویتهای دولتها بدل شده و میتوان برای آن آیندهای بهتر را انتظار داشت.
وی میافزاید: متأسفانه امروز محیطزیست از درون سازمان حفاظت از محیطزیست در حال ضربه خوردن است، یعنی فردی غیرمسئول بر مسند امری حساس قرار دارد که سبب شده دولتی که شعار محیطزیستی بودن را سر میداد امروز خود نیز به ناکامیهایش اعتراف کند در نتیجه تعجبی ندارد که ویلا سازی، جادهسازی، راهسازی، هتلسازی و … در جنگل ابر که از زمان یخبندان تاکنون سرپا بوده صورت گیرد اما دراینبین مردم و سازمانهای مردمنهاد در کنار رسانهها نقش ویژهای در ترویج فرهنگ مراقبت از این گنجینه ارزشمند را دارند.
راهکارهای مراقبت
میبایست در حوزه فراهم کردن زیرساختهای فنی و فرهنگی برای ترویج گردشگری مسئولانه ورود جدیتری داشتاین دانشآموخته منابع طبیعی درباره راهکار مراقبت بیشتر از ابر میگوید: به نظر میرسد میبایست در حوزه فراهم کردن زیرساختهای فنی و فرهنگی برای ترویج گردشگری مسئولانه ورود جدیتری داشت حتی اگر قرار باشد گردشگری در ابر را تا فراهم شدن زیرساختها طی یک بازه زمانی ششماهه تا دوساله محدود کرد این امر به نفع جنگل و زیستگاهی به نام ابر است.
امروز طرحی در راستای آسفالت شدن جاده جنگل ابر در دست اجرا است که البته این امر متأسفانه به ترویج گردشگری غیرمسئولانه دامن خواهد زد و بیم این میرود که برخی با سوءاستفاده از این امر بخواهند به جنگل خواری دست بزنند.
به کتاب قرق شکسته جنگلهای هیرکانی حنیف رضا گلزار برمیگردیم چراکه یک نکته مهم در بخشی دیگر از این کتاب نهفته است، این مطلب از قول مدیرکل دفتر مرکزی سازمان مراتع به این شکل آمده است: «یقه آبیها درواقع مردم عادی و کشاورزان عادی هستند که از روی ناآگاهی یا شاید هم نیاز مبادرت به تخریب جنگل میکنند اما یقهسفیدها افراد پرنفوذی هستند که بهصورت سازمانیافته و با سوءاستفاده از موقعیت اجتماعی خود و به امید اینکه دارای مصونیت قضائی بوده و برای خود حق ویژهای قائل هستند، به زمینخواری دست میزنند.»
متأسفانه مشاهدات در جنگل ابر هم طی روزهای نخستین تابستان نشان میدهد که از سمت یک جاده فرعی چندین کامیون مصالح به سمت جنگل برده شده است که بیم این میرود که عدهای در ابر نیز دستبهکار شدهاند که البته این امر تلویحاً با تکذیب و البته بیشتر با سکوت مدیران استان سمنان همراه شده است.
انجام مانور مشترک بین منابع طبیعی استان سمنان و گلستان در منطقه ابر
رئیس منابع طبیعی و آبخیزداری شاهرود نیز ضمن بیان اینکه با جهانی شدن جنگل ابر، موضوع منطقه حفاظت شده در میان است و در نتیجه حفاظت آن با محیط زیست خواهد بود، بیان کرد: در این راستا آمادگی کامل برای همکاری با این اداره کل در سطح جنگل ابر وجود دارد.
محمد رضا کشاورزیان بیان کرد: هم اکنون نیز گشتهای موتوری، خودرویی، پیاده و سیار منابع طبیعی در سطح جنگل اقدامات خود را دارد و منابع طبیعی به عنوان نیروی دوم اقدام کننده پس از محیط زیست در راستای برخورد با ورود دام، مراتع، آسیبرسانی به جنگل، درختان و … مبادرت می ورزد.
وی افزود: در طول روزهای اخیر یک مانور مشترک بین منابع طبیعی استان سمنان و گلستان در منطقه ابر صورت گرفت که طی آن آمادگی یگانهای حفاظت محک زده شد در این مانور تمامی راههای جنگل مسدود و خودروهای عبوری از بابت قاچاق چوب و … بازرسی شدند که این امر نشان میدهد آمادگی کامل برای حراست از این جنگل جهانی در کنار محیط زیست وجود دارد.
اداره کل محیط زیست استان سمنان پیش از این اما ضمن اعلام آمادگی برای تشدید مراقبت از جنگل ابر، نسبت به انجام اقدامات تأمینی و نظارتی در حوزه این جنگل اعلام آمادگی کرده بود.
سالهای سخت ابر
گردشگری غیرمسئولانه، عدم ایجاد فرهنگسازی و زیرساختها، عدم تربیت نسلی که در قبال جنگل ابر مسئول باشند و همچنین عدم مقابله با ساخت و سازها در ابر مجموعه مهمترین تهدیدات این جنگل محسوب میشونددر بین سالهای ۸۲ تا ۸۸ دوستداران محیطزیست و رسانهها در شاهرود یکی از دشوارترین سالهای خود را میگذراندند، زمانی که درگیر و دار ساخت جاده در میان جنگل ابر بودند و به هر دری که میزدند بسته میشد.
اعلام جنگل ابر به عنوان منطقه حفاظت شده هرچند اقدامی مثبت بود اما خالی از اشکال هم نبود چراکه برخی افراد منافع خود را به موضوع جاده پیوند زده بودند، پروژهای که دو هزار و ۵۰۰ اصله درخت کهن سال را از بین میبرد اما به هر روی این طرح توانست به همت مردم متوقف شود.
امروز اما جنگل ابر شاهرود به دلیل خشکسالی خیلی بیشتر از گذشته نیازمند مراقبت است، این گنجینه هیرکانی سالها است که از خشکسالی می نالد و ثبت جهانی آن امروز یک گام بلند برای دریافت هرچه بیشتر اهمیت آن است.
همانطور که علی مسگریان از صاحب نظران منابع طبیعی میگوید شمشاد هیرکانی، بلند مازو، راش شرقی، سیمین درخت، افرا، انجیلی، سرخدار، نمدار، سپید پلت، ممزر، بارانک، توسکا، اورس و … در زمره درختانی هستند که زیستگاهشان هیرکانیان است و درنتیجه نابودی این زیستگاهها نابودی تمام این گونهها را در پی خواهد داشت.
در نهایت باید گفت گردشگری غیرمسئولانه، ضعف فرهنگسازی و زیرساختها، عدم تربیت نسلی که در قبال جنگل ابر مسئول باشند و همچنین عدم مقابله با ساخت و سازها در ابر مجموعه مهمترین تهدیدات این جنگل محسوب میشوند هرچند تهدیداتی دیگر نیز در این حوزه هستند که از جمله آنها میتوان به عبور صدها متر لوله انتقال نفت و سوخت از زیر این جنگل و احتمال شکسته شدگی آنها، وجود دکلهای مخابراتی و گمراه شدن پرندگان و حشرات در مسیریابی و … نیز اشاره کرد اما به هر روی اینها مهمترین عوامل تهدید کننده جنگل ابر شاهرود هستند که میبایست در برابر آن اقداماتی عاجل کرد.
ترویج گردشگری مسئولانه و پسا مدرن در سایه نظارت هرچه بیشتر بر جنگل ابر دو راهکاری هستند که در کنار فرهنگسازی میتوانند کاهش تهدیدات در حوزه این میراث بشری را به همراه داشته باشند.