به جای یاد گرفتن، روی پاس کردن امتحان تمرکز میکنید
دانش آموزان یا دانشجویان به مدرسه میروند تا زندگی کردن را یاد بگیرند. در واقع مدرسه به آنها یاد گرفتن را آموزش میدهد. اما بسیاری از کودکان هدف مدرسه رفتن را فراموش میکنند و به جای آن تمرکزشان را بر پاس کردن امتحانها میگذارند. آنها از اولین روز کلاس درس منتظر اتمام آن هستند و دوست دارند که هر چه سریعتر امتحان شان را بدهند و از شر درس خواندن خلاص شوند. اما در واقع هدف از مدرسه رفتن، یادگیری ست نه صرف حفظ کردن و پاس کردن امتحان ها. اگر یادگیری با علاقه باشد، تاثیر زیادی را در روند زندگی ما خواهد گذاشت.
فکر میکنند که استعداد برای رسیدن به موفقیت کافی است
یکی دیگر از اشتباهاتی که جوان ترها مرتکب میشوند این است که استعداد ذاتی یا IQ بالا را برای رسیدن به موفقیت، کافی میدانند. اگر چه این دو عامل برای رسیدن به موفقیت لازم است، اما کافی نیست. آیا این جمله معروف را شنیده اید: «اگر فردی استعداد نداشته باشد، اما سخت کوش باشد، حتما موفق خواهد شد، اما یک فرد با استعدادی که سخت کوش نیست، شانسی برای رسیدن به موفقیت ندارد.»
افراد با استعداد زیادی را میبینیم که زندگی خوبی ندارند، چون فکر میکنند که برای رسیدن به موفقیت تنها استعداد یا هوش بالا کافی ست، در حالی که نمیدانند برای رسیدن به موفقیت باید عوامل دیگری را نیز، چون سخت کوشی یا هدفمند بودن، در نظر بگیرند.
نمیدانند چه زمانی به حرف والدین گوش دهند و چه زمانی ندهند
برخی از جوانان به نصیحتهای خانواده هایشان گوش نمیکنند و پس از مدتی به دلیل ناآگاهی یا کم تجربگی از کاری که کرده اند، پشیمان میشوند. برخیها هم هیچ ایدهای از خودشان ندارند، به طوری که چشم و گوش بسته هر چه والدین شان به آنها میگویند را، حتی اگر خلاف میل شان باشد، انجام میدهند. اما به راستی چه زمانی باید به حرف والدین گوش داد و چه زمانی باید طبق خواسته خود عمل کرد؟ ساده است، اگر ما هدفی در سر داریم، اما خانواده مان از ما حمایت نمیکنند و دوست دارند که زندگی ما را در مسیری که خودشان روزی آرزو داشتند، پیش ببرند، بهتر است که دنبال رو آنها نباشیم و به ندای قلب خود گوش دهیم در غیر این صورت در آینده از زندگی خود خشنود نخواهیم بود و به خاطر مسیری که انتخاب کرده ایم خودمان را مدام سرزنش میکنیم.
آنها خوشبختی را در پول میبینند
یکی از اشتباهاتی که جوانان مرتکب میشوند این است که خوشبختی را در پول میبییند. آنها اعتقاد دارند که پول تمام مشکلات آنها را حل خواهد کرد. اما حقیقت این است که پول تنها بخشی از مشکلات زندگی ما را حل میکند. مشکلات زندگی ما به مشکلات مالی ختم نمیشود، از این رو پول حلال تمام مشکلات نیست. اگر این طور که تمام میلیاردر جهان باید غرق در خوشبختی بودند که چنین نیست. مثلا دمی لواتو به دلیل اوردوز ماهها در بیمارستان بود. شاید فکر کنید که یک فرد با وجود اینهمه شهرت، ثروت و محبوبیت دیگر چه میخواهد؟ اما همینها نشانهای ست که دریابیم پول خوشبختی نمیآورد.
در مواقع سختیها کنار میکشند
جوان ترها دوست دارند که همه چیز را ساده به دست آورند. آنها دوست دارند که نتیجه کارهایشان را به سرعت دریافت کنند. اصلا به همین دلیل است که آنها به شبکههای اجتماعی معتاد شده اند. آنها یک عکس را آپلود میکنند و در آن واحد صدها لایک میگیرند. همین سبک زندگی باعث میشود که آنها برای رسیدن به اهداف شان عجول باشند و در مواقع شکست، به سادگی عقب بکشند. این افراد، به مرور زمان، در مییابند که تمام فرصت هایشان را از دست داده اند و دیگر وقتی برای تحقق آرزوهایشان ندارند.
خیلی زود برای رابطه عاطفی شان تصمیم میگیرند
برخی از اشتباهاتی که ما در دوران جوانی انجام میدهیم، میتواند کل زندگی مان را تحت تاثیر قرار دهد. یکی از این اشتباهات رایج انتخاب فردی نامناسب به عنوان شریک زندگی مان است. از آنجا که ما در این دوران تجربه کافی نداریم، ممکن است که از روی احساسات تصمیمی بگیریم که به قیمت تمام زندگی مان تمام شود. نه تنها ازدواج کردن، بلکه زود بچه دار شدن هم میتواند عواقب بدی داشته باشد. اگر شما هنوز خودتان به جایی که میخواستید نرسید، یا اگر هنوز فکر میکنید که باید زمان بیشتری را به خودشناسی و بهبود شخصیت تان اختصاص دهید، بدانید که برای بچه دار شدن زود است. به دنیا آوردن یک آدم دیگر به این جهان باید با برنامه ریزی دقیق صورت گیرد، نه از روی احساسات محض. بنابرایم باید در دوران جوانی تصمیمات مهم زندگی مان را با احتیاط بیشتری بگیریم.
زمان شان را هدر میدهند
جوانها فکر میکنند که زمان زیادی را برای زندگی کردن دارند، به همین دلیل بیهوده آن را از دست میدهند. چقدر شما وقت تان را پای بازیهای کامپیوتری هدر داده اید؟ چقدر بیهوده در مقابل تلویزیون نشسته اید؟ دوران جوانی دورانی ست که ما انرژی لازم را برای انجام کارهای مختلف داریم، اگر آن را بیهوده هدر دهیم، یک روز میرسد که دیر شده و جز پشیمانی هیچ چیزی در دست نداریم؛ بنابراین بهتر است که در این دوران زمان مان را صرف چیزهای با ارزشتر که به رشد ما نیز کمک میکند، کنیم.