ماجرای توهین به مقدسات اهل سنت توسط یک مداح در یکی از هیئات تهران که از شبکه ۵ سیما پخش شد، انتقاد و ناراحتی برادران و خواهران اهل سنت را به همراه داشت. البته هیئت مذکور و مسئولین شبکه ۵ سیما طی بیانیههایی به خاطر اشتباه پیش آمده عذرخواهی کردند.
هیئت عشاق الحسین (ع) در بیانیه خود آورده است «از اشتباهی که توسط مداح میهمان جلسه در یکی از جلسات شبهای ماه مبارک رمضان در جلسه پیش آمد و موجب دلخوری بسیاری از هموطنان و برادران و خواهران اهل تسنن شد، طلب بخشش داشته و از عموم برادران و خواهران اهل تسنن دلجویی مینماید و بازهم متذکر میشود که به ذاکر نامبرده تذکرات لازم توسط پیرغلامان شاخص هیئت داده شده است.
این بیانیه ادامه میدهد «هیئت عشاق الحسین علیهالسلام کما فی السابق در ترویج و نشر معارف مکتب حقه اسلام و در خصوص عملیاتی نمودن فرمایشات مقام منیع رهبر معظم انقلاب مبنی بر ایجاد وحدت و اتحاد در بین آحاد جامعه اسلامی و مقابله هوشمندانه با اقدامات اختلاف افکنانه دشمنان قسمخورده انقلاب اسلامی تلاش مضاعفی را سرلوحه برنامههای خود قرار خواهد داد.»
بروز چنین اتفاقی در حالی رخ میدهد که رهبری معظم انقلاب بارها مسئله وحدت را به مادحین اهل بیت گوشزد نموده و طی فتوایی هر گونه توهین به مقدسات اهل سنت را حرام اعلام کرده اند.
رهبر انقلاب طی پاسخ به استفتائی از علمای شیعه منطقه احساء عربستان میفرمایند «اهانت به نمادهای برادران اهل سنت، ازجمله اتهامزنی به همسر پیامبر اسلام (عایشه) که موجب خدشهواردشدن به شرافت او میشود، حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و بهویژه سیدالانبیاء پیامبر اعظم – حضرت محمد (ص) – میشود.»
پیش از این نیز رهبر معظم انقلاب در دیدار با مداحان اهل بیت که هر سال در سالروز ولادت حضرت زهرا (س) برگزار میشود بر موضوع وحدت و عدم برانگیختن عصبیتهای مذهبی تاکید داشتند. رهبر انقلاب فرمودند «کسی خیال نکند اگر بخواهیم عواطف پیروان اهل بیت را تحریک کنیم، راهش اختلاف افکنی است. تحریک عصبیتها و دامن زدن به اختلافات داخلی به مصلحت نیست.»
رهبر در دیدار دیگری میفرمایند «وحدت را حفظ کنید. اگر دیدید در جامعه بین شما کسانی هستند که عکس این رفتار میکنند، آنها را طردشان کنید؛ مخالفت خودتان را به آنها ابراز و اعلام کنید؛ اینها ضرر میزنند؛ ضربه میزنند. ضربهای به اسلام میزنند، ضربهای به تشیع میزنند، ضربهای به جامعهی اسلامی میزنند. این از جمله مسائل بسیار مهم است.»
مقام معظم رهبری تاکید دارند «شما اینجا یک شعری بخوانید، امروز هم که ویدئو و اینترنت و وسایل گوناگون انتقال پیام وجود دارد؛ عکس و تفصیلات آن برود در فلان نقطه، چهار تا آدم جاهلِ متعصب را تحریک کند، بیندازد به جان یک مشت زن و بچهی بیگناه، خون اینها را بریزد. مراقب این چیزها باشید.»
حضرت آیت الله خامنه با بیان اینکه تفرقه بین مؤمنین کارِ خدایی نیست و برای هدفِ خدایی انجام نمیگیرد میفرمایند: ایجاد بغضاء و کینه بین مؤمنین، فضای اختلاف را به وجود آوردن، این کار شیطان است، کار خدایی نیست. کار خدایی همدلی است.
با اینهمه تاکید رهبر انقلاب باز هم شاهد برخی بی حرمتیها در هیئات مذهبی علیه مقدسات اهل سنت هستیم. مسئلهای که رهبر انقلاب طی دیداری رسماً از این اتفاق گله کردند و فرمودند «در جلسات نباید کینهورزیهای مذهبی را زیاد کرد؛ این را چقدر باید تکرار کرد؟ بارها تکرار کردهایم؛ بعضی حاضر نیستند [گوش کنند].»
با اینهمه تاکید رهبر انقلاب باز هم شاهد برخی بی حرمتیها در هیئات مذهبی علیه مقدسات اهل سنت هستیم. مسئلهای که رهبر انقلاب طی دیداری رسماً از این اتفاق گله کردند و فرمودند «علنی کردن اختلافات، صریح کردن مخالفتهای اعتقادی، به زبان آوردن مطالبی که کینهها را برمیافروزد، یکی از وسایلی است که دشمن ما از آن بیشترین استفاده را دارد میکند. حالا [اگر] ما جوری عمل بکنیم که این مقصود دشمن برآورده بشود، این «بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کُفراً» است. در جلسات نباید کینهورزیهای مذهبی را زیاد کرد؛ این را چقدر باید تکرار کرد؟ بارها تکرار کردهایم؛ بعضی حاضر نیستند [گوش کنند].»
این توصیهها نه تنها از سوی رهبر انقلاب بلکه از سوی همه مراجع تقلید بارها تذکر داده شده است و علمای اهل سنت نیز با حمایت از این فتاوا، دامن زدن به تفرقه را به مصلحت دنیای اسلام نمیدانند.
مثلاً مولوی عبدالحمید از علمای اهل سنت ایران در فرازی از خطبههای نماز جمعه اهل سنت زاهدان گفت: متأسفانه امروز مسلمانان در مقابل هم قرار گرفته و یکدیگر را میکشند، درحالیکه نصوص صریح قرآن و حدیث مسلمانان را به وحدت و همدلی دعوت داده و آنها را «امت واحده» معرفی کرده است. وحدت امت اسلامی یک امر قیاسی و عقلی نیست، بلکه نصوص قرآن و سنت بر این نکته تاکید دارند. وحدت امت اسلامی موضوعی نیست که نیاز به تشریح و ارائه دلایل باشد، بلکه نیاز به وحدت امت اسلامی در این شرایط کاملاً ملموس است.»
با همه تأکیدات علمای شیعه و اهل سنت و با همه تبیینهای عقلی و دینی که در مورد امر وحدت در طول سالیان متمادی صورت میگیرد اما متأسفانه اشتباهات معدود عدهای به نام کل جریان شیعه و سنی در جهان اسلام نوشته میشود.
شیعیان و برادران اهل سنت باید به این مهم توجه داشته باشند که بهانه جویی ها و اختلاف افکنی های معدودی که در میان شیعیان و اهل سنت رخ میدهد را نباید به تمام شیعه یا تمام اهل سنت تعمیم داد و به پای آنها نوشت
شیعیان و برادران اهل سنت باید به این مهم توجه داشته باشند که بهانه جویی ها و اختلاف افکنی های معدودی که در میان شیعیان و اهل سنت رخ میدهد را نباید به تمام شیعه یا تمام اهل سنت تعمیم داد و به پای آنها نوشت، چراکه رهبری معظم انقلاب در این باره ضمن تاکید بر این نکته که هر کسی که در این زمینه تقصیری بکند، پیش خدای متعال مؤاخَذ است؛ چه شیعه باشد، چه سُنی. میفرمایند «این عواملی که اختلافافکنی میکنند، نه شیعهاند، نه سنی؛ نه به شیعه علاقه دارند، نه به تسنن؛ نه مقدسات شیعه را قبول دارند، نه مقدسات سنی را.»
متأسفانه به نظر میرسد هنوز مسئله وحدت و برائت در میان هیئات مذهبی ما فهم نشده است و ضرورت آن در نظر جوانان هیئتی ما مشخص نیست.
حجت الاسلام محمدرضا زائری در موضوع دوگانه وحدت و تبری میگوید: اولاً موضوع برائت از اساس، قلبی است. اقتضائات و التزامات بیرونی بر اساس آن موضع قلبی است که شکل میگیرد. تا جائیکه موضع قلبی است بر اساس تربیت خانواده و انتقال باورها و اعتقادات در محیطهای آموزشی و رشد و تربیت دینی در محافل مذهبی و امثال اینها بدون فحش و تنش و ناسزا گفتن و رفتارهای غیرعادی، باید شکل گیرد. اتفاقاً میشود طوری تربیت کرد که بیشترین باور قلبی به برائت شکل بگیرد بدون هیچ تعارض، توهین و رفتار غیر عادی و غیر طبیعی.
وی ادامه میدهد: راهحل حفظ برائت در عین حفظ وحدت به نظر من این است که تکیه ما بر باورهای عقلانی و فهم عمیق ایمانی و تمرکز بر گرایشهای درونی و قلبی و عاطفی جایگزین رفتارهای ناشایست و ناخوشایند بیرونی باشد. از آن طرف بیاموزیم و تمرین کنیم که چطور میتوانیم موضعی که با عقلانیت و منطق و علم به آن رسیدیم بدون توهین و آزار دادن بیان کنیم. چون نکتهای که برای خود من مهم است این است که اگر ما ولایت امیرالمومنین (ع) را بر اساس یک حقیقت و یک اصالتی پذیرفتیم، پس باید بتوانیم آن را به شکل کاملاً شفاف و صحیح و علمی تبیین کنیم. نیاز به داد زدن، فحش دادن و کتککاری ندارد و نیازی نیست اگر کسی قبول نداشت من به صورتش چنگ بزنم.
مراعات مخاطب، معنایش حرف نزدن نیست. معنایش این است که چطور حرف بزنیم. خیلی از حرفها را شما میتوانید بزنید و منظورتان را هم اگر حرفهای باشید برسانید
وی در پاسخ به این سوال که نقدهای علمی و انتقادات چطور باید بیان شود که به موضوع وحدت خدشهای وارد نشود؟ میگوید: یکی از حرفهای اصلی من در این نقطه این است. ببینید مراعات مخاطب، معنایش حرف نزدن نیست. معنایش این است که چطور حرف بزنیم. خیلی از حرفها را شما میتوانید بزنید و منظورتان را هم اگر حرفهای باشید برسانید. در عالم رسانه میتوان هر حرفی را زد منتهی کسی که حرفهای باشد یاد میگیرد که همان حرف را چطور بزند که دچار سانسور، حساسیتهای حقوقی، تشنجات و اضطرابات نشود. همان حرف ساده را میشود طوری زد که تشنج و مشکل درست کند.
وی ادامه میدهد: اتفاقاً من معتقدم در ماجرای وحدت هیچ دلیلی وجود ندارد که ما مواضع خود را فراموش کنیم. تجربهای در وحدت وجود داشت که امثال مرحوم فضلالله در لبنان داشتند و سعی کردند با کمرنگ کردن برخی از باورها یا مسائل اعتقادی، تاریخی و یا حساسیتهای مذهبی راه را برای وحدت هموار کنند. به نظرم این تجربه موفقی نبود. در همان حال ما تجربهای را از امام راحل و رهبر معظم انقلاب و یا از آیتالله سیستانی داریم که با همان شدت بلکه بیشتر از وحدت حرف میزنند اما چیزی را حذف نمیکنند و نادیده نمیگیرند و انکار نمیکنند بلکه تلاش میکنند با حفظ آن تمایزها زمینه وحدت را فراهم کنند.
اولاً در اسلام توهین وجود ندارد، دوماً لعن هم که به معنی دوری از رحمت حق است بصورت علنی تنش ایجاد میکند. دلیلی ندارد که جلوی اهل سنت تنش ایجاد کنیم. تنها سودی که دارد نصیب دشمن خواهد شد که باعث میشود اهل سنت از ما کینه به دل بگیرد
حجت الاسلام حامد کاشانی در مورد توهین به مقدسات اهل سنت میگوید: اولاً در اسلام توهین وجود ندارد، دوماً لعن هم که به معنی دوری از رحمت حق است بصورت علنی تنش ایجاد میکند. ما نسبت به قاتل حضرت زهرا هیچ وقت رابطه محبتآمیزی نخواهیم داشت. اما نسبت به کسی که وابسته فکری به این فرد است و او را قاتل و غاصب نمیداند –اگر میدانست که او قاتل و غاصب است از او بیزاری میجست- دلیلی ندارد که جلوی او تنش ایجاد کنیم. تنها سودی که دارد نصیب دشمن خواهد شد که باعث میشود اهل سنت از ما کینه به دل بگیرد و راه هدایت او سد شود. مثلاً وقتی من ببینم یک نفر به پدرم توهین میکند، یا مقابله به مثل میکنم و یا از او فاصله میگیرم و دیگر به او ابراز محبت نمیکنم و محبت او را قبول نمیکنم. ما اگر موضع هدایت داریم قرآن در ماجرای حضرت موسی و فرعون میفرماید «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا.»
وی ادامه میدهد: تبری از لوازم اصول است. کما اینکه دشمنی با شیطان از لوازم توحید است. نمیشود کسی توحید حضرت حق را پذیرفته باشد و شیطان را هم دوست داشته باشد. «انعبد الله و اجتنبوا الطاغوت»، «یومنون بالله یکفرون بالطاغوت» یعنی این دو با هم است. بنابراین نمیشود کسی امیرالمومنین (ع) را دوست داشته باشد و یا ولایت امیرالمومنین (ع) را بپذیرد ولی قاتل همسر آن حضرت و غاصب حق آن حضرت را نیز قبول داشته باشد.
حجت السلام کاشانی میگوید: اما تبری یعنی بیزاری قلبی. مسئله تبری عقیدتی است و از سنخ قلب است. توحید قلبی است ولی لازمه توحید یک عبادتی در فقه مثل نماز است یعنی عمل به این توحید تجلی آن مثل نماز است. امامت که ادامه نبوت است یعنی امام معصوم و مفترضالطاعهای هست که او سرپرست ماست. از لوازم این اعتقاد محبت به این امام معصوم است و بیزاری از دشمنان ایشان است. اما تجلی عملی این امر میشود مثلاً فقه زیارت به عنوان محبت و یا بحث لعن به عنوان برائت. پس آن بخشی از برائت که اعتقادی است امری قلبی است. اما مسئله عمل آن فقهی است و از ساحت اعتقادی بیرون میآید. وقتی به ساحت عمل وارد میشویم ما باید ابراز محبت و اعلان برائت داشته باشیم. اما اینجا تزاحم در افعال اتفاق میافتد، مثل مسئله تقیه، ضرورات و مصلحتها. مثلاً در مورد نماز ما سجده بر هر چیزی را قبول نمیکنیم و سجده بر خاک را جز واجبات میدانیم اما چون بعضی بد برداشت میکنند که ما به مهر سجده میکنیم و وهن اتفاق میافتد بعضی فقها فتوا میدهند برای مصلحت مثلاً در عربستان به مهر سجده نکنید.
مسئله وحدت و تبری باید همواره در صدر مباحث هیئات مذهبی ما مطرح باشد و این مسئله را برای جوان هیئتی کشور فهم کرد. چراکه با همه زحماتی که در مورد وحدت کشیده میشود، اشتباهاتی از سنخ آنچه از شبکه پنجم سیما پخش شد میتواند همه این زحمات را از بین ببرد
وی معتقد است: در انجام اعمال تزاحم اتفاق میافتد، یعنی گاهی ضرورتها و مصلحتها و اضطرارهایی و یا تقیه و … باعث میشود که ما در مجموع نظر دهیم. اگر ما باشیم و در خلائی حرف بزنیم مثلاً در غاری زندگی کینم! میگوئیم وقتی برائت و محبت داریم اعلان هم وجود دارد. اما در صحنه عمل، فقه باید پاسخ دهد و باید به بقیه مسائل مانند ضرورتها و اضطرارها و… توجه شود. اینجاست که میگوئیم برائت لازمه اصول اعتقادی ماست ولی ابراز آن مسئلهای فقهی است. بیزای از طاغوت اعتقاد است ولی مثلاً مرگ بر آمریکا گفتن شعار است که امری فقهی است. وقتی گفته میشود برائت لازمه اصول عقاید است آن بخش قلبی مورد نظر است. اگر در فضای خلأ سخن بگوییم و عوامل دیگری در کار نبود و مجرد بودیم اعلام هم وجود داشت. اما اگر مصالح دیگری وجود دارد، علنی کردن این موضوع دیگر جز عقاید نیست و یک مسئله فقهی است. مثلاً بحث تقیه پیش میآید. ما بیزاری را قبول داریم اما در عرصه عمل باید بتوان احکام را اجرا کرد گاهی حکم ثانویه پیش میآید، گاهی موضوع مصلحت است و گاهی تقیه و…
در پایان باید گفت مسئله وحدت و تبری باید همواره در صدر مباحث هیئات مذهبی ما مطرح باشد و این مسئله را برای جوان هیئتی کشور فهم کرد. چراکه با همه زحماتی که در مورد وحدت کشیده میشود، اشتباهاتی از سنخ آنچه از شبکه پنجم سیما پخش شد میتواند همه این زحمات را از بین ببرد.
توجه به سیره عملی اهل بیت عصمت و طهارت در موضوع وحدت اسلامی و همچنین توصیههای مراجع تقلید به این موضوع و گوشزد نمودن آن به طور متناوب در هیئات مذهبی میتواند در این بحث راهگشا باشد. امید است با توجه به این موارد، دیگر شاهد چنین اشتباهاتی در هیئات مذهبی نباشیم.