اما این حرکت که شاید برای نخستینبار در بلدیه تهران رخ داده باشد، با موجی از واکنشها، انتقادها و حتی هجمهها از سوی چهرههای مختلف همراه بود؛ واکنشهایی که بخشی از آنها قدردانی برای این اقدام مثبت و زیست محیطی بود و بخشی دیگر انتقاد از اینکه این حرکت بیشتر اقدامی تبلیغاتی و ریاکارانه بوده است.
به نظرم آنچه در این میان از نظرها دور مانده هویت و ماهیت این حرکت است، چرا که اصولا، دکتر حناچی این حرکت را در حمایت از پیشنهاد معاون حمل و نقل و ترافیک خود یعنی دکتر پورسیدآقایی انجام میدهند. پیشنهادی که بر اساس آن مدیران شهری روزهای سهشنبه، بدون خودرو به محل کار خود بروند تا ترویجی باشد برای تقویت کمپین «سهشنبههای بدون خودرو».
در حقیقت دکتر حناچی تلاش کرده تا با این کار خود و همچنین الزام سایر مدیران شهری به حضور در این کمپین، ترویج انسانمحوری به جای خودرومحوری را در شهر تهران، از درون خود شهرداری آغاز کنند تا در شهروندان نیز کمکم به تبعیت از این حرکت مدیران شهری، به جای خودروهای شخصیشان، از دوچرخه و مترو و اتوبوس و سایر وسایل حملونقل عمومی استفاده کنند، چرا که همگی ما بر این باوریم که بهترین راه برونرفت از چالشهایی چون ترافیک آلودگی هوا، ترویج همین فرهنگ استفاده از خودروهای عمومی و وسایلی چون دوچرخه است.
بنابراین نباید این اقدام قابل تقدیر شهردار تهران را در زمره امور ریاکارانه قرار داد، بلکه این حرکت، اقدامی سمبولیک است برای آنکه مردم به نقش دوچرخه و مترو و…. در کاهش ترافیک و آلودگی هوا و به دنبال آن استرسها و دغدغههای شهری کنونیمان، پی ببرند و از آن تبعیت کنند. اصولا در تمام کشورهای دنیا از این دست حرکتهای نمادین و سمبلیک که از سوی «چهره»های مختلف انجام میشود، زیاد به چشم میخورد. حرکتهایی که میتواند زمینهساز آغاز جریانهای فرهنگی مثبتی در جوامع شود. همانگونه که رییسجمهور ما نیز چندبار از مترو برای تردد استفاده کردهاند و انتقادهای چندانی هم به وی مطرح نشده است. پس امیدواریم همگی به این اقدام شهردار جدید شهرمان به دیده مثبت و حرکتی نو نگاه کنیم که میتواند سرآغازی برای ایجاد تحول در پایتخت و در بخشهایی چون کاهش ترافیک و آلودگی هوا باشد.