جامعه ایرانی– درگیریهای لفظی اخیر میان حسن روحانی و دونالد ترامپ، روسای جمهور ایران و آمریکا باعث افزایش گمانهزنیها درمورد احتمال شکلگیری روابطی از نوع کرهشمالی میان تهران و واشنگتن پس از خروج یکجانبه ترامپ از توافق هستهای شده است.
به گزارش جامعه ایرانی به نقل از نشنال اینترست، چنین گمانهزنیهایی تاحدودی ریشه در این واقعیت دارد که ترامپ و چند تن از اعضای ارشد دولتش، به خصوص اخیرا مایک پومپئو، وزیر خارجه این کشور بر آمادگی آمریکا برای آغاز دور تازه مذاکرات درمورد برنامه هستهای ایران و رفتار منطقهای آن، تاکید کردهاند.
واکنش تهران به این اظهارات اما رد مستقیم آن بوده است. در ماه ژوئن نامه سرگشادهای از سوی ۱۰۰ سیاستمدار و فعال اصلاحطلب به امضا رسید که خواستار آغاز مذاکرات با آمریکا بودند اما با آن به شدت مخالف شد و دلیل اصلی این بود که ترامپ شریک مذاکرهکننده قابل اعتمادی نیست.
اما در ایران یک شخصیت حضور دارد که بیش از آنکه نگران شخصیت دمدمی و متغیر ترامپ باشد، به خصومت حلقههای سیاست خارجی واشنگتن نسبت به ایران اهمیت میدهد –آیت الله علی خامنهای، رهبر معظم انقلاب. در طول مذاکراتی که منجر به توافق هستهای ۲۰۱۵ شد، ایشان بارها هشدار دادند که آمریکا قابل اعتماد نیست و تنها به این دلیل به دولت روحانی اجازه پیگیری دیپلماسی را دادهاند که رضایت منتقدانشان هم جلب شود.
ایشان در چندین سخنرانی عمومی حقهبازی و ناسازگاری آمریکا نسبت به ایران در گذشته را یادآور شدند. بیانات رهبری ایران نشان میدهد که ایشان تا چه اندازه نسبت به دستیابی به یک نتیجه دراز مدت با آمریکا بدبین بودهاند. رهبر معظم ایران که کلام آخر را در عرصه سیاست خارجی و سیاست هستهای میزنند، همچنین به خوبی آگاه هستند که توافق با ترامپ پایان مشکلات نخواهد بود.
این واقعیت نیز وجود دارد که چنین توافقی که مسلما با موافقت و مخالفت طیفهای مختلف سیاسی در آمریکا روبرو خواهد بود، احتمالا باعث میشود رئیسجمهور بعدی آمریکا همان برخوردی را با آن داشته باشد که ترامپ با دستاورد سلف خود داشت. با توجه به اینکه تردید رهبری ایران کاملا بجا است، غیرمحتمل است که ایشان اجازه مذاکرات بیشتر با طرف آمریکایی را در آینده نزدیک به دولت ایران بدهد، و این نتیجه ناامیدکننده اقدامات کوتهنظرانه ترامپ است.
از طرف دیگر، ایران مطمئنا قادر است دور تازه تحریمها را برای چند سال آینده تحمل کند. علیرغم افت ارزش ریال ایران –که بخشی از آن ناشی از واکنش به خروج آمریکا از برجام بود- اقتصاد ایران فعلا مشکلی نخواهد داشت. چراکه نبود یک رژیم تحریمی بینالمللی علیه ایران یعنی تهران همچنان میتواند به راحتی کالاهای ضروری خود را از بازارهای خارجی وارد کند و با شرکتهای متوسط اروپایی و آسیای شرقی که منافع تجاری کمتری با آمریکا دارند، مبادلات تجاری داشته باشد.
هدف اعلام شده دولت ترامپ برای به صفر رساندن صادرات نفتی ایران به واسطه تحریمهای ماه نوامبر نیز عملی نخواهد شد –گرچه همین حالا هم شاهد کاهش این صادرات هستیم. علاوه بر این، ارزش ذخایر ارز و طلای ایران حدود ۱۳۲ میلیارد دلار برآورد شده و این رقم نقدینگی کافی برای نجات دو تا سه ساله، حتی با صادرات نفتی صفر را به این کشور میدهد. چراکه مجموع واردات ایران در سال ۲۰۱۶ معادل ۵۴.۲ میلیارد دلار بود.
بنابراین جای تردید دارد که ترامپ تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا بتواند جمهوری اسلامی را به زانو درآورد، چراکه ایرانیان به خوبی میدانند تسلیم شدن در مقابل فشارهای ترامپ در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سرمایه سیاسی با ارزشی را در اختیار وی قرار خواهد داد. آنها در عوض منتظر شکست وی در انتخابات میمانند و اگر او بار دیگر انتخاب شود، باید تا ژوئن سال ۲۰۲۱ صبر کند تا رایدهندگان ایرانی برای انتخاب رئیسجمهور بعدی خود پای صندوق رای بروند.
تحریمهای فلجکننده باعث نخواهد شد که انتظارات رئیسجمهور آمریکا درمورد اینکه ایران در راستای منافع منطقهای و امنیتی ایالات متحده عمل کند، برآورده شود. اتفاقا برعکس، این تحریمها میتواند واکنش شدید نیروهای سپاه پاسداران ایران را به دنبال داشته باشد. نباید از یاد برد که مشارکت پرهزینه ایران در مسئله سوریه در اوج دوره تحریمهای اوباما صورت گرفت.
غیرمحتمل است که قمار ترامپ روی توافق هستهای ایران جواب بدهد، اما او آنقدرها که تظاهر میکند هم بدون هدف کار نمیکند. او یکی از قابلتوجهترین شاهکارهای دیپلماسی در حافظه اخیر تاریخ را برهم زد، تنها به امید تیره و تار تغییر رژیم در ایران.