جامعه ایرانی– مدتی است که «وحدت کلمه» برای ایرانیها چیزی جز یک اصطلاح نیست. رهبر انقلاب بعد از خروج ترامپ از برجام در نماز عید فطر از وحدت گفت اما برخلاف این سخنان مدعیان پیروی از ولایت مسیر دیگری را پیشگرفتهاند؛ نمونهاش مداح جویای نام همان مراسم نماز عید فطر که اشعار وحدتشکنی خواند. حسین انصاری راد، نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیسیون اصل نود مجلس ششم معتقد است از ابتدای انقلاب این نوع اختلافات وجود داشته است. او به برهم زدن سخنرانی شهید چمران، مهندس بازرگان اشاره میکند و میگوید همان نسل فکری امروز نیز درصدد برهم زدن وحدت در کشورند. انصاری راد در گفتوگو با جامعه ایرانی تأکید میکنید وحدت در کشور تنها حول «اصلاح انتخابات» حاصل میشود. باید «طناب شورای نگهبان» را از گردن مردم باز کرد. افرادی که نگرششان این است که یا مردم فرد بد را انتخاب میکنند که در این صورت عقل ندارند، یا باید فرد خوب را به آنها معرفی کرد، اصلاً مردم را نشناختهاند.
شرایط کشور بعد از خروج ترامپ از برجام به وحدت بیشتری نیاز دارد. در این زمینه هم مقام معظم رهبری و هم رئیسجمهور بر اصل وحدت در کشور تأکید داشتند. به نظر شما چطور چنین وحدتی حاصل میشود؟ آنهم در شرایطی که حتی در نماز عید فطر شاهد حرکاتی وحدتشکن هستیم.
متأسفانه از ابتدای انقلاب این نوع اختلافات وجود داشت. من در مجلس اول حضور داشتم. این وضعیت گاهی شکل فاجعهآمیزی پیدا میکرد. در همان مجلس اول نیز برخوردهای نابجایی رخ داد. یادم هست وقتی مرحوم چمران که نماینده مجلس اول بود، داشت گزارشی درباره جنگ به مجلس ارائه میداد. آن برخوردها باعث شد نگذارند آن مرد گزارشش تمام شود و آن مرد نازنین را ناگزیر کردند سخنانش را قطع کند و به جبهه برود.
این نوع حوادث به اشکال مختلف از ابتدای انقلاب تا امروز وجود داشته است و صدمات بسیاری به کشور ما زده است. مشکل اساسی ما نیز از ابتدای انقلاب همین اختلافات نا بهحق و نا بهجا و نادرست بوده است که از ناحیه تندروها به کشور زدهشده است و پشتوانه آنهم مراکز قدرت کشور بوده است. این گروه سخنرانیهای بسیاری را بر هم زدهاند.
مثلاً جلسه تفسیر قرآنی که من از پیش از انقلاب در مسجد جامع نیشابور داشتم، زمانی که من نماینده دوره پنجم مجلس بودم، توسط این گروه تعطیل شد. آمدند و عدهای را مضروب کردند و لوازم صوتی آن جلسه را بردند؛ بنابراین این مسئله عام است و مال امروز نیست.
علت چنین رفتارهایی چیست؟
علت این است که عدهای در کشور قانون اساسی و رأی مردم را باور ندارند و دقیقاً برخلاف قانون اساسی عمل میکنند. اصل ۵۹ قانون اساسی میگوید انسان را خدا بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم کرده است و اینیک حقی الهی است و هیچکس نمیتواند این حق را از انسان سلب کند. برخی این را قبول ندارند و میگویند رأی مردم معتبر نیست و «جمهوریت» شرک است.
یکی از اعضای استوار شورای نگهبان گفته بود که اگر مردم میخواهند به آدم بد رأی بدهند، عقل ندارند و اگر میخواهند به آدم خوب رأی بدهند، ما این افراد را معرفی میکنیم. این طرز تفکر آرا عمومی، قانون اساسی و تصریحات امام را قبول ندارد.
برای این افراد «حاکمیت انسان بر سرنوشت اجتماعی خود» و «حاکمیت ملی» که مبنای تشکیل جمهوری اسلامی بود، معنا ندارد. مجلس خبرگان اولیه بهعنوان نماینده مردم قانون اساسی را تصویب کردند و در اصل اول قانون اساسی اعتبار قانون اساسی به استناد رأی قاطع مردم است. این قانون امضای بنیانگذار جمهوری اسلامی و علما و بزرگان را داشته است. در مجلس خبرگان هم عدهای از علما حاضر بودند و کسانی که این کارها را میکنند رأی مردم و تصریحات امام را قبول ندارند.
اینکه یک کسی بگوید هرچه که من میگویم این صحبت غلطی است. هرکسی حرفی بزند که رأی مردم را نفی کند، این کار خلاف قانون اساسی است. همانطوری که آقای مصباح خیلی صریح میگوید جمهوریت شرک است و رأی مردم هیچ اعتباری ندارد.
این سخنان برخلاف قانون اساسی است. قانون اساسی رأی مردم را حقی الهی میداند. چیزی که به آن مجتهدانی بزرگ و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران آن را امضا کرده است و بر اساس آن مبارزه کرده است و جمهوری اسلامی بر اساس آن به وجود آمده است. خلاصه حرفم این است که وحدت یعنی همه ما آراء مردم را قبول کنیم و بپذیریم که رأی مردم فصل الخطاب هست.
به نظر شما چگونه میشود این اتحاد را که با آشتی ملی نیز همپوشانیهایی دارد، ایجاد کنیم؟
در شرایط امروز و با توجه به تحریمهایی که شروعشده است، هیچ چارهای جز اتحاد نداریم. بهخصوص که ممکن است تحریمها ابعاد شدیدتری هم پیدا کند.
شرایط منطقه و شرایط اقتصادی کشور که موجب بیحوصلگی مردم شده است و تقریباً صبر مردم به سر آمده است و ما پدیده انفجار و تظاهرات مردم را در کنار و گوشه کشور میبینیم به ما نشان میدهد که جز وحدت راه علاجی نیست.
بنابراین وحدت در کشور تنها حول «اصلاح انتخابات» حاصل میشود. باید «طناب شورای نگهبان» را از گردن مردم باز کرد. افرادی که نگرششان این است که یا مردم فرد بد را انتخاب میکنند که در این صورت عقل ندارند، یا باید فرد خوب را به آنها معرفی کرد، اصلاً مردم را نشناختهاند.
نمیدانند در این هشتاد میلیون جمعیت شخصیتهای ملی بزرگ و دانشمندان بسیاری وجود دارد، انسانهای وارسته و باتقوایی وجود دارند که این افراد آنها را نشناختهاند. این افراد معنای انتخابات، قانون اساسی و تصریحات امام را نیز نفهمیدهاند. همچنین معنای فرهنگ و اخلاق و حرمتداری از مردم را نفهمیدهاند. برای همین این تعبیر خیلی جدی است که باید این طناب از گردن مردم باز بشود.
بخشی از مشکلات در حوزه اقتصاد است. در این زمینه چه باید کرد؟
اقتصاد هم باید در اختیار مردم قرار بگیرد؛ یعنی همه شهروندان ایرانی با هر عقیده و فکری از فرصتهای اقتصادی استفاده کنند و شرایط برای فعالیت و خلاقیت همه ایرانیها چه آنها که داخل کشورند و چه آنها که خارج از کشورند فراهم شود. منظور من کسانی که دنبال براندازی کشورند نیست. چون آن افراد باید بپذیرند که نظم این کشور باید محفوظ بماند و این کشور نباید متلاشی شود. آنهایی که دنبال متلاشی کردن کشورند، دوست مردم ایران نیستند.
حرف من مربوط به کسانی است که در چارچوب نظم کشور سرمایه، فن و فکر خود را به کار میاندازند. فارغ از اینکه شیعه، سنی، مسلمان یا غیرمسلمان یا حتی بدون مذهب باشد. چون بهتصریح قانون اساسی «انسان» بر سرنوشت خود حاکم است. این انسان هم اعم از مسلمان، غیرمسلمان، شیعه، سنی و هرکسی است که نظم کشور را قبول دارد. چنین فردی باید از مواهب اقتصادی کشور بهرهمند شود. البته اقتصاد یک سیستم است و باید توسط کارشناسان اقتصادی راه و روش آن تنظیم شود.
مسئله بسیار مهم دیگر «انصاف و عدالت در رسیدگی به اتهامات متهمان» است. افراد حقدارند از خودشان در تمام مراحل از وکیل استفاده کنند و هیچکس حق شکنجه و گرفتن اقرار با اجبار را ندارد.
مسئله آخر نیز «آزادی بیان، فکر و عقیده» افراد است. تا جایی که ثبات و مقدسات کشور مورد تعرض قرار نگیرد.