جامعه ایرانی: انتشار خبر آزار جنسی تعدادی از دانشآموزان یک مدرسه غیردولتی در غرب تهران از سوی یکی از معلمان در هفتههای گذشته، چنان افکار عمومی را برانگیخت که وزیر آموزشوپرورش در نخستین واکنش به آن از سختگیرانه شدن گزینش معلمان خبر داد.
گرچه این نخستین بار نبود که خبرهایی ازایندست از محیطهای آموزشی شنیده میشد، اما این بار به نظر میرسید که وسعت انتشار خبر بسیاری را به واکنش وادار کرد.
سید محمد بطحائی در توئیتر خود نوشت: «عمیقاً از جنایت تلخ و شرمآوری که در مدرسهای در منطقه ۲ تهران، خاطر جامعه و فرهنگیان شریف را جریحهدار کرد؛ متأثرم. به بازرس ویژه دستور دادهام با پیگیری و تشکیل پرونده حقوقی موضوع را با جدیت دنبال کند. مجرم نیروی غیررسمی بود و بدون طی مراحل قانونی به کار گرفتهشده است که تمامی مسببان مسئولاند،علاوه بر برخورد قاطع قضایی که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب نیز قرارگرفته است؛میبایست با تقویت و بهروزرسانی فرایند گزینش بهویژه نظارت سختگیرانه و بدون مسامحه از تکرار این اتفاقات جلوگیری کنیم.»
اما این اظهارنظر غیررسمی تا چه اندازه امکان اجرایی شدن دارد و در صورت اجرا باید از چه مسیری عبور کند تا زین پس معلمان و مسئولان مدارس افرادی باشند که در هنگام ورود به فضاهای آموزشی از بعد روانی و آموزشی موردبررسی قرار گیرند.
برخی معتقدند خبرهای مربوط به تنبیه یا آزارهای روحی و جسمی در مدارس کم نیستند، گرچه خیلی اوقات به دلایل خودداری دانشآموز یا خانوادههایشان در ابراز آن ، مجال انتشار نمییابد و همین موضوع باعث میشود فرد خاطی همچنان در مسئولیت خود در مدرسه باقی بماند.
چند ماه پیشازاین اتفاق خبری از مدیر مدرسهای منتشر شد که موهای چندین دانشآموز دختر در دوره ابتدایی را به دلیل بیرون ماندن از پوشش مدرسه کوتاه کرده بود.
از سوی دیگر هرازگاهی اخباری در خصوص تنبیه شدید بدنی دانشآموزان در مدارس منتشر میشود. در کنار این موضوع بیانگیزگی یا ناکارآمدی برخی از آموزگاران و نابلدی آنها را مواجهه با دانشآموزان را که اضافه میکنیم، این سؤال به ذهن میرسد که معلمان با چه سازوکاری وارد مدرسهها میشوند و این سازوکار تا چه حد نیازمند اصلاح است؟
روشهای گزینش معلم در کشور
روشهای گزینش در ایران ازنظر بسیاری از کارشناسان آموزشی ناکارآمد است. این روشها در جذب معلم بهصورت رسمی و غیررسمی گرچه تفاوتهایی باهم دارد اما درنهایت با استانداردهای جهانی فاصله دارد.
مهدی بهلولی کارشناس آموزشی به «جامعه ایرانی» میگوید: آموزشوپرورش به چند شکل جذب نیرو دارد. گروهی که بهصورت رسمی در استخدام آموزشوپرورش هستند که یا از طریق دانشگاه فرهنگیان یا با تعهد دبیری وارد این مجموعه میشوند. گزینش این افراد تنها فقهی و ایدئولوژیک است.
از سوی دیگر گروهی از نیروها با دیدگاههای برای کارهای اعتقادی و تقویت مسائل انقلابی دانشآموزان از حوزههای علمیه یا بسیج در مدارس جذب میشود. گزینش این گروه نیز معمولاً به عهده خود آن نهادهای مربوطه است که معمولاً ازنظر معیارهای آموزشی روز دنیا چندان کارآمد نیست.»
او اما در این میان جذب نیرو در مدارس غیردولتی را آزادتر از سایر روشها میداند و میگوید: «در مدارس پولی کار بسیار سختتر است. چراکه این مدارس پیشازاین که یک محیط آموزشی باشند یک بنگاه اقتصادی هستند و به سود و زیان خود میاندیشند. گزینش آنها دست آموزشوپرورش نیست. خیلیها از اقوام و آشنایان افرادی را در این مدارس جذب میکنند. البته باید استعلامی از آموزشوپرورش گرفته شود. اما عملاً به دلیل ضعف نظارتها یا این اتفاق نمیافتد یا استعلامهای صوری و بده بستانی انجام میشود. نتیجه این نوع انتخابها هم میتواند موردی مثل واقعه مدرسه پسرانه منطقه ۲ تهران باشد.»
گفته میشود کشور فنلاند یکی از کشورهای پیشرو در حوزه آموزشوپرورش است در این کشور معیارهای جذب معلم سختگیرانه اما عملیاتی است.
بهلولی دراینباره میگوید: در فنلاند بعد از اینکه شخصی نمره علمی لازم را برای معلمی کسب میکنند باید در محیطهایی با سایر معلمان فعالیتهای گروهی انجام دهد ، سپس در یک دورهای مشخص فرد در فعالیت گروهی با دانشآموزان محک زده میشود. در این دورهها شکل تعامل او با افراد علاقه و عشق او به کار و همچنین موارد روحی و روانی او موردبررسی قرار میگیرد و در صورت موفقیت میتواند به کار مشغول شود. جالب است که تنها ۱۰ درصد از افراد میتوانند با موفقیت این دوره را پشت سر بگذرانند.»