کیفهای ۱۳میلیون تومانی دیور، کمربند ۴میلیون تومانی لویی ویتون، عینک آفتابی ۵میلیون تومانی تام فورد، دمپایی ۴.۵میلیون تومانی هرمس و کفش پاشنهدار ۷میلیون تومانی میسون ولنتینو بخشی از تاناکورای لاکچریهاست! لاکچریهایی که میگویند برای اصل بودن لباس و کفش و عینک آفتابیشان شناسنامه میدهند.
مشتریان این دست دوم فروشیها میگویند که با ریزش افزایش دلار قیمت کالاهای برند به شدت افزایش داشته است و گاهی قیمت یک لباس تا ۶۰میلیون تومان و یک کیف تا ۴۰ یا ۵۰میلیون تومان میرسد. به همین دلیل آنها ترجیح دادهاند پوشاک دست دوم و در حد نو همدیگر را با یک سوم قیمت خرید و فروش کنند. به جز اینستاگرام، بعضی اپلیکیشنهای فارسی هم برای خرید و فروش لباسهای دست دوم راه افتادهاند که البته برخیشان لباسهای دست دوم معمولی را معامله میکنند.
فعالان بازار پوشاک به شهروندآنلاین توضیح میدهند که مزونهای شمال شهر بیشتر این بساط دست دوم فروشی برندها را راه انداختهاند. سعید حسین زاد، عضو هیأت مدیره اتحادیه صادرکنندگان و تولیدکنندگان پوشاک ایران هم به شهروندآنلاین توضیح میدهد که درحال حاضر به جز برند السیواکیکی هیچ برند دیگری در ایران تولید و نمایندگی اصلی ندارد و بقیه برندها به صورت چمدانی توسط مسافران به ایران وارد میشوند.
مارک مظنه چقدر؟
بعد از گرانی ارز و رفتن برندهای اصل از ایران، برخی از لاکچریهای تهران به سراغ سایتهای فروش دست دوم رفتهاند. مزونهای شمال شهر تهران به شهروندآنلاین توضیح میدهند که بسیاری از برندها دیگر در ایران هیچ نمایندگی مجازی ندارند. چند نمایندگی هم که پیش از تحریمها در گاندی و ولنجک شعبههایی داشتند، حالا از ایران رفتهاند.
در یکی از پیجهای اینستاگرامی یک کیف دوشی زنانه کوچک مارک دیور ۸میلیون تومان و کیف دستی از همین مارک ۵میلیون و ۵۰۰هزار تومان قیمت خورده بود. این قیمتها در شرایطی است که برای خرید محصولات مشابه این مدلها باید بالای ۱۵میلیون تومان پول مصرف کنید
جالب است که بدانید در یکی از پیجهای اینستاگرامی یک کیف دوشی زنانه کوچک مارک دیور ۸میلیون تومان و کیف دستی از همین مارک ۵میلیون و ۵۰۰هزار تومان قیمت خورده بود. این قیمتها در شرایطی است که برای خرید محصولات مشابه این مدلها باید بالای ۱۵میلیون تومان پول مصرف کنید.
جالب اینجاست که مدلهایی که رنگهای جذابتر و همه پسندتری دارند، به قیمتهای بالاتری عرضه میشوند. بهعنوان مثال یک کیف زنانه مدل لویی ویتون مشکی ۱۰میلیون و ۵۰۰هزار تومان و یک کمربند از این برند فرانسوی ۳میلیون و ۵۰۰هزار تومان قیمت خورده بود. شیرین که پیش از گرانی دلار و کاهش ارزش پول ملی سراغ اجناس مارک میرفت، در اینباره به شهروندآنلاین میگوید: «حاضرم برای خرید یک جنس دست دوم اصل پول زیادی را پرداخت کنم، اما مشکل اینجاست که بیشتر مدلهایی که برای فروش گذاشته میشود، طرح و رنگهای قدیمی دارند که صاحبانشان به دلیل دمده بودن، دیگر قادر به استفاده از آنها نیستند. »
۱.۶میلیون نفر مشتری برندهای اصل در ایران
از حدود دوسال پیش بود که واردات پوشاک به ایران ممنوع و قرار شد که تنها برندهایی که ۲۵درصد تولیداتشان در داخل انجام میشود اجازه واردات داشته باشند، اما تحریمها اجازه نداد که پای برندهای زیادی به ایران باز شود و حالا تنها بخشی از محصولات برند السیواکیکی در داخل تولید و در نمایندگیهای رسمی این برندها عرضه میشود.
آنگونه که آمارها نشان میدهد ۲درصد از جامعه ایران یعنی چیزی حدود یکمیلیون و ۶۰۰هزار نفر را دهکهای بالای درآمدی تشکیل میدهند. دهکهایی که بسیاری از آنها مشتریان پر و پاقرص برندهای اصل هستند.
سعید حسین زاده، عضو اتحادیه صادر کنندگان و تولیدکنندگان پوشاک که مخالف ممنوعیت واردات برندهای اصل پوشاک است، میگوید: «گاهی شاهد هستیم که برخی از اقشار مرفه جامعه سالی یک یا دوبار صرفا برای خرید به کشورهای همسایه ایران سفر میکنند. درحالیکه میتوان با ساماندهی واردات شرایطی را ایجاد کرد که رونق در بازارهای ایران ایجاد شده و درآمدهای دولت افزایش پیدا کند.»
آمارها نشان میدهد قاچاق پوشاک کاهش محسوسی نداشته و افزایش نرخ ارز نمیتواند عامل از بین رفتن قاچاق باشد؛ چراکه بعد از مدتی تورم و نرخهای جدید عادی میشود
از او میپرسم که آیا کیفی که حدود ۵۰میلیون تومان قیمت دارد، در بازار ایران مشتری دارد، پاسخ میدهد که تولید این محصولات براساس بازاریابی که در کشورها صورت میگیرد، انجام میشود و اگر مشتری نداشت، هیچ گاه تولید نمیشد. بالاخره در کشور ما کم نیستند کسانی که ۵۰میلیون تومان برایشان پول کمی است. در همه جای دنیا چنین افرادی وجود دارند و تولید این برندها هم برای این قشر از جامعه صورت میگیرد.
مشکل در واردات فیک بود نه برندها
«هیچگاه مخالف واردات برندهای اصل به ایران نبودیم.» عضو اتحادیه صادرکنندگان پوشاک ادامه میدهد: «مشکل ما برندهای فیک چینی بود که به قیمت چند سنت خریداری و در بازار ایران به قیمتهای ناچیز فروخته میشد. این اجناس کیفیت بسیار پایینی داشتند به همین دلیل بسیار ارزان بودند. مشتریها وقتی قیمت را میدیدند، این اجناس چینی را به جنس با کیفیت ایرانی ترجیح میدادند و همین مسأله شرایط بسیار سختی برای تولیدکنندگان داخلی ایجاد کرده بود.
جولان فروشگاههای تقلبی لباس مارک در تهران
آمارهای اعلامی نشان میدهد که ۱۱۰ فروشگاه مدعی فروش لباسهای مارک به دلیل فروش کالای قاچاق تا پایانسال گذشته تعطیل شدهاند. با این وجود، مالهای شمال تهران هنوز پر است از مغازههایی که مدعی فروش جنسهای مارک هستند. عضو اتحادیه صادر کنندگان پوشاک که معتقد است بخش زیادی از اجناس موجود در بازار تتمه وارداتی است که ۳سال پیش انجام شده است، ادامه میدهد: «البته حجم زیادی از آنها فیکهای درجه یک این برندها هستند که به اسم اصل فروخته میشود.»
آنگونه که آمارها نشان میدهد ۲درصد از جامعه ایران یعنی چیزی حدود یکمیلیون و ۶۰۰هزار نفر را دهکهای بالای درآمدی تشکیل میدهند. دهکهایی که بسیاری از آنها مشتریان پر و پاقرص برندهای اصل هستند
سعید جلالی قدیری، دبیر اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران هم پیشتر مدعی شده بود که قاچاق پوشاک به ایران کاهشی نیافته است. وی با اشاره به اینکه طبق اعلام ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز میزان قاچاق پوشاک درسال ۱۳۹۳ بیش از ۳میلیارد دلار و درحال حاضر معادل ۲.۵میلیارد دلار است، تصریح کرد: «آمارها نشان میدهد قاچاق پوشاک کاهش محسوسی نداشته و افزایش نرخ ارز نمیتواند عامل از بین رفتن قاچاق باشد؛ چراکه بعد از مدتی تورم و نرخهای جدید عادی میشود.»
مشتریان تاناکورا هم چند برابر شدند.
اما این روزها مشتریان برندهای خارجی تنها به مارکپوشها ختم نمیشوند و مشتریان فروشگاههای تاناکورا هم چند برابر شدهاند. اینجا خبری از باکسهای شیک و شناسنامه نیست. حتی لباسها روی رگال یا قفسه هم قرار نگرفتهاند. لباسها در چند جعبه بزرگ روی هم ریخته شده است و آنهایی هم که چشمگیرترند روی چوب لباسیهای نازک جا گرفتهاند. بوی تندی داخل مغازه پیچیده است. بویی که به گفته صاحب مغازه به دلیل استفاده از مواد ضد عفونیکننده برای لباسهاست.
«مهرداد عرب» صاحب یکی دیگر از فروشگاههای دست دوم فروشی در خیابان گمرک است. او درباره بیماری پوستی که ممکن است از این لباسها منتقل شود میگوید: «معمولا زمستانها کسب و کار ما هم رونق میگیرد. مردم به خرید لباسهای تابستانی دست دوم علاقه چندانی نشان نمیدهند. دلیلش هم این است که اولا قیمت لباسهای نو تابستانی آنقدر زیاد نیست و دیگر اینکه، چون این قبیل لباسها با پوست بدن به صورت مستقیم تماس دارند مردم استقبال چندانی از آنها نمیکنند.
البته همه این لباسها ضدعفونی میشوند و بویی هم که از آنها به مشام میرسد به دلیل مصرف همین مواد است. تا به حال هم فردی را ندیدهام که به دلیل استفاده از این لباسها به بیماری پوستی مبتلا شده باشد. در مورد لباسهای زمستانی، اما قضیه فرق میکند.» او ادامه میدهد: «لباسها دو دستهاند. لباسهایی مثل کاپشن و کت و شلوار کمتر ممکن است موجب بروز مشکل شوند، ولی لباسهای زیر، چون در تماس مستقیم با بدن هستند در انتقال بیماریها موثرند.»