این روزنامه در ادامه نوشت:
پس از بروز اختلاف جنجالی بین آیت الله آملی لاریجانی و آیت الله یزدی، این دو عضو شورای نگهبان با یکدیگر دیدار کردند و به مصافحه پرداختند.
آن دعوا و این آشتی یک سوال در ذهن کاوشگر مطرح میکند؛ آیا دعوای شیخین صوری بود که بدون هیچ بازخواست و پرسش و پاسخی با یک مصاحفه (هرچند ظاهری) به آن پایان داده شد؟ اگر این باشد که باید مشخص شود؛ چرا این دعوای صوری مطرح شد و در آن اتفاقا کسانی به هم ضربه زدند و از هم ضربه خوردند که نظام اسلامی روی هر دوی آنها سرمایهگذاری کرده و در مهمترین نهادهای قانونگذاری (شورای نگهبان)، سیاسی (مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام) و مذهبی (جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) حضوری موثر دارند.
یا لاقل این طور گفته شده ـ و تخریب هر یک از آنها تخریب نهادهایی است که در آن اثرگذارند. فرض صوری بودن دعوا از جایی تقویت میشود که بدون هیچ فعالیت خاصی، دعوا به ظاهر ختم به خیر شد و دفعتا آبی بر آتش ریخته شد و شعلههای زبانه کشیده اختلاف را ناگهان خاموش کرد.
اگر این احتمال درست باشد، نهادهای مسئول باید به موضوع ورود کنند که چرا این واقعه رخ داد؟ واقعهای که در تاریخ ماندگار است؛ هر چند بخشی از آن از سایت مجمع تشخیص مصلحت حذف شده باشد و یا اینکه رسانهای اصولگرا به آن نپرداخته و اخبار چنین مسالهای را ایگنور و پنهان کرده باشند.
احتمال دیگر در واقعی بودن این دعواست. این احتمال قویتر است؛ چون طبیعی است که دو سیاستمدار کارکشته که بهواسطه تجربه بالای مدیریتی و دیدگاههای چندبعدی، مهمترین مسئولیتهایی را که در نظام میتوان متصور شد، بیش از یک دهه بر عهده داشته اند، اسیر بازیهای سیاسی نمیشوند و محال است که به اصطلاح سیاسیون، بازی بخورند. پس در این میان مسالهای بوده که کار را به توهین و تهمت طرفین کشاند. متاسفانه مباحث مطروحه نه تنها از سوی دستگاههای مسئول که حتی از سوی رسانهها بهعنوان چشمان بیدار جامعه به دهلیز فراموشی سپرده شده است.
اینکه بین محمد یزدی و صادق آملیلاریجانی مصافحهای رخ داد، حل مساله نیست. مساله زمانی حل خواهد شد که ادعای مطروحه در سخنرانی یزدی و نیز دفاع و ادعای آملیلاریجانی از سوی دستگاه قضا به صورت کاملا کارشناسی و با کمک نهادهای امنیتی و اطلاعاتی بررسی و موشکافی شود و در این میان هر کسی که مفسدهای را انجام داده است، پاسخگوی اعمال خود باشد.
نکتهای که در ماجرای اختلاف میان آیتالله آملیلاریجانی و آیتالله یزدی مسائلی از «خزینهالاسرار» بودن یک طرف و شبهاتی دیگر که در ذهن مردم به وجود آمد که باید به این شبهات پاسخی مستدل داده شود تا آنجا مردم قانع شوند که این اسرار چه هست و آنچه به زبان آورده شده بود پایه و اساسش کجاست؟
فارغ از این موضوع بار دیگر لازم است تاکید شود در مباحثی که میان دو مقام صورت گرفت مسائل و موضوعاتی مطرح شد که باید پاسخ داده شود و اینکه در یک رفتار ظاهری به پایان بحث اشاره شود کفایت نمیکند. به عبارت دیگر باید برای شبهاتی که در این راستا مطرح شد پاسخی قانعکننده نیز داده شود.»