جامعه ایرانی- گویا سبّ قراردادهای بینالمللی کم کم به یک سنت در برخی تریبونهای مذهبی بدل میشود؛ در هفتههای گذشته نوبت لوایح مرتبط با FATF بود که همراه حامیانش در برخی تریبونها از جمله نماز جمعه تهران و مشهد مورد انتقاد و چه بسا لعنت قرار میگرفتند که «میخواهند بهعنوان مبارزه با پولشویی، اطلاعات مالی و بانکی ما را به دشمن بدهند. میخواهند سپاه، نهادهای انقلابی و قرارگاه خاتم را تحریم کنیم»، «خروجی کارگروه ویژه مالی، ورودی داعش است، برای اینکه شما خودتان را از اقتدار تهی میکنید»، «FATF امروز، همان قانون کاپیتولاسیون است»، «با تصویب FATF و CFT شخصیت این ملت را به پای اروپا میاندازید» و…
لاوه بر روحانیونی که در این باره موضعگیری کردند، سخنان حسن روحانی رئیس جمهوری کشورمان درباره بدفهمی از اسلام کدهای دیگری درباره مخالفت با این لوایح داد. او دوشنبه گذشته در دیدار با مدیران ارشد وزارت راه و شهرسازی با اشاره به مخالف خوانی با لوایح چهارگانه گفت: «میخواهیم با بانکهای خارجی کار کنیم. بدون کار کردن با بانکهای خارجی مشکل اقتصاد ما حل میشود، اما با ۲۰ درصد گرانتر؛ یعنی شما جنس را وارد میکنید از این صرافی به آن صرافی نهایتاً ۲۰ درصد گرانتر به دست مصرف کننده میرسد. یک نفر نمیآید بگوید اگر FATF باشد ۲۰ درصد ارزانتر کارها انجام میشود و اگر نباشد ۲۰ درصد گرانتر. آن کسی که شعار میدهد، بیاید هزینهاش را پرداخت کند. نمیشود که یک نفر در کشور شعار دهد و آثار شعارش را برای مردم ترجمه نکند. میگویند برجام باشد یا نباشد. ترجمه کنید یعنی چه؟ برجام باشد یعنی چه؟ برجام نباشد یعنی چه؟ بگویید بودن چقدر سود دارد و نبودن آن چقدر ضرر؟ از مردم سؤال کنید. از مردم سؤال کنید که شما میخواهید زندگی کنید آیا آن را ارزان میخواهید یا گران؛ مگر میشود در دنیای امروز با بانکهای خارجی کار نکنیم؟ یک نفر از یک گوشهای که نمیدانیم کجاست، مردم را تحریک میکند که اگر FATF امضا شود یا با گروه اقدام مالی کار کنیم، اسلام از دست میرود. ای کاش اسلام را میفهمید، بعد میگفت اسلام از دست میرود.»
سید حسین موسوی تبریزی دبیر کل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، محمد تقی فاضل میبدی مدرس حوزه، هادی غفاری، عضو شورای مرکزی مجمع نیروهای خط امام، حسین انصاری راد نماینده مجلس ششم و محسن غرویان مدرس حوزه در گفتوگو با «ایران» به نقد دیدگاه مخالفان مذهبی FATF و رمزگشایی از سخنان حسن روحانی پرداختند که در زیر میخوانید…
ضرر تحریک احساسات
سیدحسین موسوی تبریزی
دبیرکل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم
اسلام دو گونه حکم دارد؛ احکام اولیه و ثانویه. احکام اولیه مسائلی از اسلام هستند که همه آن را میدانند و به آن عمل هم میکنند. اما مسائل ثانویهای، مسائلی هستند که حکم آنان متناسب با شرایط جامعه و زمان، تغییر میکند. بر این اساس، گاهی آنچه زمانی واجب است، میتواند حرام تلقی شود.
یکی از مثالهای خوب در این زمینه «حج» است. زمانی که جمهوری اسلامی با عربستان به مشکل برخورد، حج که یک واجب اسلامی است، تعطیل شد؛ زیرا در اینجا حاکم اسلامی با توجه به قواعد فقهی مانند تزاحم اهم با مهم، یا لاضرر و لاضرار، تصمیم گرفت جلوی حج را بگیرد. حضرت امام(ره) نیز با دیدگاه فقهی بلندی که داشتند، مجمع تشخیص مصلحت نظام را تشکیل دادند. تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نیز اساساً برای پاسخگویی به شکافهایی بود که میان مجلس بهعنوان رویکرد عرفی و شورای نگهبان بهعنوان رویکرد فقهی به وجود آمده بود. امروز برخی با استناد به فقه و نظرات فقها و مراجع سعی میکنند با FATF مخالفت میکنند؛ در حالی که باید از آنان خواست فرصت دهند تا مطابق رویکرد امام، مسائلی از این دست در مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شود.
در چنین جلسهای قطعاً متخصصان خبره هر حوزه حضور خواهند داشت و درنهایت مطابق مصلحت نظام و کشور و مردم و اسلام تصمیمگیری میشود، نه اینکه امروز در تریبونهای عمومی مانند نمازجمعه سروصدا شود؛ زیرا تحریک احساسات جز ضرر به جامعه چیزی نخواهد داشت. اساساً یکی از مشکلات ما این است که هر اظهارنظر و هر مخالفتی به نام دین انجام میشود؛ درحالی که این امر درنهایت باعث ایجاد ضدیت با دین در جامعه شده و جوانان ما را نسبت به دین بدبین میکند.
سندروم همه چیزدانی
هادی غفاری
عضو مجمع نیروهای خط امام
سوءاستفاده از اسلام و اعتقادات مسلمانان، سابقهای اندازه خود اسلام دارد. چنانکه در همان صدر اسلام عدهای زبان به اعتراض گشودند و دیانت امیرالمؤمنین را زیر سؤال بردند. حضرت علی(ع) را بهعنوان بیدین و به قصد قربت به شهادت رساندند؛ امام حسین(ع) را برای رضای خدا شهید کردند.
بجز کسانی که پول گرفته بودند بسیاری از لشکریان یزید متدینان بودند که اسلام را بد فهمیده بودند.
الان سلفیها همین یاوهها را تکرار میکنند و متأسفانه در داخل هم هستند متدینانی که اسلام را بد فهمیدهاند. اشاره آقای روحانی به این افراد است که قرائت و تفسیرشان از اسلام هم پوپولیستی است.
اگر حضرت امام(ره)درباره کاپیتولاسیون اظهار نظری داشتند از نظرات کارشناسی زیادی بهره گرفتند. حتماً آقایان مستحضر هستند وقتی امام میخواستند برای گورباچف پیام معروفشان را بفرستند آقای بشارتی که آن موقع معاون آقای ولایتی وزیر امور خارجه وقت بود خدمت امام(ره) رسید و گفت مصلحت نمیدانیم الان این پیام فرستاده شود و امام(ره) هم نفرستادند. یک سال بعد آقای بشارتی دوباره خدمت امام(ره) رفتند که اگر میخواهید پیام بدهید الان وقتش است و امام(ره) نامه را فرستادند. قرار بود یک سالی من به کرهشمالی بروم؛ مانور بزرگی بود و قرار بود از ایران من شرکت کنم. برادران ما از وزارت خارجه گفتند الان مصلحت نیست بروید و بهنام ما تمام میشود.
به کره شمالی اطلاع دادم و آنها اعتراض کردند که مقدمات را چیدیم و دیدار گذاشتیم و در پیونگ یانگ سخنرانی هست. گفتم من وزارت خارجه را قبول دارم؛ الان مصلحت نمیداند. بعد هم دیدیم حق با وزارت خارجه بود که کسی از ایران شرکت نکند. موضوع دیگر این است که گاه هر کدام از ما درباره هر چیزی حرف میزنیم؛ در حالی که هر حوزهای متخصص و کارشناس خود را دارد.در حالی که شأن برخی تریبونها این نیست؛ مرحوم شیخ صدوق راجع به بحث تاریخی اظهار نظری کردهاند.
شیخ صدوق به لحاظ فقه و اصول، تاج سر ماست و من دست ایشان را میبوسم؛ اما معلوم نیست در تاریخ هم تخصص داشته باشند. ایشان متخصص تاریخ نیست؛ اما متخصص روایات ماست. چرا باید روحانیون ما در کنفرانسهای پزشکی یا صنعتی ما صحبت کنند؟
وقتی مراسم درباره صنعت فولاد است سخنرانی یک روحانی چه دلیلی دارد؟ باید کسی که رشتهاش فولاد و صنایع سنگین است حرف بزند.یا چرا فلان برادر بزرگ ما که پزشک عفونتهای خونی است راجع به اسلام نظریهپردازی میکند؟ ما امروز دچار کج روی شدهایم وهمه میخواهیم کار همه را انجام بدهیم. در حالی که از قدیم در گوش ما خواندند و ما یاد گرفتیم همه چیز را همگان دانند نه یک نفر.
نکته سوم اینکه ما و برخی دوستان در مظان اتهام هستیم که زندگی خودمان آرام میگذرد؛ بچه هایمان رفاه دارند و گرانی خیلی به ما فشار نمیآورد. وضع مالی خیلی از دوستان را میدانیم اما اینجا بحث توده مردم است که اگر درباره لوایح یاد شده تصمیم درست گرفته نشود، فشار مالی مضاعفی را متحمل میشوند. در پایان باید گفت اگر ما به قانون معتقدیم، مخالفت راه دارد.بهتر بود کارشناسانِ مخالف، نمایندگان را قانع کنند و نظر نمایندگان را برگردانند تا به پیوستن به FATF رأی ندهند.
مصلحت کشور، نظر کارشناسان دانا
حسین انصاری راد
رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ششم
در زمان حیات امام(ره) مجلس مصوباتی داشت که بین مجلس و شورای نگهبان به محل اختلاف تبدیل شده بود؛ مصوباتی که مجلس مصر به تصویب آن بود و قانون شدن آن را مصلحت کشور میدانست و معتقد بود اداره درست کشور نیازمند آن مصوبات است. شورای نگهبان هم بر اساس برداشتی که از شرع و اسلام داشت، با آن مصوبات موافق نبود. امام(ه) در یک مرحله فرمودند اگر دو سوم مجلس به مصوبهای رأی بدهد و موضوع از نظر کارشناسی هم بررسی شده باشد، احتیاجی به داوری شورای نگهبان نیست ودر این مرحله داوری شورای نگهبان محکوم مصلحت و مصوبات مجلس شد. در یک مرحله هم بزرگان کشور حضرات آیات هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی، خامنهای و ظاهراً آقای میر حسین موسوی به امام نامه نوشتند که مسأله اختلاف بین شورای نگهبان و مجلس نیازمند اختیار فوقالعادهای است و حتی رأی دو سوم نمایندگان هم حلال مشکل نیست.اینجا بود امام(ره) مجمع تشخیص مصلحت را تأسیس کرده و فرمودند اگر شورای نگهبان و مجلس با هم به وفاق نرسیدند داوری نهایی مربوط به مجمع است.
بعدها نیز آقای ناطق نوری نامهای دیگر نوشتند و آنجا امام(ره) اختیارات ولی فقیه را منوط به مواقعی کردند که خطری اسلام یا نظام را تهدید میکند؛ آن هم مشروط کردند به مشورت و نظر کارشناسان دانا. بنابراین آنچه برای اداره کشور مهم است مصلحت کشور و مردم است؛ یعنی حاکمیت مصلحت حتی بر قانون اساسی و نظر شورای نگهبان مقدم است. بنابراین وقتی پای مسألهای کارشناسی در میان است و نظر کارشناسان دانا این است که مصلحت کشور تصویب مصوبه یا الحاق به کنوانسیونی را ایجاب میکند، دیگر جای مخالف خوانی نیست.
در هفتههای گذشته شماری از روحانیون از تریبونهای مذهبی از جمله نماز جمعه در این باره موضعگیری کرده اند؛ من شماری از این ائمه را میشناسم و با دیدگاه فقهی آنان آشنا هستم. اینکه ما بدون هیچ استدلال کارشناسی شدهای با یک لایحه در نماز جمعه مخالفت کنیم، جای بحث است. بویژه که در اسلام حتی احکام شرعی نیز تبصرههایی دارد.
چه در تمام مواردی که یک حکمی از طرف شارع ما آمده قطعاً مشروط به حفظ مصلحت است.حکم شرعی با مواردی که گفته میشود، فرق دارد اما فرضاً یک حکم شرع یا فتوایی باشد باز هم به دو شرط منوط است:مصلحت و عدم مفسده. برای مثال نماز واجب شرعی است؛ اما فرض بگیریم فرزند بنده نماز نمیخواند و اگر من فشار بیاورم ممکن است یا از خانه فرار کند یا از اسلام فراری شود یا اصلاً دیانتش تضعیف شود. حال که اسلام درباره جاری شدن احکام شرعی مصلحت و عدم مفسده را در نظر دارد، تکلیف درباره تصمیماتی درباره اداره کشور روشن است: مصلحت، مصلحت و مصلحت.
خرج از کیسه مردم بود…
محسن غرویان
مدرس حوزه علمیه قم
مروری بر مخالفتها با FATF نشان میدهد بسیاری از آقایانی که در مورد این لوایح اظهار نظر میکنند، آن را دقیقاً مطالعه نکرده و بدون مطالعه صحبت و بعضاً مخالفت میکنند. باید توجه داشت این صحبتها و این تطبیقها بر کاپیتولاسیون و امثال آن، اگر از روی مطالعه نباشد حجیت و ارزشی ندارد. نکته اصلی این است که ما باید ببینیم جوهره اصلی کنوانسیونهای بینالمللی از جمله FATF چیست؟ صحبت این است جابهجایی پولهای کشور باید شفاف و مشخص باشد. مشخص باشد این پولها کجا خرج میشود؟ به دست چه کسانی میرسد؟
در اقتصاد بینالملل همچنین در اقتصاد کشورها این موضوع عرف و جا افتاده است که باید کم و کیف پولهایی که در داخل کشورها یا سطح جهانی جابهجا میشود، کاملاً روشن و شفاف باشد. حتی در کشورهای اروپایی و امریکایی میبینیم یک نفر اگر میخواهد ثروت خودش را در بانکها جابهجا کند، باید کاملاً شفاف درباره سؤالهای نظام بانکی کشورش توضیح دهد. حتی افراد بیش از یک حد نمیتوانند جابهجایی پول داشته باشند. FATF نیز چنین مطالبه و توصیهای دارد. نکته دیگر این است که بخشهای اقتصادی کشورها به این قراردادهای بینالمللی وابسته است و اگر ما الزامات روابط اقتصای را رعایت نکنیم، حتی کشورهای همپیمان ما مانند چین و روسیه نیز ناچار به قطع یا کاهش همکاری خود با ما هستند. هزینهای که به گفته رئیس جمهوری کشورمان به مردم تحمیل میشود، همینجاست. چون علاوه بر کاهش اقلام، هزینه
داد و ستد بالا رفته و هزینهاش روی دوش مردم خواهد بود. بر این اساس مصالح ملت ایجاب میکند اگر پیوستن به قراردادی به لحاظ کارشناسی به سود ملت است، امضا و اجرایی شود. سخن آقای روحانی ذیل همین موضوع درباره بدفهمی درباره اسلام هم از این منظر قابل توجه است که گاه ما قرائتهایی از اسلام یا تفسیرهایی میبینیم که خشک، منجمد و به ضرر مصالح ملت است. منظور روحانی این است که اسلام را باید طوری تفسیر و اجتهاد کرد که به مصلحت ملت و کشور باشد.
FATF هیچ تقابلی با نص قرآن و شریعت ندارد
محمد تقی فاضل میبدی
عضو محققین و مدرسین حوزه علمیه قم
لوایح FATF هیچ تقابلی با نص قرآن و شریعت ندارد. اگر متخصصان و کارشناسان یا به تعبیری، عقلای قوم و مصلح اندیشان کشور بر این نظر هستند که تصویب این لوایح به مصلحت کشور است، واجب است که تصویب شود. اما اگر کارشناسان و متخصصان گفتند که نباید تصویب شود، واجب است که تصویب نشود، هرچند امروز کارشناسان نظر اول را دارند. در این میان، به هیچ وجه نباید این مسائل را از فقیه پرسید، زیرا اصلاً در شأن فقیه نیست که در این موضوعات وارد شود. شأن فقیه، حکم دادن است، درحالی که این موضوعات کاملاً تخصصی است و باید کارشناسان نظر دهند. کارشناسان هم باید مصلحت ملی و عقلایی را در نظر بگیرند و بر این اساس بگویند که به نفع کشور هست یا نیست. غیر از این، این طور با مسائل کشور از طریق احکام شرع و فقه و قرآن بازی کردن، خلاف شرع است، زیرا میخواهیم به نام دین کاری بکنیم که در دین نیست و رأی آن هم خلاف دین است.برای نمونه درباره مشق شب اخیراً برخی توانستند اظهارنظرهایی از برخی مراجع بگیرند. اما باید توجه داشت که مشق شب روش تربیتی و آموزشی است که هر روز در دنیا در حال تحول است. کما اینکه یک زمانی در مکتبها درس میگفتند؛ تا زمانی که مرحوم رشدیه تخته سیاه را به کشور وارد کرد. در این هنگام برخی از علما تخته سیاهها را میشکستند و این روش جدید درس را غلط و مغایر اسلام میدانستند، اما درنهایت دیدیم که کم کم این روش جا افتاد. اکنون هم مسأله مشق شب و چگونگی برخورد با دانشآموز و اساساً نحوه تدریس، یک مسأله علمی و کارشناسی است و هیچ ربطی به فقه و فقاهت ندارد. فقاهت تعریف مشخصی دارد، اینکه بخواهیم در همه چیز وارد شویم، بویژه مسائلی که پایهاش بررسیهای علمی و کارشناسی و تخصصی است، جز خراب کردن اسلام و بدبین کردن جوانان نسبت به اسلام نتیجه دیگری ندارد.