جامعه ایرانی– گفتوگوی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان درخصوص پولشویی که خشم شماری از چهره های اصولگرا را برانگیخت، همچنان او را آماج حملات منتقدان و مخالفان قرار داده است.
هرچند در این چند روز بودند کسانی که جانب وزیر امور خارجه را گرفته و در حمایت از او مستنداتی را در ارتباط با وجود پولشویی در کشور رو کردهاند اما باز هم این صدای مخالفان و منتقدان وزیر امور خارجه است که بلندتر از سایرین است. به اعتقاد برخی ناظران، محمدجواد ظریف که از زمان حضورش در وزارت امور خارجه این مخالفتها را بارها به چشم دیده و برای پاسخگویی به ابهامات چندین بار راهی مجلس شده، این بار هم اسیر تسویه حسابهای سیاسی شده است.
حسین کنعانیمقدم، فعال سیاسی اصولگرا و دبیرکل حزب سبز که سابقه عضویت در سپاه را نیز دارد، برخلاف بسیاری از چهرههای این جریان، اصل سخنان ظریف را اشتباه نمیداند بلکه میگوید که ای کاش این موضوع از سوی فرد دیگری مثلاً یکی از اقتصاددانان مطرح میشد. کنعانی مقدم که موافق به تصویب رسیدن لوایح مبارزه با تأمین مالی تروریسم است، تأکید میکند: «در این زمان که در تحریم قرار داریم به نظر میرسد امریکاییها بیشتر مشتاق باشند که FATF و سایر لوایح مربوط به مبارزه با تروریسم در ایران به تصویب نرسد تا ابزاری برای تحریمها و فشار بیشتر علیه ما باشد. ما باید موقعی که دشمن مشت خود را گره کرده و آن را به سمت ما هدف قرار داده، اجازه ندهیم که به هدف خود برسد.»
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
در شرایطی قرار گرفته ایم که از آن به عنوان جنگ اقتصادی نام میبرند. در چنین شرایطی، مقتضیاتی لازم است که از سوی همگان رعایت شود اما گاهی این گونه نیست. نمونه آن رویکردی است که در مواجهه با سخنان صریح طریف درباره پولشویی اتخاذ شد. ارزیابی شما از حاکمیت چنین پدیدهای در این برهه زمانی چیست؟
ما هرچقدر بتوانیم وحدت و انسجام داخلی را توسعه داده و سخنان و رفتارهای خود را طبق همان تنظیم کنیم، دشمن از اقداماتی که ممکن است باعث ایجاد چالش و بحران در داخل کشور شود، مأیوس خواهد شد. خیلی مهم است مسئولان ما در موضعگیریهای خود خود طوری سخن بگویند که وحدت و همبستگی و وحدت را نشان دهند. تسویه حسابهای سیاسی یا بیان برخی از مسائل در داخل کشور که میتواند دستمایه تبلیغات دشمنان ما شده یا در جنگ روانی از این اطلاعات استفاده کنند، صحیح نیست و به نظر میرسد که باید دقت زیادی در آن داشت و دچار اشتباه نشد، به طوری که آب به آسیاب دشمن ریخته شود. از این لحاظ بیانات دکتر ظریف در بحث پولشویی، یک اشتباه دیپلماتیک بود و باید این موضوع از طریق دیگر مسئولان کشور مطرح شود. موقعی است که افرادی مصاحبه میکنند که مسئولیتی ندارند و قابل پیگیری نیست اما شخصی در قامت وزیر خارجه کشور که حرفش میتواند حجت و دلیلی بر دیپلماسی ایران باشد، باید مراقبت بیشتری از خود نشان دهد.
اصل صحبتهایی که از سوی آقای ظریف مطرح شده، مورد تأیید شما هم هست و فقط از این جهت که ایشان در جایگاه وزارت امور خارجه ایران بودهاند نباید چنین موضوعی را مطرح میکردند؟ چون قبلاً هم بارها درخصوص پولشویی در کشور صحبت شده و آمارهای بالایی هم در این مورد اعلام شده است. الان بحث مخالفان در مورد اصل موضوعی است که آقای ظریف مطرح کرده است.
در هر اقتصادی مسائلی مانند پولشویی یا اقدامات اینچنینی مطرح است اما اینکه ما این را منتسب به دولت و نظام کنیم و بگوییم که نظام برای پولشویی مجرای قانونی گذاشته یا در مقابلش سکوت کرده، اشتباه است. ما میبینیم که قوه قضائیه ما یا سایر مسئولان کشور هرگاه اطلاعاتی در این خصوص داشته باشند، با آن برخورد خواهند کرد. یکی از ضررهای پولشویی به اقتصاد داخلی است که باعث میشود اقتصاد کشور دستخوش رانتهای اقتصادی و یا پولهای کثیفی قرار بگیرد که این پولها در بخش مواد مخدر و قاچاق و مفاسد اقتصادی سازمان یافته، مصرف شود.
پس قبح این کار را به دلیل طرح این موضوع از سوی وزیر امور خارجه میدانید…
بله؛ کاش این حرفهایی را که آقای ظریف مطرح کرد مسئولان اقتصادی ما میزدند. آن وقت شاید زیاد تحت تأثیر قرار نمیگرفت. به هر حال در هر نظام اقتصادی چنین مسائلی وجود دارد. اما اگر وزیر خارجه ما در شرایطی که متهم به این هستیم که FATF را نپذیرفتیم و همین باعث شده که در ایران پولشویی وجود داشته باشد، چنین حرفی را بزند، در واقع مهر تأییدی بر ادعاهای خارجی زده است.
بحث FATF و CFT ماههاست که در کشور در جریان است. این موضوع وقتی که مطرح شد همچون خیلی از مسائل و موضوعات دیگر اختلافات زیادی را پدید آورد. این اختلافات نه تنها بین جریانهای سیاسی بلکه بین مراجعی که قرار است این موضوع را مورد بررسی و تأیید قرار بدهند هم اختلافاتی را ایجاد کرده است. چرا در کشور ما موضوعات به این مهمی که از آن به عنوان ملی یاد میکنند، به جای وحدت و انسجام باعث اختلاف میشود؟ به جای اینکه صبر کنند تا مسیر قانونی خود را طی کنند، از پیش همه چیز را جناحی میکنند.
اشکالش این است که ما رقابتهای سیاسی را به جای اینکه به پای صندوقهای رأی بکشانیم و در انتخابات آن را مورد توجه قرار بدهیم، به پایان رقابتها هم میکشانیم. بعد از پایان انتخابات به مسائل اجرایی و دیپلماسی و سیاست خارجی و مسائل مختلف ورود پیدا میکنیم و همین باعث میشود که اختلافات خود را بیش نشان دهد.
این اختلافات را میتوان بر سر نداشتن تعریف مشترکی از منافع ملی هم دانست. همین بحث سیافتی که مطرح میشود، موافقان تصویب، آن را در راستای منافع ملی و مخالفان، آن را خلاف منافع ملی میدانند. چرا ما در تعریف مشترک از منافع ملی به اختلاف خورده ایم؟
منافع و امنیت ملی دو شاخص بسیار مهم در تصمیمات ما است. یعنی در برخی موارد ممکن است منافع ملی تأمین شود و امنیت ملی تأمین نشود که باید کنار گذاشته شود یا برعکس در بعضی از موارد امنیت ملی را تأمین میکند و بیتوجه به منافع ملی است. در این مورد هم باید تجدید نظر کرد. البته در این زمان که در تحریم قرار داریم، به نظر میرسد که امریکاییها بیشتر مشتاق باشند که FATF و سایر لوایح مربوط به مبارزه با تروریسم در ایران به تصویب نرسد تا ابزاری برای تحریمها و فشار بیشتر علیه ما باشد. ما باید موقعی که دشمن مشت خود را گره کرده و آن را به سمت ما هدف قرار داده، اجازه ندهیم که به هدف خود برسد. FATF فقط مانعی بر سر راه اقتصاد ایران است و در حال حاضر هم بهانهای برای تحریم بیشتر.
پس تصویب FATF و CFT را به نفع منافع ملی میدانید؟
همه منافع ملی ما را تأمین نمیکند اما بخشی از منافع ملی ما در گروی این است که بتوانیم با دنیا تعاملات اقتصادی داشته باشیم. ما باید از این منظر نگاه کنیم وگرنه اگر استقلال اقتصادی را از دست بدهیم، قطعاً منافع ملی ما تأمین نخواهد شد.