به گزارش جامعه ایرانی؛ نگین باقری روزنامه نگار در صفحه توییتر خود، روایت جدیدی از ماجرای روستای چنار محمودی لردگان را ارائه کرده است. در ادامه نوشته او را میخوانیم: «دو روز پیش روستای چنار محمودی بودم، اواسط خرداد بهیار روستا مردم را مدام تشویق به آزمایش قند و چربی کرده و از آنها با سرنگ خون گرفته، بعدا متوجه شدند که تست HIV گرفته شده اما بهیار (احتمالا به دلایل فرهنگی) به مردم نگفته است.
مردم میگویند تعداد افراد مبتلا به ایدز ۲۰۰ نفر است. از کودک شش ساله تا پیرزن ناتوان ۸۰ ساله. میگویند دو نفر همان شب خونگیری فوت کردند، ولی از نظر پزشکی ممکن نیست مرگ آنها بر اثر ایدز باشد، اما این کل موضوع را زیر سوال نمیبرد.
سناریوی اول؛ خصومتی شخصی برای آلوده کردن اهالی روستای چنار محمودی
سه سناریو مختلف را میتوان مطرح کرد. سناریو اول، این که که بهیار عمدا با یک سرنگ این تست را گرفته چون مردم میگویند اول مهر پرونده بچهاش را از مدرسه گرفته و از روستا رفته است. همچنین مردم ادعا میکنند بهیار از اقوام خود تست خون نگرفته است. همچنین یک نفر در دامنه کوه و حین چرا بردن گله، یک پاکت محتوی چند سرنگ پیدا کرده است.
مردم میگویند حین خونگیری متوجه خونی بودن سرنگ شدند، اما یا بر حسب اعتماد حرفی نزدند یا جواب سربالا شنیدند. مثلا بهیار گفته اینها خون نیست و مواد ضدعفونی است. این سناریو خیلی جدی نیست. البته بهیار اهل همان روستا بوده و گویا خصومتی هم با کسی نداشته است.
سناریوی دوم: ایدز خفته بوده و ناگهان بروز پیدا کرده است
سناریو دوم، ایدز به صورت خفته وجود داشته و حالا بروز پیدا کرده است. اما آیا ممکن است ایدز همه ۲۰۰ نفر یک دفعه با هم بروز پیدا کند؟ از سمت دیگر خانوادهای هستند که پدر و مادر ناقل نیستن، اما از چهار فرزند دو بچهای که خون دادهاند مبتلا شده است.
سناریوی سوم: بهیار مشکوک به ایدز اهالی روستای چنار محمودی شده است
سناریو سوم؛ مردم چنار محمودی این را قبول ندارند، اما یکی از روستای اطراف میگفت: بهیار مشکوک به HIV چند نفر میشود و به هرکس رسیده اصرار کرده آزمایش قند بدهد. (اما آزمایش HIV گرفته) ممکن است از آن جایی که تحصیلات مرتبط نداشته، از روی نااگاهی از چند سرنگ مشترک استفاده کرده باشد و باقی ماجرا.
پنج آقا در روستا خون دادهاند و حالا همه مثبت شدند. یکی از آنها میگفت: «چون مدام مریض بودم، مرداد رفتم شهرکرد و بعد از دو هفته بستری، فهمیدند ایدز دارم. من دستم به دهنم میرسید، اما بقیه میرفتند لردگان و تقویتی میزدند. این آقا تیرماه آزمایش دیگری داشته که HIV منفی بوده است.
خانمی هم در روستا بوده که درد زیادی داشته و به دکتر مراجعه میکند. کیسه صفرای او را بیمارستان شهرکرد جراحی میکند. ولی پزشکان بعد از جراحی متوجه شدند مشکل اصلی ایدز بوده. او هم خرداد ماه در روستا خون داده بوده. (رپیدتست میتواند ایدز را بعد از گذشت یک ماه انتقال، نشان بدهد.)
دو نفر هر ۶ ماه خون اهدا میکردند و باز آخر متوجه ایدز میشوند. مرکز اهدای خون از آنها سوال میکند و میگویند ما فقط در روستا خونگیری کردیم و رابطه پرخطر و… نداشتیم. همه این افراد بالا به مسئولان مرکز استان در شهرکرد گزارش اتفاقات را ارائه میکنند، اما دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد بررسی نمیکند.
روایتهای چنار محمودی هولناک است. از یک خانه هشت نفره، همگی ایدز دارند. پدر، پسرها، دخترها، برادرها، خواهرها و همسرش مبتلا هستند. همسایهش با شش نفر جمعیت هم همینطور. یکی از بیماران شش ساله است. مادرش تعریف میکند که بهیار گفته: «کریم (فرزندش) چقدر رنگش زرد است، بگو بیاید و تست بدهد.»
خبرگزاری برنا هفته قبل خبری درباره اختلافهای طایفهای چنار محمودی زد اما بعد آن قسمت را از متن خبر حذف کرد. مردم روستا میگویند ما وصلتهای بین طایفهای داریم. چطور برادر خودمان را که با طایفه دیگر وصلت کرده مبتلا کنیم؟
وقتی زمزمه ایدز مطرح میشود، یکی از زنها به شبکه بهداشت روستا مراجعه میکند و میگوید برای من هم یک نسخه آزمایش بنویسید. جواب میشنود: «هزینه آزمایش یک میلیون و پانصد هزار تومان است. اینها همه دروغ است. لازم نیست آزمایش بدهی.» درحالی که هزینه آزمایش پنجاه هزار تومن بوده است.
یکی از نزدیکان محمودی بهیار روستا به خبرنگار رویداد۲۴ میگوید: اقوام بهیار زودتر از سایر مردم آزمایش خون داده بودند و لذا زمانی که مردم دیگر به پزشک مراجعه میکردند، این ظن در آنها به وجود میآمد که ایشان از نزدیکان خود آزمایش نمیگیرد در حالی که متاسفانه بعضی از مبتلایان از نزدیکان این بهیار هستند. از نظر دستگاههای قضایی، گویا هیچ اتهامی متوجه بهیار نیست و ایشان از چند روز پیش آزاد شده است، اما به خاطر جوی که در منطقه وجود دارد، در محلی ناشناس زندگی میکند. آغاز آزمایشها در روستا از سال گذشته شروع شده بود و محرمانه بودن آنها نیز به دستور مقامات استان بود.
وضعیت مدارس چنار محمودی لردگان
نگین باقری در بخشی از مطلبی که منتشر کرده، مدعی شده بچهها را از دبیرستانهای روستاهای اطراف چنار محمودی اخراج کردهاند. معلمهای مقطع ابتدایی هم به روستا نمیآیند. محصولات کشاورزی روستاییان را کسی نمیخرد. اهالی روستاهای اطراف که رد میشوند و فریاد میزنند: «ایدزیا» کارگران پتروشیمی و عسلویه هم تهدید به اخراج شدند.
رویداد۲۴ برای پیگیری وضعیت تحصیلی دانش آموزانی که مشکوک به ایدز هستند، با مدیر کل آموزش و پرورش استان چهار محال و بختیاری تماس گرفت. فرحناز قائد امنیی مدیر آموزش و پروش استان میگوید: راههای انتقال ایدز مشخص است و از طریق رفتن یا نرفتن به مدرسه منتقل نمیشود بنابراین هیچ مدرسهای در سطح استان دانش آموزان را از ورود به مدرسه ممنوع نکرده و کسی اخراج نشده است. ضمن اینکه در آمار موجود، بچهها در لیست افراد آلوده به ایدز نیستند که قرار باشد آنها را در قرنطینه نگاه داریم.
او در توضیح اینکه منابع محلی در لردگان میگویند در بعضی مدارس اخراج دانش آموزان مشکوک انجام شده، میگوید: هیچ مدرسه حق چنین کاری ندارد و اگر چنین اقدامی هم انجام شده باشد، حتما مردم آن را گزارش کنند تا با متخلفان برخورد کنیم.
به گزارش رویداد۲۴ با وجود آنکه مدیر آموزش و پرورش استان اخراج دانش آموزان را رد میکند اما برخی منابع محلی میگویند این برخوردها به خاطر ناآگاهی از روند شیوع ایدز پیش آمده است. منابع دیگری نیز مدعی هستند این تصمیم در حراست آموزش و پرورش گرفته شده است.