ارتباط با ما در

واشنگتن پست تشریح کرد

اصلاحات در عین سرکوب؛ گرداب سرنگونی پادشاهی عربستان؟

بن سلمان می‌خواهد وابستگی اقتصاد عربستان به نفت را کاهش دهد، و توانایی ارتش و نیروهای اطلاعاتی خود را برای مقابله با ایران بالا ببرد.

منتشر شده

جامعه ایرانی– محمد بن سلمان، ولیعهد جوان عربستان سعودی مسلماً دارای یک ذهن اصلاح‌طلب است، همان‌طور که گزارش‌های بی‌شمار رسانه‌های مختلف او را توصیف می‌کنند. بااین‌حال، تفاوت است میان اصلاح کردن خاندان سعودی و برقراری آزادی در جامعه‌ای که بر آن حکومت می‌کند.

به گزارش جامعه ایرانی به نقل از واشنگتن‌پست، این مسئله حتی پیش از آنکه جمال خاشقجی، روزنامه نگار منتقد ولیعهد عربستان و ستون نویس واشنگتن‌پست وارد کنسولگری عربستان در استانبول شود و دیگر زنده بیرون نیاید هم مشخص بود.

ولیعهد عربستان با تغییر برخی از پسرفت کننده‌ترین شخصیت‌های رژیم این خاندان باعث افزایش کنجکاوی –و در بسیاری موارد، خوش‌بینی- شده بود. شاید حالا زنان حق رانندگی داشته باشند و اجرای تئاتر امکان‌پذیر شده باشد. ولیعهد با لحنی تحسین‌آمیز از سیلیکون ولی حرف بزند. وی با رسانه‌های خارجی ارتباط برقرار می‌کند و به سؤالات نیز با رویی باز پاسخ می‌دهد.

بااین‌حال برای تمام کسانی که به حرف‌های بن سلمان با دقت گوش کرده‌اند کاملاً مشخص است که اولویت اصلی او گسترش آزادی‌های فردی نیست و هرگز هم نبوده است. هدف او مدرن سازی پادشاهی عربستان برای حفظ این خاندان در شرایط اقتصادی و ژئوپلیتیک جدید قرن بیست و یکم –با حضور ولیعهد ۳۳ ساله در رأس آن برای مدت زمان بسیار بسیار طولانی- است.

بن سلمان می‌خواهد وابستگی اقتصاد عربستان به نفت را کاهش دهد، و توانایی ارتش و نیروهای اطلاعاتی خود را برای مقابله با ایران بالا ببرد. به‌روز رسانی هنجارهای جنسی کشور و تفریحات عمومی و انگشت‌نما کردن تعدادی از اعضای خانواده سلطنتی شاید در قالب این دستور کار به جلب حمایت سیاسی کمک کند، هم در داخل و هم در خارج.

بااین‌حال هر کسی که برنامه‌های بن سلمان یا روندی که آن‌ها را پیگیری می‌کند را زیر سؤال ببرد، دستگیر و زندانی می‌شود یا بدتر از آن بر سرش می‌آید. فقط به‌عنوان‌مثال، یک گروه دست‌کم ۹ نفره از فعالان حقوق زنان شامل زنی که جریان مطالبه گواهینامه رانندگی برای زنان را به راه انداخت، در ماه می به جرم خیانت دستگیر و به ۲۰ سال حبس محکوم شدند.

بن سلمان تجلی آن چیزی است که ساموئل هانتینگتون، نظریه‌پرداز و تحلیلگر سیاسی «مدرن سازی پادشاهی» می‌خواند. همان‌طور که هانتینگتون تشریح می‌کند، چنین حاکمانی با این «معضل پادشاهی» روبرو می‌شوند که: اصلاحات را با آن سرعتی که طبقه متوسط، کارمندان دولت و روشنفکران را تسکین دهد، اما نه آن‌قدر سریع برای بخش‌های سنتی مانند شیوخ باشد، اجرایی کنند.

مدرن سازی پادشاهی پیش‌ازاین شامل هایله سلاسی، امپراتور اتیوپی و محمدرضا پهلوی، شاه ایران شده است که هر دو در نهایت سرنگون شدند، اولی به‌واسطه کودتای نظامی در سال ۱۹۷۴ و دومی به‌واسطه انقلابی که در سال ۱۹۷۸ آغاز شد.

تجربه آن‌ها نشان می‌دهد برای یک حاکم مدرن ساز چقدر دشوار است که نیروهای اجتماعی که به‌واسطه اقدامات خود حکومت آزاد می‌شوند را کنترل کند –اینکه به‌طور همزمان بی‌ثبات و باثبات کننده باشد.

تحلیل هانتینگتون تشریح می‌کند که شخصیت مدرن سازی مانند بن سلمان،  ترساندن، زندانی کردن، و در صورت امکان کشتن مخالفان را انحراف از برنامه‌های خود نمی‌داند بلکه پیامدهای قابل پیش‌بینی آن تلقی می‌کند.

هانتینگتون در کتاب «نظم سیاسی در جوامع در حال تغییر» خود این‌طور نوشت: «پادشاهی‌هایی که به‌طور مداوم پیگیر اصلاحات هستند، برای حفظ قدرت به‌طور روزافزون به سرکوب خفیف وابسته می‌شوند.»

۱۰ سال پیش از آغاز اعتراضاتی که در نهایت منجر به روی کار آمدن آیت‌الله خمینی (ره) در ایران شد، هانتینگتون متذکر شده بود که پلیس مخفی شاه ایران «نقش فعالی در تحقیق و تفحص در مورد دشمنان و دشمنان بالقوه این رژیم» ایفا کرده، و نویسنده این تاکتیک را نشانه‌ای از آسیب‌پذیری این رژیم توصیف کرده بود. هانتینگتون نوشت: «اصلاحات و سرکوب به‌طور همزمان، از ابعاد تمرکز قدرت و شکست گسترش مشارکت سیاسی» و «نتیجه منطقی‌اش شورش یا انقلاب» است.

باید دید که آیا این تحلیل در مورد بن سلمان و عربستان هم کاربرد دارد یا خیر. لازم به ذکر است که هانتینگتون همچنین نارضایتی و سرخوردگی که شخصی مانند خاشقجی ممکن است در قبال حاکمی مانند بن سلمان احساس کند را نیز پیش‌بینی کرده بود.

او نوشت: «یک شخصیت مشترک در تمام پادشاهی‌های سنتی، این بوروکرات مدرن، مترقی و تحصیل کرده است که در تلاش برای متعادل کردن اصلاحاتی که شاید قادر باشد از درون سیستم اجرایی کند و مزایایی که به دلیل حضور در همین سیستم کسب کرده، با وجدانش درگیر است.»

باوجودآنکه خاشقجی دقیقاً یک بوروکرات نبوده، قبلاً در پست‌های دولتی و نیمه‌دولتی گوناگونی در رسانه‌های به شدت تحت کنترل سعودی و همچنین به‌عنوان معاون ترکی الفیصل، سفیر سابق عربستان در آمریکا کار کرده است.

بااین‌حال خاشقجی در یک مقطع به این نتیجه رسید که وجدانش به او اجازه نمی‌دهد که داخل این سیستم کار کند.

او بیش از یک سال پیش در نخستین مطلبش برای واشنگتن‌پست نوشت: «چند سال پیش برایم بسیار سخت بود که چند تن از دوستانم دستگیر شدند و من چیزی نگفتم. من نمی‌خواستم کار و آزادی‌ام را از دست بدهم. من نگران خانواده‌ام بودم. حال یک تصمیم متفاوت گرفته‌ام. خانه، خانواده و کارم را ترک کرده‌ام و دیگر ساکت نیستم.» حال سؤال اینجا است که آیا این صدا برای همیشه ساکت شده است؟

جهت ثبت دیدگاه کلیک کنید

دیدگاه ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ادامه مطالعه

 

از دست ندهید

Copyright © 2018 JamehIrani. تمامی حقوق این پایگاه مطابق قانون متعلق به جامعه ایرانی است. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.