سیاست‌های ترامپ ایران را به سوریه‌ای دیگر تبدیل می‌کند

جامعه ایرانی– سیاست دونالد ترامپ در قبال ایران امنیت اروپا را تهدید می‌کند. زمان آن رسیده که اتحادیه اروپا مقابل رئیس‌جمهور ایالات‌متحده بایستد.

به گزارش جامعه ایرانی به نقل از اشپیگل، این احتمال بسیار قوی است که به زودی صحبت از بحران ایران شود. پس از بحران یورو، بحران اوکراین و بحران پناه‌جویی، این مسئله می‌تواند مرحله مهم بعدی برای حکومت آنگلا مرکل باشد. ممکن است آلمان و اروپا در حال پرت شدن در بحرانی باشند که کاملاً قابل پیش‌بینی است. پس از بحران پناه‌جویی، مرکل به خود گفت که سیاست «روی گرداندن» اشتباه بود. ما باید دریابیم که چه اتفاقاتی در جریان است و زودتر کاری برایش انجام دهیم.

در مورد ایران هم همین‌طور است. این کشور ناآرام است. مردم مدتی است که به شرایط اقتصادی موجود معترض هستند. آخرین باری که حکومت تا این اندازه تحت‌فشار بود، به اعتراضات جنبش سبز در سال ۲۰۰۹ برمی‌گردد. این بار اما نارضایتی‌ها نه به یک جنبش سیاسی خاص محدود است و نه به تهران. در تعدادی از استان‌ها مردم نسبت به کمبود آب، قیمت بالای نان، بیکاری و پارتی‌بازی اعتراض کردند. تورم بالا باعث شده قیمت مواد غذایی هم‌زمان با سقوط ارزش ارز، بالا برود. بحران اقتصادی ایران ریشه در مشکلات داخلی و بین‌المللی دارد؛ این شرایط از یک طرف ناشی از سوءمدیریت و فساد و از طرف دیگر تحمل سال‌ها تحریم است.

تحریم‌های سخت‌گیرانه‌ای که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا قصد دارد بار دیگر اعمال کند، تنها به بدتر شدن این بحران کمک می‌کند. دولت وی هیچ تردیدی درباره هدفش ندارد: که رژیم ایران را به زانو در آورد. این تحریم‌ها برای آوردن ایران پای میز مذاکره –یا بی‌ثبات کردن این رژیم- طراحی شده است. این یک رویکرد  بسیار خطرناک است. از نظر سیاسی، ایران یکی از تنها کشورهای نسبتاً باثبات در منطقه است و ترامپ ممکن است در مسیر تبدیل کردن آن به سوریه‌ای دیگر باشد.

ایران تنها کشوری نیست که به‌واسطه سیاست خارجی ترامپ بی‌ثبات شده است. اقدامات تحریک‌آمیز وی، حمایت یک‌جانبه از عربستان و اسرائیل جبهه‌های مختلف در منطقه را تحریک کرده است. ایران به سهم به‌واسطه نیروهای نیابتی‌اش در سراسر خاورمیانه، از عراق و لبنان تا سوریه و یمن حضور دارد.

مشکل پشت درهای اروپا

خاورمیانه همسایه اروپا است. همان‌طور که بحران پناه‌جویان نشان داد، هرآنچه در این منطقه اتفاق بیافتد، پیامدهای بی‌واسطه‌ای برای اروپا دارد. اگر آمریکا به بی‌ثباتی در این منطقه دامن بزند، امنیت اروپا به خطر خواهد افتاد.

خود آمریکا در شرایطی بسیار متفاوت است. خاورمیانه تأمین‌کننده مهم نفت و گاز این کشور است و آمریکا هم روابط نزدیکی با اسرائیل دارد. اما بروز یک جنگ داخلی در ایران که کشوری چندقومیتی با ۸۰ میلیون جمعیت محسوب می‌شود –چهار برابر بزرگ‌تر از جمعیت سوریه پیش از آغاز جنگ- تأثیر مستقیمی بر ایالات‌متحده نخواهد داشت.

تاکنون، واکنش آلمان نسبت به سیاست‌های التهابی ترامپ در خاورمیانه بسیار منفعلانه بوده است. در ماه می، زمانی که وی از نیت خود برای خروج از توافق هسته‌ای صحبت کرد، مرکل به فرانسه و انگلیس پیوست تا انتقادی ملایم را ابراز کند. این مسئله قابل درک بود. به‌هرحال حکومت ایران با سیاست‌های ضداسرائیلی اش، آن چیزی نیست که آلمان بخواهد از آن حمایت کند.

ضمن اینکه ایران و خاورمیانه در پائین فهرست اولویت‌های سیاست خارجی آلمان قرار دارند. در ماه ژوئن، زمانی که وزیر خارجه آلمان به واشنگتن سفر کرده و با مشاور امنیت ملی ترامپ، وزیر خارجه و وزیر دفاع آمریکا دیدار کرد، حتی یک‌بار هم به مسئله ایران اشاره نکرد.

اوایل نوامبر ترامپ قصد دارد مرحله دوم تحریم‌های به مراتب سخت‌گیرانه‌تر را اعمال کند تا مانع از صادرات نفت از ایران شود. کاخ سفید می‌خواهد حمایت از حیات اقتصادی ایران را متوقف کند. اتحادیه اروپا در تلاش برای نجات توافق هسته‌ای است، با تحریم‌های آمریکا مخالفت می‌کند و به دنبال راهی برای حفظ روابط تجاری با ایران و بی‌اثر کردن اقدامات واشنگتن است. این اقدام درست است اما کافی نیست. پایان توافق هسته‌ای تنها خطری نیست که پیش رو داریم.

برای اروپا کافی نیست که به دنبال حفظ توافق هسته‌ای باشد. باید به واشنگتن تذکر داده شود که سیاست بی‌ثبات‌سازی که علیه ایران و خاورمیانه اتخاذ کرده برخلاف منافع امنیتی اروپا است. سیاست خاورمیانه‌ای ترامپ باید به اولویت اروپا تبدیل شود. این بار برخلاف بحران‌های قبلی، آلمان و اروپا به یک سیاست خارجی پیشگیرانه نیاز دارند.