ارتباط با ما در

لطف‌الله میثمی در گفت‌وگو با جامعه ایرانی:

روحانی محصول انتخابات رفراندوم گونه است

منتشر شده

جامعه ایرانی– نجیبه محبی: هنوز هم امیدوار است؛ امید به روحانی و دولت او. همچنان پایبند است به رأی که در انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ به او داد و در انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ آن را تکرار کرد. لطف‌الله میثمی، مرد سخت‌کوش عرصه سیاست و رسانه در ۷۸ سالگی و در اوج پختگی و تجربه سیاسی، تلویحاً دولت روحانی را دولتی موفق می‌داند. عدم تحقق وعده‌هایش را هم ناشی از بسته بودن دستش و نابسامانی‌ها در عرصه اقتصادی را متأثر از تلاش تندروها برای زمین‌گیر کردنش می‌داند. معتقد است حوادث دی‌ماه سال گذشته نتیجه درگیر شدن دولت روحانی با مؤسسات مالی اعتباری بود.

 

لطف‌الله میثمی، فعال ملی و مذهبی و مدیرمسئول و صاحب‌امتیاز دوماهنامه چشم‌انداز ایران به بهانه پنجمین سالگرد پیروزی حسن روحانی در انتخابات در گفت‌وگو با جامعه ایرانی می‌گوید: «روحانی با این مؤسسات درگیر شد و آن‌ها هم تظاهرات مشهد را به راه انداختند و تعادل جامعه را برهم زدند و فضایی به وجود آمد که ۳۰ درصد محرومان جامعه صدای اعتراضشان بلند شد و حوادث دی‌ماه را به راه انداختند.  از طرف دیگر آن پول‌ها به دلار تبدیل شد و شرایط جامعه را برهم زد.» میثمی از رشدی در جامعه می‌گوید؛ رشدی که به گفته او سبب شده است که ۲۳ سال در کشور انتخابات رفراندوم گونه برگزار شود و روحانی هم محصول همین نوع انتخاب می‌داند.

 

آقای روحانی برای آنکه پیروز انتخابات شود چه در انتخابات ۹۲ و چه ۹۶ وعده‌هایی را داد که بسیاری از آن‌ها هنوز محقق نشده است. یکی از محوری­ترین شعارهای انتخاباتی روحانی رفع حصر بود. امری که تا امروز محقق نشده است. اگر بخواهیم یک آسیب‌شناسی دراین‌باره داشته باشیم به نظر شما مشکل چه بود؟

رفع حصر به‌طور کامل در دست روحانی نیست. درست است که روحانی رئیس شورای عالی امنیت است، اما آنجا رأی‌گیری می‌شود علاوه بر نماینده وزارت اطلاعات، فرمانده سپاه و ارتش و روسای قوه قضاییه و قوه مقننه، دو نماینده رهبری نیز حضور دارند.عده‌ای هستند که واقعیت دارند. مثلاً برخی از اعضای شورای عالی امنیت ملی سعی می­کنند که این را بگویند که خون‌های ریخته شده به دلیل اشتباهات آقای کروبی و موسوی بود. اگر آن‌ها آزاد شوند این مسئله مبهم باقی می‌ماند. بنابراین این قضیه را نباید ساده گرفت. هیچ‌کس منکر این نیست که تلاش‌هایی هم در این زمینه اتفاق افتاده است. مثل چکاب‌ها و دیدارهای دختران موسوی با پدر و مادرشان.

اخیراً شنیدیم که روحانی وزرای کابینه‌اش را به امیدواران و ناامیدان تقسیم کرده است. عده­ای می­گویند مگر روحانی خودش کابینه­اش را یک سال پیش نچیده است؟ این انتقادات از کابینه‌ای که خود روحانی ترکیب آن را چیده درست است؟

در خبرگان مصوبه‌ای تصویب شد که رئیس‌جمهور افراد مرتبط با وقایع سال ۸۸ را حق ندارد در بخش اجرایی بیاورد. برای وزیر علوم نیز ۱۴ نفر ابتدا معرفی که هیچ‌کدام آن‌ها تائید نشدند و درنهایت با نفر پانزدهم موافقت شد. مجلس هم باید رأی اعتماد بدهد و این در حالی است که نمایندگان مجلس نهم وزرایی که خودشان به آن‌ها رأی اعتماد دادند را هم تحمل نکردند و دیدیم که کدام وزیر را استیضاح کردند. بنابراین دست رئیس‌جمهور برای انتخاب افرادش بازنیست.

به نظر شما وقتی رئیس‌جمهور دستش برای انتخاب وزیر هم بازنیست بهترین استراتژی برای چنین وضعیتی مانند مرحوم بازرگان استعفا نیست؟

تا آنجا که من می‌دانم، نظریه عموم این است که چرا بازرگان از اختیارات قانونی‌اش استفاده نکرد و مقاومت بیشتری نکرد؟ من جسته‌وگریخته شنیدم برخی که مرحوم بازرگان را قانع کردند که استعفا بده می‌گفتند بعداً دنبال ما می‌آیند، درحالی‌که خبر از جامعه و نیروهایی که قرار بود به قدرت برسند نداشتند.

اگر درگیری در حد نظامی بود، شاید باید گذشت. شاید بتوان گفت، فشارهایی که امروز روی روحانی است، ده برابر بیشتر از فشارهایی است که روی مرحوم بازرگان بود، اما ایستاده و دارد کار می­کند.

عده‌ای دوران خاتمی هم به او می­گفتند استعفا بده. او گفت ما می‌رویم و بعدی‌ها که آمدند خودتان می‌فهمید که چه‌کار می‌کنند. بهتر که نشد هیچ؛ دیدیم احمدی‌نژاد آمد که ما را به فصل هفتم منشور ملل متحد برد. یعنی قانونا جهان می‌توانست، علیه ایران اعلام جنگ کنند.

طی مذاکرات برجام و خروج از فصل هفت شورای امنیت به تیم مذاکره‌کننده انتقادات زیادی شد. درنهایت هم ترامپ از آن خارج شد. به نظر شما روحانی درزمینهٔ سیاست خارجی چه‌کار باید بکند؟

باید بین آمریکای اوباما و آمریکای ترامپ تمایز قائل شویم. ما آمریکای مطلق نداریم. و شعار مرگ بر آمریکا شعار درستی نیست. ما شعارهایی مثل «صدور انقلاب» را بدون مرزبندی دادیم و نگفتیم منظور ما از صدور انقلاب فیزیکی نیست، بلکه ما تجربه انقلاب را در اختیار دیگر ملت‌ها قرار می‌دهیم.

در تمام این موارد تغییرات ۱۸۰ درجه‌ای ایجاد شد. مثلاً ما که می­گفتیم شورای امنیت عین توحش است، بعد از جنگ هشت‌ساله قطعنامه همان شورای امنیت را پذیرفتیم. که این خود نشانه‌ای بود که ما نباید بدون منطق به جنگ نظم نوین بین‌المللی برویم.

در همین زمینه روحانی عبارت تعامل با جهان را به کاربرد، خاتمی گفت‌وگوی تمدن‌ها را مطرح کرد درحالی‌که هانتینگتون جنگ تمدن‌ها را مطرح کرد. حالا هم ما می‌گوییم تعامل با دنیا و ترامپ می‌گوید تغییر نظام ایران. سرکوب فلسطینی­ها، نسل‌کشی فلسطینی‌ها و حمله به عراق، لیبی و دخالت‌هایی که در سوریه کردند… نتیجه‌ آن رفتارها هم امروز این شده است که علیه ترامپ اجماع جهانی به وجود آمده است.

این‌یک پیروزی دیپلماتیک برای ایران است که آمریکا را به یک انزوای منطقی کشانده است. درحالی‌که عربستان در لبنان خرج زیادی کرد، ولی نتوانست در آنجا، مستقر بشود. امروز در لبنان حزب‌اللهی که قبلاً تروریست قلمداد می­شد، بارأی مسیحی و سنّی طرفدار آمریکا، در انتخابات پیروز می‌شود.

بنابراین برجام یک حرف داشت و آن اینکه ما از فصل ۷ شورای امنیت خارج شدیم و این بزرگ‌ترین دستاورد برجام بود. ما امروز و علیرغم خروج آمریکا از برجام هنوز هم بیرون این فصل هستیم. این تصمیم شورای امنیت است. فروش نفت ما نیز در این مدت بالا رفته است. اگر فروش نفت متوقف می‌شد معلوم نبود کشور به چه وضعیتی می­رسید.

به نظر شما دستگاه سیاست خارجی دولت روحانی چه‌کاری باید انجام بدهد که روابط ما را با همسایگان به‌ویژه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس بهبود پیدا کند.

باید در رویه‌های خودمان تحولی ساختاری ایجاد کنیم و به رویه‌های مرحوم امام (ره) بازگردیم. ایشان حتی قبل از انقلاب درزمینهٔ وحدت مسلمانان فتوا دادند که حاجی‌هایی که از کشور ما به مکه می‌روند می‌توانند پشت سر علمای وهابی نماز بخوانند و نمازشان را اعاده هم نکنند. این خیلی مهم بود.

مرحوم امام بعد انقلاب گفتند در منطقه یک تضاد بیشتر نیست. یکی اسلام آمریکایی و یکی هم اسلام محمدی. این صورت‌بندی حتی یک روستایی را به این نتیجه می­رساند که از بین دو نوع اسلام بفهمد کدام آمریکایی و کدام محمدی است. بعد از رحلت امام تضاد شیعه و سنی بیشتر شد.

زمانی رئیس‌جمهور ما رسماً در سازمان ملل وقتی حرف می‌زد، به‌طور رسمی از حکومت مهدی حرف می­زد. این یعنی هژمونی دنیا باید دست ما باشد و این یعنی دخالت در تمام کشورها به‌ویژه کشورهای مسلمان. کشورهای مسلمان هم یقیناً به این موارد واکنش نشان می‌دهند.

مثلاً شما بگویید هولوکاستی وجود نداشته است. این برای غرب یعنی شما روز و شب را می‌خواهید بپوشانید. بی‌اعتمادی به ما ازاینجا نشات گرفت. آن‌ها ممکن است بگویند وقتی می­گویند هولوکاستی نبوده است، شاید بمب اتم هم دارند و دروغ می­گویند و این باعث شد ما عقب‌نشینی کنیم و بگوییم بمب حرام است.

درحالی‌که وقتی پاکستان و اسرائیل و آمریکا بمب دارند این حق طبیعی ماست که برای بازدارندگی، بمب داشته باشیم تا کسی جرات نکند به ما حمله بکند. ما کشوری متمدن هستیم که بیشتر به آن تجاوز شده است تا به کشورهای دیگر تجاوز کنیم.

انتقادی که به آقای روحانی  می‌شود این است که پس از انتخابات به پایگاه رأی خود بی‌توجهی کرد. نمونه‌اش با دعوت نکردن از مولانا عبدالحمید در مراسم تحلیف درحالی‌که او رأی قابل‌ملاحظه‌ای را به سبد رأی روحانی ریخته بود.  

کار مولانا در زمان انتخابات و جذب رأی برای روحانی عمل صالح زمان و کار درستی بود که منافع خودشان و مملکت را حفظ کردند. من شنیدم که این دعوت‌ها را مجلس انجام داده بود. اما حسن روحانی می‌توانست تأکید کند که او باید حتماً باشد.

آینده کشور را در سه سال پیش رو، چطور می‌بینید؟

به نظر من طی ۲۳ سال گذشته ما چندین انتخابات رفراندوم گونه داشته‌ایم. شعار این انتخابات بیشتر متوجه راست افراطی بوده است. بنبستی هم در کار نیست. چون فیلترهای شورای نگهبان و تنفیذ رهبری همراه این انتخابات بوده است.

اما افرادی که به نتیجه انتخابات تن نمی­دهند و هم‌زمان می­گویند رهبری فصل الخطاب است، این افراد مشکلشان انکارگری است. انکار یعنی کفر. در سال ۹۲ هم همین‌طور شد. بر همین اساس اصولگرایان منطقی ریزشی وسیع کردند.

کار خوب روحانی در طول دوران ریاست جمهوری‌اش درزمینهٔ مؤسسات مالی و اعتباری این بود که با این پدیده به‌سختی مبارزه کرد. سرمایه‌داری نزول‌خوار یا سرمایه‌داری که بدون کالا عمل می­کند بدترین شکل سرمایه‌داری است. روحانی با این مؤسسات درگیر شد و آن‌ها هم تظاهرات مشهد را به راه انداختند و تعادل جامعه را برهم زدند و فضایی به وجود آمد که ۳۰ درصد محرومان جامعه صدای اعتراضشان بلند شد و حوادث دی‌ماه را به راه انداختند.

از طرف دیگر آن پول‌ها به دلار تبدیل شد و شرایط جامعه را برهم زد. به نظر من نقطه قوت حسن روحانی این بود که با این نوع سرمایه‌داری درافتاد.می‌خواستند روحانی را بیندازد که نیافتاد. متأسفانه امروز علی‌رغم نسل‌کشی­ای که در فلسطین انجام می­شود، عده­ای می‌گویند روحانی باید به خاطر خروج آمریکا از برجام عذرخواهی کند.

بعد از انتخابات مسائلی به وجود آمد که عده‌ای گفتند روحانی باید مثل بنی‌صدر عزل شود. می‌دانیم که راست افراطی چون در انتخابات جایگاهی ندارد سعی می­کند که بازی را برهم بزند.

یا مارکسیست‌هایی که درروند انتخابات جایگاهی ندارند، شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا» را سر می­دهند.

بی‌بی‌سی و رادیوهای خارجی سعی کردند انتخابات شکل نگیرد و مردم را به رأی دادن مأیوس کردند. اما این‌ها ضد حمله به رشدی بود که در جامعه ایجادشده بود. این رشد یعنی ۲۳ سال در کشور انتخابات رفراندوم گونه برگزارشده بود. روحانی هم محصول همین نوع انتخاب است.

جهت ثبت دیدگاه کلیک کنید

دیدگاه ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ادامه مطالعه

 

از دست ندهید

Copyright © 2018 JamehIrani. تمامی حقوق این پایگاه مطابق قانون متعلق به جامعه ایرانی است. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.